سند مالکیت خلیجفارس

جهان صنعت– با صحبتهای اخیر دونالد ترامپ، رییسجمهوری آمریکا در خصوص نام خلیج همیشگی فارس، بار دیگر این موضوع به دغدغه نخست کشور بدل شد.
برخی مقامهای کشوری در خصوص این موضوع موضع گرفته و معاون اول رییسجمهور با اشاره به اینکه نام خلیجفارس ریشه در اعماق تاریخ سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی ایران دارد، آن را بخشی جداییناپذیر از هویت، میراث تمدنی و غرور ملی ایرانیان دانست.
اینگونه اظهارنظرها در حالی مطرح میشود که یکی از مهمترین سندهای تعلق خلیجفارس به تمدن ایران یعنی محوطه تاریخی چگاسفلی سالهاست به حال خود رها شده است. استقرار روستایی روی این محوطه چندهزار ساله مدتهاست که مسالهساز شده و آثار خفته در دل خاک را به مخاطره انداخته است.
روزی لولهکشی گاز روستا تبدیل به چالشی برای میراث ماندگار خلیجفارس میشود و روزی دیگر خطر حفر چاه آب برای روستاییان آثار به جا مانده از پیشینیان را تهدید میکند.
نبود هماهنگی لازم میان وزارت میراث فرهنگی و بنیاد مسکن و کمتوجهی بنیاد مسکن به جابهجایی روستا، حکم استخوانی در گلو را پیدا کرده است. این روند مانع آن شده که با اتمام کاوشها، حفاظت موثر و ثبت جهانی چگاسفلی، زمینه را برای اثبات مالکیت چندهزار ساله ایران بر خلیجفارس فراهم کنیم.
اهمیت چگاسفلی به عنوان سندی تاریخی
حجتاله مرادخانی، پژوهشگر و مدرس دانشگاه در خصوص اهمیت چگاسفلی به عنوان یکی از مهمترین شاخصهای مالکیت ایران بر خلیجفارس به «جهانصنعت» گفت: چگاسفلی یکی از مهمترین شهرهای آیینی فلات ایران است و در جنوب غربی ایران جایگاه ویژهای دارد. موقعیت این محوطه و نزدیکی آن به خلیجفارس نشان میدهد که چگونه ایرانیان در هزارههای پیش از میلاد مسیح، توانستهاند از طریق دریا تاثیرات خود را بر کل منطقه خاورمیانه، بینالنهرین و نقاط دیگر داشته باشند. وی افزود: مساله شایان توجهی که در خصوص چگاسفلی وجود دارد این است که اگر اهمیت آن از نام خلیجفارس بیشتر نباشد، کمتر نیز نیست. اگر امروز و در سدههای اخیر در مکتوبات تاریخی که به ما رسیده از خلیجفارس با عنوان «خلیجفارس» یاد شده است، فارس بودن این خلیج برآمده از تلاشی بوده که انسان هزارههای پیش این سرزمین انجام داده است؛ انسانی که ساختار اجتماعی بسیار توسعهیافتهای در منطقه چگاسفلی داشته است و شواهد مهم به جا مانده از مردمان این دوره و آیینهای تدفین منحصربهفرد و گورهای متعدد کاوش شده در این منطقه بسیار مهم و شایان توجه است. این گورها به لحاظ معماری، مصالح به کار رفته و دقت در ساخت و نحوه تقسیم مردگان، موقعیت منحصربهفردی دارند. سنگهای افراشته و نقوش حیوانی و انسانی روی این سنگهای افراشته، همه و همه از منحصربهفردترین نوع در بین آثار به دست آمده از پیشا عیلامیان است. این پژوهشگر خاطرنشان کرد: تمام این شواهد نشان میدهد که آثار به جا مانده از چگاسفلی بسیار پیشرفتهتر از زمانه خود بوده و تحت تاثیر اینها بوده که در طول سدهها و هزارهها این نقطه جهان با نام خلیجفارس مطرح شده و باقی مانده است.
