20 - 04 - 2020
شورش گرسنگان در پی تداوم کرونا
آذر منصوری- ایران امروز با چالشها و بحرانهای جدی و غیرقابل انکاری روبهرو است. اگر صورتمساله و واقعیت این بحرانها به درستی دیده نشود، فارغ از بحران کرونا تداوم آنها و به وجود آمدن بحرانهای جدید محتمل خواهد بود.
اما بحران کرونا مختص ایران نیست. کرونا یک بحران جهانی و یک درد مشترک برای همه انسانها فارغ از تفاوتها و خطکشیهای جغرافیایی و نظامهای سیاسی است. این درد مشترک به طور قطع به درمان مشترک نیاز دارد چرا که ویروس کووید ۱۹همه مرزهای جغرافیایی را درنوردیده و وقتی یک بیماری به وضعیت پاندمی میرسد، پیروزی یا شکست یک کشور در مهار آن پیروزی و ناکامی همه جهان محسوب میشود. کرونا با ویژگیهای خود جامعه بشری را در این شرایط جدید قرار داده و رسیدن به دوران پساکرونا تا اطلاع ثانوی غیرقابل پیشبینی خواهد بود. از یک سو ممکن است این ویروس نیز مانند سارس و مرس دوره حیاط محدودی داشته باشد و پس از دور زدن در کل کره زمین و گرفتن جانهایی برود و از سوی دیگر ممکن است تا پیدا شدن درمان قطعی یا واکسن همچنان به چرخش خود ادامه دهد و جانهای بیشماری را بگیرد و اقتصاد و معیشت کشورها و به خصوص جوامع ضعیف و آسیبپذیرتر را با بحرانهای جدیدتری همراه کند.
ایران تحت تاثیر تحریمها در کنار ضعفهایی که در شیوه حکمرانی به چشم میخورد (که سایه سنگین خود را در بحران کرونا نیز به رخ میکشد) در صورت تداوم حیات این ویروس با بحرانهای به مراتب جدیتری روبهرو خواهد بود. چهبسا در طول حیات این ویروس در ایران نیز با وجود از جان گذشتگی کادر بهداشت و درمان بخش عمدهای از خسارتها در کنار مرگومیر بالای ناشی از این بیماری خود را نشان داده است. کسبوکارهای متعددی که بحران کرونا آنها را تعطیل کرده است و لشکر صدها هزار نفرهای که به خیل بیکاران قبلی افزوده میشود. به بیان روشنتر در میانه بحران وقتی بحرانی به بزرگی کرونا تحمیل میشود، آثار مخرب آن به مراتب در جامعهای مانند ایران بیشتر خواهد بود. چهبسا همه کشورها تحت تاثیر این بحران متحمل خسارت شدند، اما آسیبپذیری کشورهای در معرض تحریم قابل مقایسه به کشورهای دیگر نیست.
با این حال و با همین کیفیت حکمرانی، ایران هنوز در مرحله مدیریت بحران است و نمیتوان گفت چه زمانی میشود از مهار این ویروس سخن گفت. هر چه زمان مهار این ویروس طولانیتر باشد، آثار آن بر کسبوکار و اقتصاد کشور نیز بیشتر خواهد بود و طبقات آسیبپذیر و حاشیهنشینان که درآمدشان به ساعت کاری روزانهشان بستگی دارد تحت فشارهای بیشتری قرار خواهند گرفت و طبیعی است وقتی نان نباشد ترس از سرایت کرونا و زنجیره انتقال ویروس به حاشیه خواهد رفت و شورش گرسنگان را در پی خواهد داشت.
بنابراین به نظر میآید در جامعهای که با بحرانهایی نظیر بحران مناسبات منطقهای و بینالمللی که راه دیپلماسی را سد کرده است، بحران فساد سازمانیافته در حاکمیت، نابرابری در جامعه، فقر، حاشیهنشینانی که در معرض انواع آسیبها قرار دارند، در صورت طولانی شدن حیات کرونا راه بینابینی وجود ندارد و برای حفاظت از جان مردم باید همه امکانات کشور در خدمت عبور از این بحران بسیج شود.
خطرناکترین استراتژی، استراتژی ایمنی جمعی یا گلهای است که هم جان انسانهای بیشماری را خواهد گرفت و هم اقتصاد را در وضعیت به مراتب وخیمتری قرار خواهد داد و هم شورش گرسنگان را محتمل خواهد کرد.
در چنین شرایطی برای رسیدن به مرحله مهار ویروس لازم است همه نهادهایی که از بودجه عمومی کشور ارتزاق میکنند امروز برای پیشگیری از آنچه گفته شد به میدان بیایند.
بدیهی است در شرایط بحران بیاعتمادی اگر سفره فرودستان خالی باشد، اعمال هر نوع قرنطینه سختگیرانه نهتنها بیاثر خواهد بود، بلکه در صورت تداوم ممکن است به خشونتها و شورشهای کور نیز منتهی شود.
خاصه آنکه ایران در سه سال گذشته صحنه اعتراضاتی فراگیر از این دست بوده است.
به نظرم اکثریت مردم ایران از زمان شروع این بحران با وجود همه ناملایمات با ستاد ملی همراهی داشتهاند و این ستاد اگر مرتکب چند اشتباه نمیشد شاید زودتر به مرحله مهار میرسیدیم و امروز نگران موج دوم سفرهای نوروزی نبودیم.
در هر حال امید که کرونا نیز مانند سارس و مرس عمر کوتاهی داشته باشد یا اینکه دانشمندان در فاصله زمانی کمتری به دارو و واکسن این بیماری دست پیدا کنند.
امید که تجهیزات و کادر درمانی و پزشکی ما از پای نیفتد و همچنان کفاف مقابله با این بحران را داشته باشد. امید که جناحهای سیاسی بحران کرونا را بحرانی ملی و جهانی ببینند و بپذیرند که این درد مشترک هرگز جداجدا درمان نمیشود و این مرگ فقط برای همسایه نیست و بدون همبستگی ملی و تعامل با دنیا نمیتوان از چنین بحرانهایی به آسانی عبور کرد.
*قائم مقام دبیرکل حزب اتحاد ملت
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد