صعود قطرهچکانی

دیبا حاجیها- بازار سرمایه، بازتابی از انتظارات و تحلیلهای کنشگران اقتصادی است که در آن تغییرات قیمتی، جریان نقدینگی و رفتار شاخصها، سیگنالهایی از وضعیت اقتصاد کلان، سیاستهای پولی و حتی تحولات روانی معاملهگران را در خود منعکس میکند. در چنین بستری، هر روز معاملاتی میتواند حامل دادههایی ارزشمند برای تحلیلگران و سرمایهگذاران باشد؛ دادههایی که با بررسی دقیق آنها، امکان تفسیر روندهای آتی و ارزیابی پایداری یا ناپایداری رفتار بازار فراهم میشود. در نتیجه، تحلیل آخرین تحرکات بازار سهام، با تمرکز بر شاخصها، روند نقدینگی و عملکرد گروههای صنعتی که در کانون توجه قرار گرفتهاند؛ تحرکاتی که در صورت تداوم، میتوانند به معیاری برای سنجش بازگشت تدریجی اعتماد به بازار تعبیر شوند، ضروری به نظر میرسد.
روزی مثبت اما آرام
در جریان معاملات روز گذشته بازار سرمایه، شاخص کل بورس اوراق بهادار تهران با رشد ۲۴هزار و ۹۱۴واحدی، در عدد ۳میلیون و ۱۳۴هزار و ۲۶۰واحد ایستاد. این میزان رشد که معادل ۸/۰درصد افزایش نسبت به روز کاری پیشین است، نشان میدهد که بازار پس از چند روز نوسانی، میتواند با قدمهای آهسته مسیر صعودی خود را طی کند. شاخصکل هموزن نیز که نمایانگر تحرکات سهام شرکتهای کوچک و متوسط بازار است، در روز گذشته عملکردی همراستا با شاخص کل داشت و با ثبت افزایش ۷۷۴۹واحدی، به سطح ۹۶۰هزار و ۴۱۰واحد رسید. این رشد که معادل ۸۱/۰درصد افزایش در مقیاس روزانه است، نشان میدهد که صعود بازار محدود به چند نماد خاص نبوده و طیف گستردهتری از نمادها در رشد بازار مشارکت داشتهاند.
در میان نمادهای تاثیرگذار بر شاخصکل، حضور پررنگ وبملت، فملی، نوری، وپاسار، کچاد و کگل بیش از سایرین به چشم آمد. این نمادها با سبزپوشی خود توانستند نقش بسزایی در جهتدهی شاخصکل ایفا کنند. عمده این نمادها از گروههای بانکی، معدنی و نیروگاهی هستند که در روزهای اخیر با سیگنالهای مثبتی از سمت نرخ ارز، قیمت جهانی کالاها و سیاستهای حمایتی همراه شدهاند.
رشد همزمان شاخصکل و هموزن، از یکسو نشاندهنده استقبال فعالان بازار از خرید سهام در طیفهای مختلف است و از سوی دیگر میتواند بهعنوان نشانهای مثبت برای تداوم روند صعودی تعبیر شود چراکه برخلاف دورههایی که تنها نمادهای بزرگ و دلاری رشد میکنند، این بار بخش قابلتوجهی از شرکتهای کوچکتر نیز در مدار رشد قرار گرفتهاند.
با توجه به این روند، باید منتظر ماند و دید که آیا این رشد پایدار خواهد بود یا همچنان سایه تردیدهای سیاسی، نرخ بهره و انتظارات تورمی میتواند جلوی تثبیت یک روند صعودی قدرتمند را بگیرد اما دستکم برای روز گذشته، بازار سرمایه توانست تصویری امیدوارکنندهتر از خود به نمایش بگذارد.
