شهردارِ سوپرمن یا قهرمانِ نمایش؟!

گروه جامعه
کدخبر: 536501
ویدئویی از شهردار یکی از مناطق تهران که با لحنی تند پیمانکاران را مواخذه و جریمه‌های سنگین صادر می‌کند، واکنش‌های متفاوتی به‌ویژه درباره قانونی بودن و اثربخشی این سبک مدیریت برانگیخته است.
شهردارِ سوپرمن یا قهرمانِ نمایش؟!

جهان صنعت_ویدئویی که به‌تازگی در فضای مجازی دست به دست می شود، شهردار یکی از مناطق تهران را در حال سرکشی به اماکن عمومی نشان می‌دهد؛ با لحنی تند‌، پیمانکاران را مواخذه می‌کند، جریمه‌ ۵۰‌میلیونی صادر می‌کند و در جای دیگر هم دستور نصب صندلی و آلاچیق می‌دهد. از مقابل مغازه میوه‌فروشی می‌گذرد و می‌گوید دلش می‌خواهد آن مغازه سه‌روز تعطیل باشد. معیار روزهای تعطیل‌شده مشخص نیست. نخستین پرسش این است: این جریمه‌ها و دستورات، بر چه اساس قانونی صادر شده‌اند؟ آیا تخلفی مستند شده؟ آیا دستورها در چارچوب برنامه رسمی منطقه بوده‌اند؟ یا اینکه شهردار صرفا تصمیم گرفته به سبک افسانه‌های رضا شاهی، «شخصا» به رفع مشکلات شهر بپردازد؟ این سبک نظارت، دقیقا یادآور همان روایت‌های شبه‌افسانه‌ای از رضاشاه است. قصه‌هایی که مثلا نقل می‌شود شاه، نانوا را به جرم گران‌فروشی به داخل تنور انداخت! روایت‌هایی که نه سند دارند، نه منبع معتبر. خسرو معتضد، مورخ، به‌درستی تاکید می‌کند که اینها ساخته ذهن فیلمنامه‌نویسان است، نه تاریخ.

امانی جاجرمی، استاد دانشگاه، درباره این سبک مدیریت گفت: این کار بیشتر جنبه تبلیغاتی دارد، هرکسی که سابقه‌ای در امور اداری داشته باشد، می‌داند که تصمیم‌گیری‌های اداری پیچیدگی زیادی دارند. آهنگ تصمیم‌گیری‌های هیاتی با اقدامات فردی متفاوت است. بالاخره بودجه لازم است، مقررات وجود دارد، طرح تفصیلی باید رعایت شود، هماهنگی‌های بین دستگاهی نیاز است. به‌نظر من، این فقط یک فیلم تبلیغاتی بود و نباید آن را جدی گرفت و بیشتر شبیه یک نمایش تبلیغاتی است، به‌نظر می‌آید دوره این حرف‌ها گذشته. حالا بروید بررسی کنید، ببینید از میان تمام دستوراتی که داده شده، چند مورد واقعا اجرایی شده‌اند؟ به‌نظرم بیشتر شبیه فیلم است، شاید هم فیلم طنز.

او تاکید کرد: اینکه یک نفر به‌عنوان سوپرمن وسط بپرد و بخواهد همه مشکلات را شخصا حل کند، این مدل دیگر برای سازمان‌های اداری کارایی ندارد.

وی افزود: حتی لباسی هم که آن فرد پوشیده بود، مناسب نبود. شهردار، حتی اگر شهردار منطقه باشد، باید نماد نظم و قانون باشد. چهره‌اش باید به مردم حس قانون، مقررات، ادب و انضباط بدهد. مقام اداری باید سمبل این مفاهیم باشد. اینکه الان چنین چیزی را می‌بینیم، به‌نظرم خیلی عجیب و هضم‌ناشدنی است اما خب طرفدار هم دارد. کسانی که این فیلم را ساخته‌اند، احتمالا در اتاق فکرشان روی چنین فضایی حساب کرده‌اند.

