4 - 11 - 2019
شمال مدفون زیر زبالهها
شیدا ملکی- بوی جنگل سالهاست دیگر به مشام نمیرسد. بوی زباله اما دیگر آشناترین بوی این روزهای شهرهای شمالی کشور است. آدمهایی که زمین را خفه کرده بودند حالا به دست زبالههای جامانده در زمین خفه میشوند. زمینی که دیگر نه نای نفس کشیدن دارد و نه حالی برای دفاع از خود. کوتاهترین و اولین مسیر گردشگری مردم سالهاست جایی نیست مگر شهر و روستاهای کرانه شمالی کشور. سفر را دوست دارند اما انگار باید نشانی از خود بگذارند که اگر نمیگذاشتند امروز فاضلاب و آب و جنگل همه با هم از یک مسیر نمیگذشتند. مردم و مسوولان هر یک براساس توان خود به گونهای تیشه به ریشه زمین میزنند. از جا گذاشتن زباله در دشت و جنگل تا ساحلفروشی و قطع درختهای چند صد ساله جنگلهای شمال کشور.
گیلان، مازندران و گلستان محل دفن زبالههای جامانده از گردشگری شدهاند. گردشگری هر چند میتوانست اکسیر نجات اقتصاد و زندگی در شمال کشور باشد اما هیچ گرهای را باز نکرد و هر روز بر مشکلات مناطق شمالی افزوده است. هرچند هم پسماند و زبالههای جا مانده از گردشگری خطرناک و انبوه باشند اما انتظار آن میرفت مسوولان با مطالعهای عمیقتر و جدیتر در پی یافتن راهکاری برای بهبود شرایط در شمال کشور باشند. در مقابل فعالان محیطزیست هر روز فریادشان بلند است که خطری جدی جانمان را تهدید میکند و مسوولان نیز هر بار این موضوع را تایید میکنند با اینحال آب از آب اما تکان نمیخورد.
خطر تهتراشی جنگلهای شمال
بهروز دهزاد، فعال محیطزیست درباره شرایط زیستمحیطی در کرانه شمالی کشور ابراز نگرانی کرده و به «جهان صنعت» گفت: حیات در شمال کشور به شدت با بحران مواجه است و احتمال بهبود شرایط تقریبا وجود ندارد. وضعیت فاجعهآمیزی در شمال کشور در حال وقوع است و منابع طبیعی شمال کشور از ریشه در حال نابودی است. وضعیت تا جایی پیش رفته که متاسفانه بسیاری از موهبتهای طبیعی شمال کشور به هیچ عنوان قابل بازگشت نخواهد بود. نقطه تاریک محیطزیست کشور در حقیقت آنجایی است که مدیران و تصمیمگیران و مسوولان محیطزیست کشور به هیچ عنوان ذهنی آشنا با شرایط زیستمحیطی و اهمیت آن ندارند.
دهزاد با اشاره به همه تلاشهای چهار دهه خود در حوزه محیطزیست ادامه داد: مسوولان محیطزیست کشور هیچ آموزش جدی ندیدهاند و به هیچ عنوان آشنایی کافی با شرایط محیطزیست کشور ندارند. بارها در جلساتی مشترک درباره وضعیت آب و خاک هشدارهایی جدی را بیان کردهایم اما هیچ واکنشی از سوی مسوولان شکل نگرفت. مسوولان به تماشای نابودی آب و خاک کشور نشستهاند و حتی نمیدانند چه فاجعهای در حال وقوع است. برخی مناطق شمالی کشور تا چند سال آینده به هیچ عنوان قابل سکونت نخواهد بود. همین روند موجب شده تا فعالان محیطزیست مدام با در بسته مواجه شوند. در حال حاضر وسعت قابل توجهی از جنگلهای شصت میلیون ساله کشور تهتراشی شده و قابل بازگشت نیست.
این پژوهشگر محیطزیست با تاکید بر خطر جدی حاصل از نابودی جنگلهای شمال کشور افزود: در حال حاضر چوب جنگلهای شصت میلیون ساله با قیمتی گزاف به فروش میرسد و هیچ موضوعی مگر درآمد حاصل فروش چوب جنگلها برای مسوولانی که مسوولیتپذیر نیستند مهم نیست. درختهایی با عمر ۲۰۰ تا ۶۰۰ سال در مقابل چشم مردم بریده و فروخته میشود اما دیگر حتی مردم نسبت به این شرایط واکنشی نشان نمیدهند. این بیتفاوتی مرردم خود زنگ خطری جدی است که نمیتوان ساده از آن گذر کرد. شاید یکی از دلایل بیتوجهی مسوولان نیز سکوت و بیتوجهی مردم نسبت به محیطزیست باشد.
آب با طعم فاضلاب و زباله
نوار شمالی کشور زیر انبوهی از زباله دفن شده است. این جریان به اعتقاد مسوولان بسیار آسیبرسان است اما به نظر میرسد بیش از آنکه تصویب قوانین حمایتی را مورد توجه قرار دهند، اظهارنظرهای رسانهای را در دستور کار خود قرار دادهاند. اسدالله عباسی نماینده رودسر در مجلس شورای اسلامی چندی پیش درباره شرایط بحرانی بهداشت و سلامت آب در شهرهای شمالی کشور هشدار داده و گفته بود: متاسفانه در حال حاضر روند ساماندهی و مدیریت پسماند در استانهای شمالی بسیار کند است. میزان تولید زباله در سه استان شمالی گیلان، مازندران و گلستان به دلیل حجم بالای گردشگر در این استانها بسیار زیاد است. وی افزود: در حال حاضر این استانها با مشکل دفن زباله مواجه هستند و این در حالی است که باید به موضوع مدیریت پسماند در استانهای شمالی متفاوت با مناطق کویری نگاه شود اما متاسفانه نگاه بعضی از مسولان به گیلان و مازندران همانند سایر استانهاست.
