13 - 10 - 2022
شعبدهبازی با افکار عمومی
رضا صادقیان*
کارکرد اصلی طیفها و احزاب سیاسی در دنیای امروز انتقال خواستههای شهروندان به اهل قدرت، اصلاح رویههای اشتباه و کمک به سیاستگذاریهای کمهزینه برای حکمرانی بهتر است.
طی دو روز گذشته واکنش رسانهها و نشریات وابسته به جریان اصولگرا و چهرههای متبوع فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی همین طیف با توجه به اعتراضهای شهروندان و لمس نتیجه لجاجت در عرصه سیاست جالب توجه است. به نظر میرسد سرانجام و پس از دو دهه پیشه کردن لجاجت با هرگونه تغییر و اصلاح به این نتیجه رسیدهاند که به دنبال ترمیم رویکردها و حکمرانی براساس نیازهای امروز باشند. درخواست سکوت آنان از چهرههای جنجالی و پمپاژکننده نفرت در جامعه بسیار بااهمیت است.
لشکرکشی رسانههای اصولگرا پس از موضعگیری عجیب و تحریککننده دبیر ستاد امر به معروف و نهی از منکر آنقدر گسترده و فراگیر بوده که احتمالا همین روزها خبر جابهجایی، برکناری و حاشیهنشینی این چهره جنجالی سالهای اخیر بازتاب خواهد یافت. اما پرسش اینجاست؛ مگر هفتههای گذشته، ماههای قبل و سالهای نهچندان دور با دهنکجی و بیمهری و استفاده از ادبیات نامناسب با انتقادات برخورد نمیکردید؟ چرا و با وجودی که از برخی رفتارهای نادرست و غلط آگاهی کامل داشتید در برابر این افراد سکوت کردید؟ دقیقا و به صورت مشخص سود حاصل از این سکوت برای کشور و شرایط امروز چه بوده است؟ براساس کدام برداشت از جامعه ایران و تغییرات فرهنگی که طی دو دهه گذشته رخ داده است دائم از چهرههای جنجالی و حاشیهساز به بهانههای مختلف دفاع کردید؟ با کدامین برداشت از آمارها و نظرسنجیهای صورتگرفته سایر مواضع جامعهشناسان را به دیوار انکار کوبیدید؟ مهمتر از این همه؛ چرا سخن دلسوزان نظام را به هیچ گرفتید و حال افراد تندرو را تهدید به افشاگری و متهم به نفوذ و برهم زدن نظم جامعه میکنید؟
وقتی رسانه نزدیک به شورای عالی امنیت ملی در برابر این افراد موضعگیری میکند، مساله اهمیت بیشتری پیدا میکند. نورنیوز درباره تکرار همین رویههای اشتباه از سوی رسانهها و خصوصا صداوسیما نوشته است: «گرچه صداوسیما با برنامه «شیوه» شکل و محتوای امیدوارکنندهای را در برنامههای گفتوگومحور در معرض نگاه مخاطبان قرار داد، اما رپرتاژ دیشب برنامه «ثریا» برای فردی که با اظهارات غیرکارشناسی و بعضا کذب شعور مخاطب را به سخره گرفت، نشان داد که تشخیص منافع ملی در رسانه ملی همچنان یک آرزوست.»این روزها میگذرد، ولی نیاز به اندیشیدن و جلوگیری از متراکم شدن خواستهها و نیازهای شهروندان در سایر بخشها و خصوصا حوزههایی که پتانسیل تبدیل شدن مساله به چالش و بحران و ابربحران را دارد برای دور شدن از فضای پرتنش در جامعه لازم و بلکه از نان شب هم واجبتر است. نمودارهای تغییرات فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، آمارهای فقر و فقر مطلق و بیکاری و امید به آینده و افزایش حاشیهنشینی و تورم و… را با دقت نگاه کنید قبل از آنکه واقعیت نمودارها با واکنش شهروندان روبهرو شود.
ناگفته نماند؛ اگر پیشه کردن چنین شیوهای قرار است فقط به نام یک و یا دو فرد ختم شود این داستان را از همین امروز رها کنید، مساله تغییر رویکردهای نادرست و تحمیلکننده هزینه به ساختار قدرت و تبدیل این همه به حکمرانی ممکن و مطلوب است و نه برکناری و یا جابهجایی برخی چهرههای پرحاشیه.
* کارشناس اقتصادی
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد