سنگینی چالشها بر تن فولاد

جهان صنعت– صنعت فولاد ایران با وجود برخورداری از مزیتهای رقابتی همچون منابع غنی معدنی، انرژی ارزان و نیروی انسانی کارآمد و متخصص اما با چالشهایی جدی برای رشد و جهانی شدن مواجه است. با اینکه فولاد به عنوان یکی از ارکان حیاتی توسعه صنعتی کشور در نظر گرفته میشود و نقش محوری در تامین مواد اولیه صنایع پاییندستی، ایجاد اشتغال و ارزآوری دارد اما دغدغهها بسیار است. این در حالی است که با اشتغالآفرینی حدود ۱۴۰هزار شغل مستقیم و صدها هزار شغل غیرمستقیم به ویژه در مناطق محروم صنعت فولاد میتواند تاثیر عمیقی بر توسعه منطقهای و کشور بگذارد اما در طول این مدت تنها شعارها زیبا بوده، بهطور مثال یکی از شعارهایی که قرار است تا آخر امسال عملیاتی شود این بوده که براساس سند چشمانداز ۱۴۰۴ ایران بتواند به تولید ۵۵میلیون تن فولاد خام دست یابد و در رتبه هفتم جهان قرار گیرد؛ هدفی که تحقق آن مستلزم غلبه بر چالشهای متعدد است و گویا فعلا حل شدنی هم نیست!
تولید سالانه فولاد حدود ۳۰ تا ۳۵ میلیون تن است و در حال حاضر در این زمینه رتبه دهم جهان را در اختیار داریم اما ظرفیت نصب شده صنعت حدود ۴۵میلیون تن است. مساله مهم این است که کمبود انرژی قطعی برق و گاز و محدودیتهای تامین مواد اولیه مانع بهرهبرداری کامل از این ظرفیت شده است. در ادامه شاهد افزایش چند برابری تعرفههای انرژی در سالهای اخیر بودهایم که منجر به کاهش حاشیه سود تولیدکنندگان شده؛ موضوعی که توان مالی و سرمایهگذاری را ضعیف کرده و برخی واحدهای تولیدی را در معرض ضرر و زیان جدی قرار داده، همچنین سیاستهای دستوری قیمتگذاری و نوسانات نرخ ارز، انگیزه تولید و صادرات را کاهش داده است. اگرچه صنعت فولاد ایران در دهههای گذشته دستاوردهای قابلتوجهی داشته اما برای تحقق کامل اهداف چشمانداز۱۴۰۴ لازم است به سرعت اقداماتی راهبردی صورت گیرد. اجرای سیاستهای انرژی منصفانه و تضمین دسترسی پایدار به برق و گاز، حذف قیمتگذاری دستوری و آزادسازی تدریجی بازار فولاد، ثبات مقررات صادراتی و تسهیل بازگشت ارز، سرمایهگذاری در فناوریهای نوین، بهرهوری انرژی و تولید فولاد سبز و اصلاح ساختار نیروی انسانی از طریق رویکردهای غیرتنشزا از مهمترین گامهای پیشرو هستند. تاکید میشود که با اتخاذ رویکردی جامع، هماهنگ و آیندهنگر، صنعت فولاد ایران از وضعیت فعلی عبور کرده و به یکی از ستونهای توسعه پایدار کشور تبدیل شود.
فولاد «گوشت قربانی» بحران انرژی
به تازگی رییس خانه صنعت، معدن و تجارت تهران با اشاره به ناترازیهای گاز و برق در کشور هشدار داد که توقف تولید در صنعت فولاد میتواند زیان اقتصادی سنگین، بیکاری و ورشکستگی زنجیرهای واحدهای تولیدی را به دنبال داشته باشد.
محمدرضا مرتضوی درباره پیامدهای ناترازیهای گاز و برق در تولید کشور بهخصوص صنعت و فولاد گفت: برخلاف کسبوکارهای تجاری که امکان توقف یا تغییر مکان دارند، صنعت فولاد دارای ساختاری پیچیده و غیرقابل انعطاف است. توقف تولید در این بخش نهتنها باعث از دست رفتن ۲۰ تا ۲۵درصد از تولید سالانه میشود بلکه بهصورت دومینویی، بیکاری گسترده، از دست رفتن نیروهای متخصص و در نهایت ورشکستگی زنجیرهای واحدهای تولیدی را به دنبال خواهد داشت. وی افزود: صنایع فولادی برای فرآیندهایی مانند ذوب و انجماد به پیوستگی انرژی نیاز دارند و نمیتوانند قطعی برق و گاز را تحمل کنند. مسوولان هشدار دادهاند که اگر وضعیت سال گذشته تکرار شود، میزان زیانها در سالجاری به بیش از ۳۰درصد خواهد رسید.
مرتضوی تاکید کرد: صنعت فولاد به «گوشت قربانی» بحرانهای انرژی در کشور تبدیل شده و ناترازیها در این بخش، اثرات جبرانناپذیری بر اقتصاد ملی خواهد گذاشت.
رکن اصلی توسعه صنعتی
حسین کهزاد یک فعال فولادی در این خصوص اظهار کرد: صنعت فولاد ایران به عنوان یکی از ارکان اصلی توسعه صنعتی کشور، نقش کلیدی در تامین مواد اولیه صنایع پاییندستی، ایجاد اشتغال و ارزآوری ایفا میکند. براساس سند چشمانداز ۱۴۰۴، ایران باید تا پایان این افق زمانی به تولید ۵۵میلیون تن فولاد خام و جایگاه هفتم جهانی در تولید فولاد برسد.