دست در دست اعداد
در جریان معاملات روز سهشنبه، مجموع ارزش معاملات در سهام، حقتقدمها و صندوقهای سهامی به ۱۰هزارمیلیارد تومان رسید. در این بخش، سرانه خرید حقیقیها حدود ۵۳میلیون تومان و سرانه فروش آنها ۵۴میلیون تومان ثبت شد تا خروج پول حقیقی با قدرت خرید منفی یک تداوم یابد. با این حال، خالص ورود پول به بازار سهام به ۵۷۳میلیارد تومان رسید که نشان از رفتار متناقض حقیقیها در بخشهای مختلف بازار دارد. از سوی دیگر، دادهها حاکی از آن است که ۷۰درصد نمادهای بازار روز سبزی را پشت سر گذاشتند؛ بهطوری که ۳۲۴ نماد در محدوده مثبت ۲ تا ۳درصد و ۱۱۵ نماد در بازه منفی ۲ تا ۳درصد به کار خود پایان دادند. نکته قابلتوجه معاملات دیروز، روند صعودی ورود پول به سهام در طول ساعات بازار بود؛ بهگونهای که جریان ورود نقدینگی حقیقی به این بخش بهصورت مداوم ادامه یافت و در تمام مقاطع زمانی روز مثبت ماند. این موضوع میتواند نشانهای از افزایش تمایل سرمایهگذاران برای حضور در بازار سهام باشد. همچنین صندوقهای درآمد ثابت نیز شاهد ورود ۲۷۴میلیارد تومان پول جدید بودند که بیانگر ادامه تمایل بخشی از سرمایهگذاران به داراییهای کمریسک است. این وضعیت دوگانه در جریان نقدینگی میتواند نشاندهنده عدم اطمینان کامل فعالان بازار نسبت به آینده باشد.
در راس هرم توجه
در دومینماه بهار، عملکرد مالی برخی از صنایع بورسی بهگونهای بوده که توجه بسیاری از فعالان بازار سرمایه را به خود جلب کرده است. دادههای اولیه از گزارشهای درآمد اردیبهشتماه نشان میدهد که گروههای دارویی، سیمانی، غذایی و زراعتی با رشد معنادار درآمد همراه بودهاند و همین موضوع سیگنال مثبتی به معاملات خرد این نمادها داده است.
در میان این گروهها، شرکتهای سیمانی از مدتها پیش در کانون توجه بازار قرار داشتند. علت اصلی این پیشبینی مثبت، عرضه مستمر و پرحجم محصولات این شرکتها در بورس کالا بود که پیش از انتشار صورتهای مالی، چشمانداز روشنی از فروش داخلی و صادراتی آنها ارائه میداد. همانطور که انتظار میرفت، گزارشهای اردیبهشت نیز تاییدی بر تداوم وضعیت مناسب فروش این شرکتها بود.
در سوی دیگر، صنایع دارویی، غذایی و زراعتی که غالبا در بورس کالا حضور ندارند، با وجود این محدودیت اطلاعاتی، توانستند عملکردی فراتر از انتظار ثبت کنند. انتشار گزارشهای خوب از سوی برخی نمادهای این گروهها باعث شد تا حجم تقاضا برای سهام آنها افزایش یابد و توجه خریداران بیشتری را جلب کند. این رشد تقاضا اغلب در نمادهایی دیده شد که هم سودآوری قابلقبولی داشتند و هم از منظر بنیادی در شرایط باثباتی قرار دارند. ادامه این روند، در صورت پایداری شرایط اقتصادی و ثبات نرخ ارز، میتواند به مرور موقعیت این صنایع را در سبد سرمایهگذاران تقویت کند و آنها را به بازیگران اصلی ماههای آتی بازار تبدیل کند.
طلا در برابر نفت
در بازارهای جهانی، انتشار خبر تعویق تعرفههای تجاری آمریکا علیه اتحادیه اروپا اثرات متفاوتی بر بازار کالاهای پایه گذاشت. دونالد ترامپ، رییسجمهور ایالات متحده که پیشتر تهدید کرده بود از ابتدای ژوئن تعرفههایی ۵۰درصدی بر کالاهای اروپایی اعمال خواهد کرد، روز یکشنبه اعلام کرد که بهدنبال گفتوگویی مثبت با اورسولا فوندرلاین، رییس کمیسیون اتحادیه اروپا، اجرای این تعرفهها را تا اوایل ماه جولای به تعویق انداخته است. این اقدام سبب شد تا فضای پرتنش ناشی از تقابل تجاری میان آمریکا و اروپا موقتا آرام گیرد و برخی بازارها به آن واکنش نشان دهند. طلا، بهعنوان دارایی امن، در پی این خبر با کاهش جزئی قیمت مواجه شد. تحلیلگران معتقدند که این افت قیمت محدود بوده چراکه عوامل بنیادی نظیر احتمال ضعف دلار، افزایش کسری بودجه ایالات متحده و نگرانیها از بروز رکود تورمی همچنان از قیمت طلا حمایت میکنند. در واقع، با وجود کاهش کوتاهمدت تقاضا برای داراییهای امن، چشمانداز میانمدت طلا به دلیل نگرانیهای اقتصادی همچنان صعودی ارزیابی میشود.
