شرایطی که به سود ترامپ و رژیمصهیونیستی نیست
نادر کریمی جونی
ادبیات نتانیاهو در مورد ایران تفاوت قابل درکی کرده است. او که تا چندی پیش جنگ با جمهوری اسلامی ایران را ضروری میدانست و معتقد بود که بهسرعت باید گام دوم جنگ با ایران برداشته شود حالا عبارت جنگ قیام را بهجای جنگ به کار گرفته و منظورش این است که نبردی آغاز شود تا در نهایت قیام داخلی در ایران صورت گیرد و این قیام بهجای رژیمصهیونیستی، جمهوری اسلامی را براندازی کند.
تقریبا محور اصلی سخن رسانهها و کارشناسانی که همسو با رژیمصهیونیستی فعالیت میکنند هم بر همین امر استوار است که شهروندان ایرانی باید به میدان بیایند و خود حکومت را تغییر دهند. البته مخالفان جمهوری اسلامی ساکن خارج از ایران، بیش از همه از اینکه جمهوری اسلامی در ایران حتی پس از پایان جنگ هم تاب آورد و سقوط نکرد و تقریبا همه افراد متعلق به هرم اصلی قدرت در ایران سالم ماندند و به کار خود ادامه دادند، ناراحت و عصبانی هستند و از رژیمصهیونیستی میپرسند به عقب انداختن برخی تواناییهای جمهوری اسلامی ایران برای چندماه یا چند سال واقعا چه سودی در بر داشته و دارد و آیا این سود آنقدر قابل اعتنا و باارزش هست که بتوان روی آن مانور داد و آن را دستاورد نامید؟ البته مخالفان جمهوری اسلامی ایران چه ایرانیان ساکن خارج یا داخل ایران و چه در اروپا یا اسرائیل، نگران به توافق رسیدن تهران و واشنگتن نیستند چراکه میدانند با شرایط فعلی این همگرایی هرگز رخ نمیدهد و نه ترامپ حاضر است از تحمیل خواستهایش در قالب انجام معامله یا توافق با ایران کوتاه بیاید و نه در تهران کسی برای تمکین به خواستهای ترامپ سر فرود آورده است. حتی تحلیلگران بینالمللی که اظهارات ترامپ درخصوص معامله یا توافق با ایران را دنبال و تحلیل میکنند، معتقدند که خواستهای ترامپ از ایران، بیش از هرچیز، تسلیمشدن تهران در برابر واشنگتن را معنی میدهد و خبری از معامله، توافق و مصالحه در این فرآیند نیست.
در عین حال هنوز دونالد ترامپ امیدوار است که ایران و روسیه یکروز بهطور داوطلبانه راهی واشنگتن شوند و آنچه در مورد اتمام آتشبس و برقراری صلح در خاورمیانه، خلیجفارس و اوکراین از زبان دونالد ترامپ شنیده میشود را بپذیرند و به آن تمکین کنند و در خاک خود به اجرا بگذارند. در آن صورت ترامپ میتواند از اینکه دو صلح دیگر به مجموعه صلحهایی که او برقرار کرده است اضافه شده خوشحالتر باشد. اوضاع اما آنچنان که ترامپ دوست دارد پیش نمیرود. در جنگ اوکراین هرچند ترامپ از دادن موشکهای تاماهاوک به کییف خودداری کرد و امیدوار بود که این اقدام دل پوتین را برای حصول توافق نرم کند اما در مسکو پوتین و ژنرالهایش به کمتر از ضمیمهشدن بخشی از خاک اوکراین به روسیه راضی نمیشوند؛ امری که اروپا به آن راضی نیست و اجازه نمیدهد این تصمیم عملی شود.
در عین حال خریداران نفت و گاز از روسیه نیز با ترامپ همراهی نکردند و همچنان به معامله با مسکو ادامه دادند. در آخرین نمونه از این کشورها ژاپن قرار دارد که بهطور رسمی ادامه همکاری خود با مسکو را اعلام کرده است. در طرف دیگر، اکنون آشکار شده که دو شریک تجاری و متحد ایران- روسیه و چین- قطعنامه۲۲۳۱ را پایانیافته تلقی کرده و به همکاری اقتصادی- راهبردی و نظامی خود با ایران ادامه میدهند. رژیمصهیونیستی امیدوار بود یهودیان قدرتمند در روسیه، نظر کرملین در مورد همکاری با ایران را تغییر دهند اما در حال حاضر انسجام همکاریهای راهبردی میان مثلث ایران، روسیه و چین افزایش یافته و بهنظر نمیرسد مانع مهمی بر سر راه تداوم و گسترش این همکاری وجود داشته باشد.
علاوهبر این بهبود روابط ایران با FATF و اعزام نماینده کشورمان به مقر این پیمان، نوید برطرفشدن بخشی از مهمترین موانع پیشروی همکاریهای اقتصادی کشورمان را میدهد. درواقع اگر نام ایران از فهرست سیاه FATF حذف شود امکان ارتقای روابط کشورمان با کشورهای اوراسیا، شانگهای و بریکس فراهم و بهویژه اقتصاد و تجارت ایران از پشتوانه بهتر و موثرتری برخوردار میشود. چه اگر ایران بتواند حتی نیمی از ظرفیت همکاری خود با بریکس، شانگهای و اوراسیا را پاسخ دهد و عملیاتی کند، آنگاه نیاز چندانی به همکاری با اتحادیه اروپا و ایالاتمتحده نخواهد داشت و به همین دلیل میتواند بسیاری از نیازهای ارزیاش را تامین کند و خود را از اوضاع وخیم که تحریمهای ایالاتمتحده، اتحادیه اروپا و… برایش تدارک دیده است رهایی بخشد.
این به آن معنی است که حتی با فعال ساختن مکانیسمماشه و بازگشت تحریمها، باز هم اوضاع اقتصادی ایران آنقدر وخیم نخواهد شد که قیام سراسری و فروپاشی نظام حکومتی ایران را بهدنبال داشته باشد. از این بابت راهبرد جدید بنیامین نتانیاهو که جنگ قیام در ایران است و میخواهد با قدرت مردم، حکومت را براندازی کند کامیاب نمیشود و زمینه تحقق نخواهد داشت.
البته بسیاری از راهبردنویسان به نتانیاهو توصیه میکنند که اگر کانون اقدامات خود را بر نابودی جمهوری اسلامی در ایران استوار کرده است، پیش از پایان ریاستجمهوری دونالد ترامپ حتما و لابد باید به این هدف دست پیدا کند. آنان میگویند اگر جمهوری اسلامی باقی بماند، دولتهای آینده واشنگتن هیچگاه، آنچنانکه ترامپ رفتار کرده در خدمت تلآویو نخواهند بود و به همین علت تردیدهایی در مورد نتیجهبخش بودن فعالیتهای رژیمصهیونیستی علیه ایران وجود خواهد داشت؛ این نکتهای است که بیبی بهخوبی آن را درک میکند اما مشکل بزرگ آن است که در حال حاضر کار زیادی از دستش برنمیآید.