فاجعه در کمین چگاسفلی
محوطه تاریخی چگاسفلی با وجود اهمیت مثالزدنیاش، امروز اما با مخاطراتی جدی روبهرو است. مرادخانی با ذکر ابعاد فاجعهای که در خصوص چگاسفلی در حال روی دادن است، گفت: فاجعه این است که ما در مورد ویرانی و خودهویتزدایی دچار یک نوع مسخشدگی شدهایم. متوجه نیستیم فاجعهای که در محوطه تاریخی چگاسفلی اتفاق میافتد، بسیار مهلکتر از موضعگیری شخصی مثل دونالد ترامپ است. جالب است بدانیم در دهه۷۰ میلادی که تیم شرقشناسی دانشگاه شیکاگو برای نخستین بار به چگاسفلی برخورده و آن را کاوش کردند، به سبب پیچیدگی ساختار اجتماعی مردمان این محوطه، در بهت فرو رفتند. شوربختانه این اسناد که گواهی غیرقابل انکار است را نادیده گرفته و چشممان را بستهایم که این محوطه تاریخی در حال ویران است و قصد داریم با ارجاع به نقشههای ۴۰۰ یا ۵۰۰سالهای که اروپاییها و آمریکاییها کشیدهاند، برویم و در برابر ترامپ موضعگیری کنیم. اگر این نامش مسخشدگی نیست، پس چه نامی میتوان بر آن گذاشت.این پژوهشگر خاطرنشان کرد: مساله این است که مسوولان مربوطه از اهمیت و جایگاه چگاسفلی آگاه نیستند. به نظرم دچار نوعی خودهویتزدایی افسارگسیخته شدهایم. اصل را رها کردهایم و به بهانه توسعه عقیم و بسیار فاجعهبار روستای منطقه چگاسفلی، هر بار بخشی از شواهد تاریخی را شخم زدهایم. این شواهد با رویکرد کنونی از بین میرود و آنچه باقی میماند یادی است در خاطره جمعی که به مرور نیز فراموش خواهد شد.
مسیریابی نجات و استفاده از ظرفیتهای چگاسفلی
با توجه به شرایط موجود و مخاطرات جدی چگاسفلی، لازم است اقدامی اساسی برای نجات این سند تاریخی خلیجفارس به انجام برسد.
مرادخانی در پاسخ به این پرسش که برای رفع مخاطرات چگاسفلی و استفاده از ظرفیتهای آن چه باید کرد، گفت: تمام شرایط برای استفاده از ظرفیتهای چگاسفلی مهیاست. در گام نخست باید این محوطه در قالب پروندهای جهت ثبت جهانی به یونسکو ارسال شود و ثبت جهانی آن به سرانجام برسد. جالب است بدانید که این محوطه به ثبت ملی هم رسیده و حرایم آن هم مشخص است و از این بابت مشکلی وجود ندارد. در گام بعد به نظرم باید با معرفی وجوه انسانشناسی، مردمشناسی، باستانشناسی و تاریخ و هنر چگاسفلی در قالب محتواهای چندرسانهای، در کوتاهترین زمان این محوطه تاریخی را به جهانیان معرفی کنیم.
این پژوهشگر ادامه داد: با داشتن یک برنامه مشخص و با داشتن یک رویکرد عملیاتی امکان معرفی چگاسفلی فراهم است. در حال حاضر در برهه زمانی هستیم که بهترین شرایط برای معرفی این محوطه مهیاست و امکان تولید محتوای مکتوب، تصویری، موشنگرافی و انواع دیگر برای چگاسفلی در دسترس است. انتشار مستمر این محتواها از طریق شبکههای اجتماعی و با تاکید بر یوتیوب میتواند بسیار موثر باشد. با این روش میتوانیم به راحتی ابعاد موضوع را روشن کنیم. وی در پایان ابراز داشت: «معرفی چگاسفلی دستاوردهای زیادی برای کشور خواهد داشت و در مرحله نخست این محوطه را به کانون توجه رسانهها تبدیل کرده و در مرحله دوم آن را به سوژه مطالعات تحقیقاتی و پژوهشی جهان بدل میکند. پرداختن پژوهشگران چگاسفلی و تدوین پایاننامههای مرتبط با این محوطه موجب میشود که متنهای بیشتری در خصوص اهمیت و حقانیت آن در داخل و خارج کشور و در سطحی متعالی نوشته و منتشر شود. باید در نظر داشت که چگاسفلی سندی با قدمت چند هزار ساله بر مالکیت ایران بر خلیجفارس است و پیام آن مثل صحبتهای ترامپ نیست که در مجامع علمی جهان وجاهتی ندارد. به نظرم زمانی که ابرسندی مثل چگاسفلی وجود دارد، اگر آن را برجسته کنیم، صحبتهای شخصیتهای سیاسی مثل ترامپ بیاهمیت تلقی میشود و در مجامع جهانی به سخنان آنها خواهند خندید.» در نهایت باید اذعان داشت که با نظر به اهمیت و جایگاه چگاسفلی و نیز با توجه به این نکته که حفاظت موثر و معرفی این محوطه تاریخی در ابعاد جهانی میتواند سندی قابل اتکا در خصوص تعلق خلیجفارس به تمدنهای تاریخی فلات ایران باشد، ضروری است که مسوولان امر اقدامی عاجل برای نجات جان چگاسفلی و جابهجایی روستای مستقر بر آن به انجام رسانند. در گام بعدی نیز انجام کاوشهای باستانشناسی و پژوهشهای کافی در خصوص چگاسفلی و معرفی رسانهای آن میتواند اقدامی راهگشا باشد و اثرات غرضورزیهای چهرههای سیاسی نظیر ترامپ را خنثی و بیاثر کند.