وی با اشاره به فاصله کم جنگل و دریا از یکدیگر در استانهای شمالی مدعی شده بود: متاسفانه پساب زبالههای دفن شده، وارد آبهای زیرزمینی، رودخانهها و در نهایت دریا میشود که در این صورت حیات آبزیان، پرندگان مهاجر، دام و طیور با خطر روبهرو میشود و حتی آب شرب مردم را نیز آلوده کرده و سلامت آنها را تهدید میکند. وی با بیان اینکه در حال حاضر رودخانهها و تالابهای شمالی از آلودگی ناشی از دفن زباله آلوده شدهاند، تصریح کرد: معتقدیم که این کار نیازمند اراده ملی است و به تنهایی از سازمان حفاظت محیطزیست انتظار نداریم که این کار را انجام دهد بلکه همه سازمانها و نهادهای مربوطه باید دست به دست هم دهند تا معضلی که تبدیل به تهدید جدی برای استانهای شمالی کشور شده است برطرف شود. البته تنها تامین اعتبار مشکل را حل نمیکند بلکه بخش زیادی از این مشکل، مدیریتی است و تنها بخشی از آن به اعتبار برمیگردد که امید داریم دولت به این بخش نیز توجه کند تا بتوان با استفاده از فناوریهای نوین، فرآیند دفن زباله را از از حالت سنتی خارج کرد.
تکرار پاسکاریها
مسعود تجریشی معاون محیطزیست انسانی سازمان حفاظت محیطزیست در رابطه با جمعآوری پسماندهای کشور به تازگی اظهار کرد: دولت از مجلس برای حل مشکل پسماند درخواست کرده بود که اعتباری حدود هزار میلیارد تومان به صندوق محیطزیست اختصاص دهد تا سازمان محیط از محل این صندوق برای حل این مشکل اقداماتی را انجام دهد. پسماندها یک منبع مالی خوبی برای کشور هستند، چراکه هزینه آنها قابل برگشت است و ما باید بخش خصوصی را برای این کار فعال کنیم. هماکنون شمال کشور به دلیل حجم زیاد پسماند در وضعیت نابسامانی قرار دارد و ما باید از وزارت نیرو مابهتفاوت هزینه سوزاندن زبالهها را به عنوان پول برق دریافت کنیم، اما وزارت نیرو برای پرداخت هزینه زیر بار نمیرود.
به گفته تجریشی، «سازمان محیطزیست برای مدیریت پسماندهای شمال کشور با همکاری دستگاههای شهرهای شمالی برنامهای را تدوین کرد که این برنامه براساس ضوابط میتوانست قابل اجرا باشد. سازمان حفاظت محیطزیست از مجلس شورای اسلامی در خواست کرد اعتباری را برای جمعآوری پسماندهای شمال کشور از صندوق توسعه ملی تخصیص دهند که این اعتبار به تصویب رسید، اما متاسفانه نمایندگان اعتبارات را در جای دیگری هزینه کردند. امسال نیز نمایندگان مجلس برای پسماندها اعتباری تخصیص ندادند و علت آن را نمیدانیم.» سازمان محیطزیست در انتظار تصویب قوانین از سوی مجلس کاری از پیش نمیبرد و در مقابل نمایندگان مجلس نیز مدام نسبت به شرایط نامناسب زیستمحیطی شمال کشور انتقاد میکنند. این پاسکاریهای بیحاصل ادامه دارد و کرانه شمالی کشور هر ساعت به مرگ خود نزدیکتر میشود.
باید آماده فاجعه بود
دهزاد در بخش دیگری از اظهارنظرهای خود درباره وضعیت بحرانی شمال کشور گفت: حقیقت آن است که دیگر کار جدی از دستمان ساخته نیست. میراث طبیعی کشور در حال پایان است. از همین رو است که باید جامعه را برای پذیرش بحرانی جدی آماده کنیم. حال باید همه تلاش خود را به کار بندیم تا آخرین جرعههای باقی مانده از محیطزیست را با همه تلاش خود حفظ کنیم. در حال حاضر وزارتخانهها و نهادها و سازمانها نیز در مسیر نابودی محیطزیست کشور گام برداشتهاند. همچنان بر ما روشن نیست که این مسیر تخریبکننده محیطزیست روندی عامدانه است یا جاهلانه.
در پایان این پژوهشگر با ابراز نگرانی از شرایط افزود: هرچند نسبت به شرایط محیطزیست بسیار نگران و ناامید هستیم اما همچنان امید آن را داریم که مسوولان بپذیرند مطالبات جامعه در حوزه محیطزیست به هیچ عنوان یک رویکرد سیاسی نیست. ادامه حیات محیطزیست کشور یعنی ادامه حیات و زندگی ما در این سرزمین. از همین رو به همان میزان که از محیطزیست کشور غافل شویم به سوی نابودی زندگی خود نزدیک شدهایم. بهرهبرداریهای اقتصادی از مراتع و جنگلهای شمال کشور تنها یک سود کوتاهمدت و بیحاصل را محقق میکند. حال باید چشمهایمان را باز و باور کنیم حتی اگر در پی منافع مالی هستیم محیطزیست باید به حیات خود ادامه دهد.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد