سیدمحمد بهشتی:

صنایع‌دستی از معاصر شدن امتناع دارد

گروه فرهنگ و گردشگری
کدخبر: 540118
عضو فرهنگستان هنر تأکید کرد که صنایع‌دستی ایران باید به ریشه‌های خود متصل شود و معاصر شدن را با مدرن شدن اشتباه نگیرد.
صنایع‌دستی از معاصر شدن امتناع دارد

جهان صنعت– عضو پیوسته فرهنگستان هنر گفت: صنایع‌دستی به‌شدت از معاصر شدن امتناع دارد و آن را معادل با مدرن شدن می‌داند در حالی که معاصر شدن ربطی به مدرن شدن ندارد.
سیدمحمد بهشتی در دومین مراسم پاسداشت روز جهانی صنایع‌دستی با عنوان «کلک خیال‌انگیز» درباره چیستی صنایع‌دستی گفت: باید از خود بپرسیم صنایع‌دستی چیست؟ ما از زمانی که عنوان صنایع‌دستی را بنا نهادیم نمی‌دانستیم این عنوان به چه معناست چراکه اگر می‌دانستیم به آن صنایع‌دستی نمی‌گفتیم.
وی در این مراسم در فرهنگستان هنر توضیح داد: یکی از کارشناسان زبده صنایع در جلساتی که برگزار می‌شد گفت: ما ۸۰سال است که در این حوزه فعالیت می‌کنیم اما هنوز کشورمان صنعتی نشده است.
بهشتی درباره حضور پررنگ صنعت در ایران گفت: یکی از ثروت‌های ایران، صنعت پیش از انقلاب صنعتی بود؛ پس این کشور استعداد صنعتی بودن را دارد. آنچه اسم آن را صنایع‌دستی گذاشتیم را می‌شناسیم اما آن را به جا نمی‌آوریم.

کیمیاگری به صلح‌رسیدن اجزاست

عضو فرهنگستان هنر با اشاره به اینکه ایران قبل از انقلاب صنعتی یکی از صنعتی‌ترین کشورهای جهان بود، توضیح داد: در فاصله بین کاشان تا نطنز، محوطه‌ای تاریخی و صنعتی وجود دارد در حالی که ۲۰۰۰‌هزار سال پیش در هند و چین چنین جایی نبود. پس ما از لحاظ قدمت، جایگاه با اهمیتی داریم. صنعت، زندگی روزمره ما را تولید می‌کند. هیچ موضوعی نبوده که ما را به کشوری دیگر نیازمند کند، ما نیازهای کشورهای دیگر را هم مرتفع کرده‌ایم. صنعت در ایران صنعت کیمیاگرانه بود. صنعت کیمیاگرانه اجزا را با هم به صلح می‌رساند و یک پیکره واحد به هم پیوسته ایجاد می‌کند.
وی افزود: کیمیاگری فقط این نیست که یک چیز کم ارزش را به چیزی پر ارزش تبدیل کند؛ کیمیاگری به صلح رسیدن اجزاست که از دل آن فرش و معماری ایرانی به وجود بیاید. صنعت کیمیاگرانه نیازمند مواد نیست. با مواد محدود هم تولید می‌شود بلکه نیازمند دانش و خلاقیت است.
بهشتی درباره اهمیت دانش و خلاقیت توضیح داد: دو سال پس از حمله مغول‌ها، محراب مسجد عمادی با کاشی زرین فام ساخته شده است. با اینکه تن شهر زخمی بود، مغول‌ها نمی‌توانستند دانش و خلاقیت را از بین ببرند، پس به خلاقیت نمی‌شود خسارت زد.
عضو پیوسته فرهنگستان هنر صنعت در ایران صنعت ایران در گذشته اشاره و بیان کرد: این صنعت به کیمیاگری هم اکتفا نمی‌کرد. باید شعر هرچیزی را می‌سرود و آسمان آن را فتح می‌کرد. مثلا کاسه درست می‌کرد. در این کاسه فقط ؟آش خورده نمی‌شد، این کاسه باید شعر کاسه و بشقاب را هم می‌سرود. فرش باید شعر می‌سرود. بی‌خود نیست امروز هرچه کاخ‌های اروپا را می‌نگرید کف تالارها فرش ایرانی است.
وی با تاکید بر اهمیت نفوذ هنرها در جهان گفت: هر چیزی اگر به مرحله شعر برسد، نمی‌توان جلوی نفوذ آن را گرفت. هنرهای ما چنین خاصیتی داشت و هیچ‌کس نمی‌توانست جلوی آن را بگیرد و مانع سیطره آن در جهان شود.
بهشتی با بیان‌ اینکه یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های فرهنگ ایرانی این است که تصرف‌ آن در محیط، تصرف جوهری است، تشریح کرد: امروزه اصلا صنعت را با این صفات به جا نمی‌آوریم، از این رو است که هرچه تولید می‌کنیم از ابتدا که از کارخانه بیرون می‌آید و زباله صنعتی است.
بهشتی تاکید کرد: صنایع‌دستی امروز ما به‌شدت از معاصر شدن امتناع دارد و آن را معادل با مدرن شدن می‌داند در حالی که معاصر شدن ربطی به مدرن شدن ندارد، این صنایع همواره داشتند معاصر می‌شدند.
رییس گروه تخصصی معماری و شهرسازی فرهنگستان با اشاره به لزوم پذیرش متغیرها در جهان معاصر گفت: امروز ما به جای اتصال به ریشه‌ها و پذیرش متغیرها، متغیر‌ها را پذیرفته‌ایم و می‌خواهیم ریشه‌ها را تغییر بدیم. اگر آنچه در صنعت ما بوده را درست به جا بیاوریم، متوجه می‌شویم مسیر را برعکس رفته‌ایم.
وی افزود: گروهی می‌گویند اتصال به ریشه مخل صنعت است و عده‌ای نو شدن را بد می‌دانند در حالی که نو شدن یکی از ارکان حیات است مانند درختی که تنه ایستاده دارد و برگ و شاخه‌هایش نو می‌شود.
بهشتی در پایان تاکید کرد: ابتدا فکری برای عنوان صنایع‌دستی کنیم و ‌سپس آن را به جا بیاوریم. ما فقط دوره صفوی را تکرار می‌کنیم چون ته غار به ریشه‌ها چسبیده‌ایم و قدمی برای نو شدن برنمی‌داریم. آنها هم که می‌خواهند نو بشوند، ریشه‌ها را از بین می‌برند.