او تصریح کرد: در حال حاضر ایران با تولید سالانه ۳۰ تا ۳۵میلیون تن فولاد خام، رتبه دهم در بین کشورهای تولیدکننده فولاد را در اختیار دارد. ظرفیت نصب شده کشور حدود ۴۵میلیون تن است اما مشکلاتی همچون کمبود انرژی و مواد اولیه مانع بهرهبرداری کامل شدهاند. صادرات فولاد ایران در سال ۱۴۰۲، حدود ۷تا ۸میلیارد دلار درآمد ارزی داشته اما از هدف ۱۰ تا ۱۲میلیارد دلاری فاصله دارد. کهزاد اشاره کرد: در حوزه مواد اولیه، ایران از ذخایر قابل توجه سنگآهن برخوردار است اما استخراج و سرمایهگذاری در این حوزه با نیازهای تولید ۵۵میلیون تنی همخوانی ندارد. همین موضوع خطر کمبود سنگآهن در آینده را پررنگتر کرده است.
دلایل عدم تحقق اهداف سند چشمانداز
این فعال فولادی گفت: همانگونه که اشاره شد، ظرفیت نصب شده کشور حدود ۴۵میلیون تن است و با توجه به پروژههای نیمهتمام، رسیدن به ظرفیت تولید ۵۵میلیون تن در افق ۱۴۰۴ دور از دسترس نبود اما عوامل متعددی مانع تحقق این چشمانداز شدهاند که از جمله مهمترین آنها میتوان به مواردی اشاره کرد؛ نخست، بحران انرژی، به ویژه قطعی برق و گاز در تابستان و زمستان که موجب توقف تولید در بسیاری از واحدها شده است. دوم، سیاستهای دولتی، از جمله قیمتگذاری دستوری، نوسانات نرخ ارز و محدودیتهای صادراتی که انگیزه تولید و صادرات را تضعیف کردهاند. سوم، رقابت منطقهای که برخی کشورهای همسایه با ایجاد ظرفیتهای جدید، بازار صادراتی ایران را محدود کردهاند. کهزاد تصریح کرد: صنعت فولاد حدود ۹درصد از برق کشور و ۵ تا ۶درصد از گاز مصرفی را به خود اختصاص میدهد اما سهم بسیار بالاتری از محدودیتها را تحمل میکند. در دورههای اوج مصرف تا ۳۵درصد از برق فولادسازان قطع شده و سهمیه گاز برخی واحدها به زیر ۳۰درصد رسیده، این در حالی است که بسیاری از واحدها نیروگاههای اختصاصی دارند و بخش زیادی از انرژی خود را تولید میکنند.
افزایش هزینه انرژی و تاثیر آن
این فعال معدنی خاطرنشان کرد: در دو سال اخیر، تعرفههای گاز و برق برای صنایع فولادی چند برابر شده، این در حالی است که قیمت محصولات فولادی متناسب با این افزایش رشد نکرده و سیاستهای کنترلی دولت نیز اجازه تعدیل قیمت را ندادهاند. نتیجه کاهش حاشیه سود تولیدکنندگان، تضعیف توان مالی و سرمایهگذاری و خطر زیاندهی واحدهای تولیدی بوده است.
او همچنین با اشاره به تاثیر سیاستهای مسکن بر فولاد گفت: دولت با هدف مهار قیمت مسکن تلاش کرده قیمت فولاد را کنترل کند اما سهم فولاد در قیمت تمامشده مسکن کمتر از ۱۰درصد است و این سیاستها اثری محدود بر قیمت مسکن داشتهاند. در عوض، این سیاستها باعث اختلال در بازار فولاد، کاهش سودآوری و تضعیف صادرات شدهاند.
کهزاد درخصوص اشتغالزایی صنعت فولاد گفت: صنعت فولاد حدود ۱۴۰هزار شغل مستقیم و صدها هزار شغل غیرمستقیم ایجاد کرده است و نقشی حیاتی در اشتغال مناطق محروم ایفا میکند. کارخانههای فولاد در استانهای مختلف مانند کرمان، خوزستان، یزد و هرمزگان تاثیر زیادی در توسعه منطقهای و جلوگیری از مهاجرت داشتهاند. از اینرو تضعیف این صنعت پیامدهای اجتماعی گستردهای خواهد داشت. این فعال معدنی با اشاره به تناقض شعارهای حمایت از تولید با سیاستهای اجرایی اظهار داشت: در حالی که دولتهای مختلف شعار حمایت از تولید را سر میدهند، سیاستهای اجرایی در عمل موانع بسیاری برای صنعت فولاد ایجاد کردهاند. از جمله افزایش ناگهانی قیمت حاملهای انرژی، مقررات صادراتی متغیر، اجبار به فروش ارز با نرخ دستوری و بوروکراسی پیچیده در اخذ مجوزها. این بیثباتی و تناقضها باعث سردرگمی و افت انگیزه سرمایهگذاران شدهاند.
کهزاد درخصوص چالش نیروی انسانی مازاد نیز گفت: برخی شرکتهای فولادی ایران از نیروی انسانی مازاد رنج میبرند که باعث افزایش هزینهها و کاهش بهرهوری شده است. شاخص بهرهوری نیروی کار در ایران از میانگین جهانی پایینتر است. دلایل این وضعیت شامل استخدامهای تکلیفی، ملاحظات منطقهای و عدم اتوماسیون کافی است. با این حال، به دلیل حساسیتهای اجتماعی، تعدیل نیرو دشوار شده و نیاز به راهکارهایی مانند بازنشستگی پیش از موعد و آموزش مجدد نیروها وجود دارد.