ایمانی جاجرمی تصریح کرد: این مدل تصمیم‌گیری، البته در دولت هم هست، ربطی هم به دولت فعلی ندارد؛ وقتی به سفر استانی می‌روید و ناگهان تصمیمی می‌گیرید یا دستوری صادر می‌کنید، همین رفتار را تکرار می‌کنید. این شهردار هم همان کار را کرده، کار عجیبی نکرده. همان مدلی که امروز در کشور رایج است. دولتمردان تصور می‌کنند اگر از تهران بلند شوند و بروند مثلا در بلوچستان یا ایلام، می‌توانند تصمیمات خارق‌العاده بگیرند و همه مشکلات را همان‌جا حل کنند. این چیزی است که در سطوح بالای مدیریتی هم وجود دارد.

او گفت: مشکل اساسی این است که ما هنوز مدیریت و اداره کردن را در قالب کنش‌های فردی و قهرمانانه درک می‌کنیم. برای همین است که نهادسازی برای ما جدی نیست. نهاد باید درست عمل کند و کارآمد باشد، حالا چه شهرداری باشد چه وزارتخانه. فرد نباید نقش تعیین‌کننده داشته باشد. عجیب است که فکر می‌کنیم همه‌چیز متوقف است و فقط یک آدم شجاع و قاطع کم داریم که بیاید و همه مشکلات را حل کند. اینطور نیست. با چنین نگرشی هیچ تغییری اتفاق نمی‌افتد.

ایمانی جاجرمی افزود: شما حتی نمی‌توانید یک خانواده را این‌گونه اداره کنید. پدر خانواده بیاید دستور بدهد و بچه‌ها را تنبیه کند؟ این ضد خانواده است. همین منطق درباره اداره شهر و کشور هم صادق است. مسائل عمیق‌تری پشت این وضعیت هست که باید به آنها هم توجه شود.

محمد حقانی، معاون پیشین خدمات شهری نیز با صراحت از تخریب سازوکارها گلایه دارد: جریمه و برخورد با پیمانکاران متخلف نباید بر اساس احساسات یا سلیقه‌های فردی باشد… این نوع رفتارها به تضعیف بدنه پیمانکاران خدمات شهری منجر می‌شود.

او که تجربه معاونت خدمات شهری شهرداری تهران را دارد در نقد این رویکرد می‌گوید: در زمان تصدی بنده، نظام فنی و اجرایی دقیقی برای این حوزه تدوین کرده بودیم که در آن نحوه تعامل و برخورد با پیمانکاران به‌روشنی مشخص شده بود. جریمه و برخورد با پیمانکاران متخلف نباید براساس احساسات یا سلیقه‌های فردی باشد. این اقدامات باید بر پایه ضوابط فنی و قراردادهای مشخص انجام شود تا هم عدالت رعایت شود و هم پیمانکاران دلسرد نشوند.

او تصریح می‌کند: این نوع رفتارها در نهایت به تضعیف بدنه پیمانکاران خدمات شهری منجر می‌شود و موجب می‌شود که این شرکت‌ها نتوانند رشد کرده و عملکرد مناسبی ارائه دهند. در نظام فنی حوزه عمرانی، پیش‌پرداخت‌هایی برای تجهیز کارگاه به پیمانکار داده می‌شود. متاسفانه در حوزه خدمات شهری چنین حمایتی وجود ندارد و پیمانکاران از بنیه‌ای ضعیف برخوردارند.

او تاکید می‌کند: برخورد قانونی با تخلفات ضروری است اما همزمان باید از پیمانکاران درستکار و حرفه‌ای حمایت شود تا ساختار خدمات شهری از ثبات، قدرت اجرایی و کیفیت لازم برخوردار باشد. این شیوه «اقتدارنمایی» در مقابل «اقتدار نهادمند» قرار می‌گیرد. جامعه امروز، تفاوت میان مدیریت واقعی و شوآف رسانه‌ای را تشخیص می‌دهد. شهروندان تغییر را در زندگی روزمره لمس می‌کنند، نه در هیاهوی دوربین.

وب گردی