در سوی دیگر بازار، قیمت نفت واکنشی معکوس نشان داد و اندکی افزایش یافت. خبر به تعویق افتادن تعرفهها موجب کاهش نگرانیها درباره افت تقاضای جهانی برای سوخت شد، بهویژه از سوی اروپا که واردکننده عمده انرژی است. با این حال، رشد بهای نفت نیز محدود بود و در حدود نیمدرصد باقی ماند. علت این واکنش کنترلشده، انتظار فعالان بازار برای افزایش عرضه در نشست پیشروی اوپکپلاس است؛ نشستی که پیشبینی میشود در آن برخی از کشورهای عضو پیشنهاد افزایش تولید برای مهار قیمتها را مطرح کنند.
در مجموع، تصمیم ترامپ برای به تعویق انداختن تعرفهها بهطور موقت از شدت نگرانیها در بازار کاست اما اثرگذاری نهایی آن وابسته به تحولات بعدی در سیاستهای تجاری و عرضه و تقاضای جهانی خواهد بود.
فاز انتظار
بازار سرمایه در حال حاضر در موقعیتی دوگانه و پرملاحظه قرار دارد؛ از یکسو نشانههایی از بازگشت اعتماد دیده میشود اما از سوی دیگر، سایه بلاتکلیفیهای سیاسی و مذاکرات کلان همچنان سنگین است. رفتار محتاطانه معاملهگران، جریان ناپایدار نقدینگی، حرکت تدریجی شاخصها و تمرکز بر صنایع خاص، همگی حکایت از این دارند که بازار نه در فاز رکود فرورفته و نه هنوز وارد فاز جهش شده؛ بلکه در حال «رصد» است، رصدی دقیق از اتفاقی بیرونی که میتواند آینده مسیر سرمایهگذاری را شکل دهد.
در واقع، تمام تحلیلها، دادهها و حتی هیجانات روزمره، زیرسایه یک پرسش کلیدی قرار گرفتهاند: آیا ایران و آمریکا به توافق خواهند رسید یا نه؟ بازار، حالا بیش از آنکه با دادههای تکنیکال یا فاندامنتال حرکت کند، با چشم به افق دیپلماسی پیش میرود. تقابل سنتی بین طلا و نفت، واکنش حساس بازار به تعویق یک تعرفه یا تغییر در یک جمله از سخنان رییسجمهور آمریکا، همگی نشانهای از این است که بازیگران اقتصادی در حال آمادهسازی خود برای یک «رخداد بیرونی بزرگ» هستند.
بازار سرمایه، فعلا صحنهای از کنشهای محدود و واکنشهای پنهان است. صعودهای آرام، ورود پول تدریجی، انتخاب هدفمند نمادهای بنیادی و البته احتیاط در سرمایهگذاری پرریسک، همه گواهی میدهند که معاملهگران نه در حال فرارند و نه در حال هجوم؛ بلکه منتظر یک چراغ سبز از بیرون هستند. چراغی که اگر روشن شود، میتواند جرقهای برای آغاز یک روند پرشتاب باشد و اگر خاموش بماند، بازار را دوباره به دامنهای از تردید و بیتصمیمی خواهد کشاند.
در این میان، سرمایهگذاران حرفهای میدانند که بازارهای مالی همیشه پیشاپیش واقعیت حرکت میکنند. آنها حالا مترصد یک نشانهاند؛ یک سیگنال قوی سیاسی که مسیر نقدینگی، نرخ ارز و حتی بازتعریف ریسک را تغییر دهد. توافق یا عدم توافق، کلید رمزگشایی از آیندهای است که بازار، فعلا آن را فقط حدس میزند.