27 - 11 - 2019
ضرورت استقلال عمل دستگاه دیپلماسی در مذاکره
دکتر صلاحالدین هرسنی*
در روزهای اخیر و بعد از آنکه امیدها برای گشایش مسیرهای تازه در مذاکره با آمریکا قوت گرفت، ما شاهد نوعی دوآلیسم و دوگانگی برای تصمیمگیری و البته تصمیمسازی در عرصه سیاست خارجی بودهایم. این دوگانگی بیش از همه محصول کنشهای نهادهای موازی و مداخله مستقیم آنها در موضوعاتی است که نه با حیطه مسوولیت آنها، بلکه بیشتر با ماموریتها و حیطه وظایف دستگاه دیپلماسی ارتباط دارد. این موازیکاری که البته عادتی مسبوق به سابقه بوده، منجر به مخالفتهایی درباره مهمترین موضوع وقت حاضر یعنی مذاکره با آمریکا شده است. همچون گذشته وجود دیوار بلند بیاعتمادی دلیل مخالفت این نهادهای موازی در مذاکره با آمریکاست، ضمن آنکه در شرایط حاضر، سوابق و همچنین کنشها و الگوهای رفتاری نامطمئن ترامپ نیز به آن افزوده شده است. حال و اگرچه ممکن است محاجات و ادله این نهادهای موازی در مذاکره با آمریکا معطوف به حقیقت و واقعیت باشد، اما با توجه به تیرگی فزاینده و تزاید بحران در روابط تهران- واشنگتن و همچنین شرایطی که کشور در آن قرار دارد، روا نیست و نباید درهای مذاکره با آمریکا را بسته نگه داشت. البته بیاعتمادی موجود و الگوهای رفتاری نامطمئن ترامپ همه دلیل مخالفت این نهادهای موازی برای مذاکره نیست. به واقع اینگونه دلایل، لایه سطحی و علت بعید ماجراست. علت اصلی و قریب این مخالفتها، موقعیت ضعیف ایران و دست خالی آن در شرایط فعلی است. بنابراین بدیهی است که اگر ایران در این شرایط و در موضع ضعف و البته در صورت پذیرش و قبول واشنگتن به پای میز مذاکره رود، با توجه به خواستهها و شرایط ۱۲گانه پمپئو، ایران باید بیشترین امتیاز را به آمریکا دهد. به همین خاطر است که این نهادهای موازی، مذاکره با آمریکا در شرایط فعلی را صلاح ندانسته و آن را به منزله ذلت و تحقیر ملت ایران دانستهاند. حال و اگرچه نمیتوان از سر ادله و محاجات این نهادهای موازی بیتامل گذشت، اما پای این پرسش به میان میآید که با توجه به شرایطی که کشور درگیر آن است، تکلیف چیست و چه باید کرد؟ در شرایطی که اغلب مناسبات کشور به ویژه عرصه اقتصاد آن به وضعیتهای هشدار رسیده است، آیا نیازی به تداوم شرایط تنازعی و تزاید بحران در روابط تهران- واشنگتن هست؟ واقعیت آن است که کشور به جهت سیاستهای کارافزایانه ترامپ و همچنین سوءمدیریت دستاندرکاران امر در بیشتر عرصهها، روزگاران پرتلاطم و پرالتهابی را تجربه میکند و با توجه به چشماندازهای موجود، بوی بهبودی از اوضاع شنیده نمیشود. حال و در شرایطی که منطق مصالحه و امید بر منطق منازعه و ترس اولویت و رجحان دارد و همچنین در شرایطی که یک اقتصاد بیمار نفتی مبنا و الگوی عمل سازوکارها و فراگردهای اقتصادی قرار گرفته و کشور نیاز وافر به آن دارد که از شرایط بیثباتی و بیسامانی یا همان پره تورین خارج شود، تنها مسیر برای نرمال و طبیعی شدن شرایط، مذاکره است و لااقل در شرایط حاضر نیاز به این همه تفاسیر مضییق بابت مذاکره و عبور از شرایط بحران در روابط با آمریکا نیست و آنکه نباید این نهادهای موازی نگران داوری و قضاوتهای مردم باشند، چراکه مردم فهیم ایران تفاوت یک مذاکره منطقی و البته باعزت از یک مذاکره همراه با ذلت را به خوبی تشخیص میدهند و بر زحمات دستاندرکاران امر قدر مینهند.
به این ترتیب و در شرایطی که مسیر برونرفت از وضعیت موجود از مذاکره میگذرد، باید از فرصت به دست آمده بیشترین استفاده را به عمل آورد. محققا این استفاده بهینه، متضمن کاربست راهکارهایی است که امکان تحقق شرایط بهینه را فراهم میآورد. اولین راهکار آن است که از حجم مداخلات، تردیدها و اما و اگرهای نهادهای موازی کاسته شود. بدیهی است که در نتیجه فقدان استقلال عمل دستگاه دیپلماسی، انگیزه ترامپ و اعضای کابینه ضدایرانی او برای اقدامات کارافزایانه و پروژه ایرانآزاری شدت میگیرد. در سطحی دیگر خلط مسوولیتهای نهادهای موازی با مسوولیتهای دستگاه دیپلماسی بر سر وظایف ذاتی و خطیر دستگاه دیپلماسی مانع و منجر به تاخر در نتایج آن است، ضمن آنکه خلط این مسوولیتها، منجر به دوقطبیتر شدن شرایط و تعمیق شکافهای موجود در امر تصمیمگیریها در محیط داخلی ایران میشود و این مسالهای است که به نفع شرایط کشور نیست. همچنین لازم است که میان دستگاه دیپلماسی و دستگاههای موازی نوعی هماهنگی در عرصههای مهمی چون مذاکره به عمل آید. بدون تردید هماهنگی و عدم تشتت در عرصههای تصمیم و عمل بیشترین مطلوبیت را برای ایران دارد، چراکه همین هماهنگی و خروج از تشتت هم میتواند مایه راستیآزمایی ادعاهای آمریکا با ایران در موضوع مذاکره باشد و هم میتواند شرایط را برای خروج آمریکا از تردید و وضعیت ابهام در مذاکره با ایران فراهم کند. به نظر میرسد هماینک نگرشها و اولویتهای نهادهای موازی تصمیمساز بر استقلال عمل دستگاه دیپلماسی سایه انداخته است، حال باید منتظر ماند و دید که آیا دستگاه دیپلماسی همچون دستگاههای موازی، سیاست تردید، تنش و مخاصمه را در پیش میگیرد یا آنکه منطق مذاکره و مصالحه را راهنما و الگوی عمل آینده خود قرار خواهد داد؟
*مدرس علوم سیاسی و روابط بینالملل
S.Harsani.k@gmail.com
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد