صدای مردم، صدای ایران است وقت گوش دادن است

کامبیز مهدیزاده
کدخبر: 542155

کامبیز-مهدیزاده

کامبیز مهدیزاده، مشاور رییس بنیاد ایران‌شناسی ریاست‌جمهوری

تاریخ ایران، کتابی است پر از فرازهای درخشان و فرودهای تلخ اما آنچه همچون ریسمانی ناگسستنی، این ملت را به هم پیوند داده، نه حکومت‌ها که عشق به خاک وطن، باور به تمدن و فرهنگ ایرانی و فداکاری مردمانی است که در همه دوران‌ها، ایران را از میان طوفان‌ها به سلامت عبور داده‌اند.

امروز، ایران ما درگیر چالش‌هایی است که تنها با درایت، وحدت و نگاه ملی می‌توان از آنها عبور کرد. راه نجات کشور، از مسیر اعتمادسازی می‌گذرد؛ اعتماد میان مردم و حاکمیت، اعتماد به خرد جمعی و اعتماد به ظرفیت‌های بی‌نظیر همین ملت فهیم و مقاوم. ایران کشوری نیست که با تندروی و بی‌تدبیری اداره شود. این خاک کهن، نیازمند تغییر در روش‌ها و ساختار و گشودن راه‌های تازه به سوی گفت‌وگو، شفافیت و عدالت است.

ما امروز بیش از همیشه به حرکت در مسیر منافع ملی نیاز داریم؛ نه منافع جناحی، نه مصلحت‌سنجی‌های مقطعی بلکه نگاه بلندمدت به آنچه عزت، امنیت، رفاه و توسعه ایران را تضمین می‌کند. گوش دادن به صدای مردم، به‌ویژه آنهایی که در سخت‌ترین صحنه‌ها، از دفاع مقدس گرفته تا امروز در مقابله با دشمنانی چون اسرائیل، جان و زندگی‌شان را فدای ایران کرده‌اند، نه یک انتخاب بلکه یک ضرورت تاریخی است.

ملت ایران ولی‌نعمت این سرزمین‌اند. آنان نه ابزارند، نه عدد؛ مردم ایران، همان‌هایی هستند که در سرمای کردستان، در گرمای خوزستان، در کوه‌های لرستان و در کوچه‌های تهران، هر روز برای زنده‌ماندن نام ایران تلاش می‌کنند.

اگر این ملت را نادیده بگیریم، اگر به ندایشان گوش ندهیم، اگر رسانه ملی‌مان به‌جای امید، فقط ناامیدی پخش کند، راه دشمنان را هموار کرده‌ایم. صداوسیما باید صدای مردم باشد، نه پژواک خشونت و تفرقه. صداوسیما باید صدای امید باشد، نه تریبون افراطی‌گری. و در این میان باید تندروها را از هر دو جناح کنار گذاشت. نه چپ افراطی و نه راست متعصب، راه نجات ایران نیستند. این خاک، خاک تعادل، خرد و میانه‌روی است. آینده ایران، متعلق به کسانی است که کشور را نه صحنه جنگ قدرت که خانه‌ای مشترک برای همه ایرانیان می‌دانند.

تاریخ این سرزمین به ما آموخته آنچه جدا می‌شود، از ایران جدا می‌شود، نه از یک حکومت. قفقاز، از ایران جدا شد، نه از قاجار. هرات، از ایران جدا شد، نه از شاهان نالایق. بحرین را از ایران بریدند، نه از پهلوی. خوزستان را صدام می‌خواست از ایران بگیرد، نه از جمهوری اسلامی. آنچه از پیکر این سرزمین جدا شده، بخشی از روح و هویت ما بوده است.

میهن‌دوستی واقعی یعنی این: بدانیم ایران فراتر از هر نظام و دولت است. ایران، یک قرارداد سیاسی نیست، یک موجود زنده‌ است که با خون، با فرهنگ، با زبان، با خاطره و با عشق زندگی می‌کند. اگر به جای حفظ ایران، از منافع جناحی خود دفاع کنیم، فردا در برابر تاریخ پاسخگو نخواهیم بود.

تمامیت ارضی ایران، نه یک شعار، بلکه خط قرمز ملی ماست. ما به هیچ قیمتی، اجازه تجزیه خاک یا هویت‌مان را نمی‌دهیم. ما اجازه نخواهیم داد که نام ایران، پشت هیاهوی سیاسی گم شود. اگر امروز ایران پابرجاست، به خاطر آنانی است که جنگیدند، آوارگی کشیدند، شهید شدند، تا این مرز و بوم بماند. اگر ما امروز سکوت کنیم، اگر بی‌تفاوت شویم، نوبت تکه‌تکه شدن هویت‌مان خواهد رسید.

این ایران، وطن ماست؛ میراث نیاکان و امانت آیندگان. بیایید دست در دست هم، با خرد، با مهربانی، با ملی‌گرایی واقعی، این سرزمین را از نو بسازیم. زمان تغییر است. زمان بازگشت به مردم، به وطن و به حقیقت است.

وب گردی