صدای پای اسنپبک چگونه پیکر نحیف اقتصاد ایران را میلرزاند
مجید سلیمی بروجنی، کارشناس اقتصادی
با رایگیری شورای امنیت سازمان ملل و عدم تصویب تداوم تعلیق تحریمها، سرانجام مکانیسمماشه فعال شد و شش قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل که به واسطه برجام برای مدت ۱۰سال تعلیق شده بود، مجدد برگشت؛ قطعنامههایی که نهتنها تحریمهای سختی بر صنعت هستهای و تسلیحاتی و موشکی کشورمان اعمال کرده بود بلکه روابط مالی و بانکی و حملونقل و لجستیک را هم تحریم میکند. بدتر اینکه امکان بازرسی محمولههایی را که از ایران صادر یا به مقصد ایران بارگیری میشود به سایر کشورها میدهد. دو وجه «الزامآور» بودن تحریمها و «مشروعیت» داشتن آنها در فضای بینالمللی باعث میشود این تحریمها به شدت تجارت خارجی ایران و اقتصاد داخلی ما را تحتتاثیر قرار دهد. تحریمها شرایط بسیار نامساعدی به وجود میآورند و سختیهای زیادی به اقتصاد ما تحمیل میکنند. در نظر داشته باشید که در اوایل دهه۹۰ که جمع این شش قطعنامه علیه ایران و اقتصاد ما اعمال شد شرایط ما به مراتب بسیار بهتر و بنیه اقتصادی ما بسیار قویتر بود. امروز وضعیت بدتری داریم و شرایط نسبت به دوره قبل تغییر کرده و آسیبپذیرتر شدهایم. ما با تجربه برجام از یک دوران سخت تحریم و مشکلات اساسی و قرار گرفتن در یک نقطه خطرناک عبور کرده بودیم و حالا مجدد به همان نقطه بازگشتهایم. واقعیت این است که فعالان اقتصادی دیگر باور و اعتقادی به این ندارند که قرار است شرایط به سمتی برود که بتوانند روزهای بهتری را تجربه کنند. در دوره گذشته ما بعد از فروش حدود ۷۰۰میلیارد دلار نفت زیر فشار تحریم قرار گرفتیم. در آن دوره تا این اندازه درگیر ناترازی نبودیم و مشکل برق و آب و گاز نداشتیم. ناترازیهای بانکی و صندوقهای بازنشستگی تا این اندازه عمیق نشده بود و بودجه عمومی تا این حد دچار کسری نبود. مهمتر اینکه در آن دوران تجربهای به نام جنگ ۱۲روزه نداشتیم. امروز تجربههایی داریم که ذهنیت و باور ما را تغییر داده و انگیزهها را از بین برده است. در شرایطی که معیشت مردم با مشقت و رنج همراه شد، بسیاری از فعالیتهای اقتصادی دچار رکود و زیرساختها مستهلک شده و خروج سرمایه مالی و انسانی شدت گرفته، بازگشت تحریمها بسیار نگرانکننده است. برخی مسوولان مدام تاکید میکنند که موضوع را بزرگنمایی نکنید اما این بزرگنمایی نیست، واقعیتی تلخ است. کارشناسان بر این عقیدهاند که فعالسازی مکانیسمماشه به معنی افت شدید درآمدهای نفتی و تشدید کسری بودجه است که میتواند اقتصاد ایران را گرفتار ابرتورم کند. محاصره تحریمی ما و نگه داشتن مداوم ایران در چرخه نااطمینانی و بیثباتی میتواند توان برنامهریزی را از فعالان اقتصادی بگیرد و در آمادهباش دائمی بهسر ببریم، از نظر اقتصادی حاوی نتایجی است که دستکمی از وقوع جنگ ندارد. حدود دو سال از روزگاری که رییسجمهور وقت گفت که «اینقدر قطعنامه بدهید تا قطعنامهدانتان پاره شود» گذشت و جولان اسب سرکش تورم، کوچک شدن سفره مردم و پرداخت هزینههای زیادی برای نقلوانتقال ارز به خوبی نشان داده که تحریمها و قطعنامهها چه آثار سهمگینی بر اقتصاد ایران تحمیل میکند و در این میان نکته مهمی وجود دارد و آن این است که در آن زمان صنعت را میشد با کمی تلاش و برنامهریزیهای دقیق جبران کرد اما اکنون عقب افتادن از زنجیرههای جهانی عواقب جبرانناپذیری به همراه دارد. پیامدهای مکانیسمماشه در سه بخش قابل تفکیک است؛ اثرات کوتاهمدت شامل کاهش صادرات نفت، فشارهای ارزی و پیامدهای مشابه است. اثرات میانمدت، شامل پیامدهایی است که در پی توقف سرمایهگذاری خارجی به وجود میآیند و اثرات بلندمدت هم شامل افت ظرفیت تولید در کشورمان است.
علاوه بر این اثر دیگری هم وجود دارد که در بسیاری موارد تبدیل به ارزش پولی نمیشود و آن خروج سرمایههای انتقالی از کشور است و همین امر ضربه بزرگی به بازار تولید، اقتصاد و فضای کسبوکار وارد میآورد. از سوی دیگر تحریمهای جدید صنایع نفت، گاز و پتروشیمی بخش انرژی را هدف قرار دادهاند که طبیعتا توزیع و مصرف داخلی را نیز تحتتاثیر قرار میدهد. صنعت حملونقل و بیمه کشتیها نیز با افزایش ریسک مواجه میشوند. تمامی این موارد تولید ناخالص داخلی را تحتتاثیر منفی قرار میدهد. تمام تلاش ایران آن است که بتواند خودش را به چین و روسیه متصل کند. مساله آنجاست که روسیه به هر حال رقیب ایران در بازار نفتوگاز محسوب میشود و ایران نمیتواند از تداوم همواره همکاریهای روسیه با ایران مطمئن باشد. در چنین شرایطی تنها چین باقی میماند. حال آنکه چین هم بنا بر مراودههایی که با آمریکا دارد، مدام در حال ارزیابی موقعیتهایش است.
در واقع چین مدام شرایط را میسنجد و هرچه به نفعش باشد، انجام میدهد. تحریمهای این دوره هم مثل دورههای قبل، آثار روانی و اقتصادی بسیار دارند. به باورم ایران در این دوره در مواجهه با دوران قبل، زبدهتر و باتجربهتر است. البته تحریمکنندگان نیز در این سالها روشهای دور زدن تحریم ایران را شناختهاند و موانعی بر سر راههای دور زدن تحریم قرار میدهند بنابراین دور زدن تحریم در این دوره سختتر خواهد بود. وقتی دولت سازوکار را به هم میزند، اقتصاد دچار به هم ریختگی میشود، از سوی دیگر، فشارهای خارجی هم قطعا بیشتر میشود و مشخص است که آمریکاییها در همین لحظه هم سعی دارند کشورهای گوناگون را با خودشان همراه کنند. همانطور که در اخبار آمده، ترکیه یکی از کشورهایی است که آمریکا تلاش دارد او را با خودش همراه سازد که فشار تحریم پیرامون را چند برابر کند. تردیدی نیست آمریکا به زودی سیاستهای مشابهی در مواجهه با دیگر متحدان ایران در پیش میگیرد و همه این اخبار نگرانکننده خواهد بود. متاسفانه شواهد گویای این است که دولت برنامه منسجمی برای روزهای پیشرو ندارد و ظاهرا دولتمردان از حجم و شدت اثر تحریم در هفتهها و ماههای آینده غافل شدهاند.