دچار خاموشی معنا شده‌ایم

مریم جلالی، معاون صنایع‌دستی وزارت میراث فرهنگی نیز ضمن وام گرفتن از صحبت‌های بهشتی ادامه داد: بینش، نگرش و منش سه‌گانه ما برای مطالعات فرهنگی است. در صنعت پیش از انقلاب صنعتی که دکتر بهشتی به آن اشاره کردند، این سه مفهوم مرتبط با هم بود. این سه‌گانه را اگر واکاوی کنیم، رویداد روز جهانی صنایع‌دستی یا این کیک خیال انگیز معنا پیدا می‌کند.
وی افزود: صنایع‌دستی ایران یا به تعبیری صنایع مستظرفه باید بتواند خود را از مرز توصیف رها کند و هم در انگاره‌های بینشی و هم در نگرش و هم در منش که در مصرف تجلی پیدا می‌کند، بروز و ظهور داشته باشد. دانشگاهیان موظف هستند این سه‌گانه را به هم ربط دهند. جلالی ضمن انتقاد از تمرکز بر تولید اظهار داشت: امروز زیرساخت‌های ذهنی و باورمندی‌ها و درهم‌تنیدگی‌ که به آن نیاز داشتیم را نداریم. ما در میانه جهانی ایستاده‌ایم که در عین شتاب ایستاست.
اگر در گذشته نقشی بر کوزه‌ای یا گره‌چینی بر دری یا لچک ترنج بر فرشی معنا داشت امروز ما خاموشی معنا داریم. تمرکزمان روی تولید است و مصرف فرهنگی و سلیقه‌سازی فرهنگی را فراموش کرده‌ایم.
وی ادامه داد: باید بتوانیم دوره جدید و قدیم را به هم متصل کنیم. در خوشبینانه‌ترین شکل ممکن، دنبال نخ تسبیح هستیم، در معاصرسازی باید در پی چیزی باشیم که عناصر غیرمتنجانس را تبدیل به یک پیکره واحد کند.

منبع: ایرنا

وب گردی