سناریوی بقا در روزهای سخت

جهان صنعت– تهران، کلانشهری با بافت فرسوده و جمعیتی متراکم، در آستانه یکی از حیاتیترین تهدیدهای زیربنایی خود قرار دارد؛ قطع آب در شرایط اضطراری. پژوهشی از سوی مرکز مطالعات و برنامهریزی شهر تهران با مشارکت کارشناسان شرکت آب و فاضلاب، به بررسی دقیق الگوهای جهانی و تجربیات ملی در مواجهه با بحرانهای آبی پرداخته است.
مطالعه تاکید میکند که در پی زلزله یا بحرانهای مشابه، تاسیسات تصفیه، انتقال و توزیع آب بهشدت آسیبپذیر هستند. در چنین شرایطی جان میلیونها شهروند به تامین حداقل نیاز آبی وابسته است. آمارها نشان میدهد بدون آب، فردی در هوای گرم تنها ۵/۲ روز دوام میآورد.
براساس این پژوهش، تهران در فاز اول بحران (روزهای یک تا سه) باید برای هر نفر روزانه ۳ لیتر آب شرب تامین کند. در فاز دوم (تا روز دهم)، این رقم به ۱۳لیتر افزایش مییابد. این استانداردها براساس پروتکلهای بینالمللی مانند «اسفیر» و تجربیات کشورهایی مثل ژاپن، آمریکا و ترکیه تنظیم شدهاند.
چالش اما فقط کمیت نیست. در روزهای پس از زلزله، کیفیت آب نیز بحرانی خواهد بود. نشت فاضلاب، شکستن لولهها و آلودگی منابع آب میتوانند به سرعت موجب شیوع بیماریهای واگیردار شوند. در چنین شرایطی دسترسی به آب تصفیهشده یا بستهبندیشده نهتنها مسالهای رفاهی بلکه مسالهای امنیتی است. به همین دلیل پژوهش فوق بر لزوم آمادگی برای تصفیه آب در محل، استفاده از منابع غیرمتعارف (مانند آب باران یا آب سطحی) و توزیع محلهمحور تاکید دارد.
نویسنده گزارش با بررسی زلزلههای تاریخی مانند بم، کوبا و هائیتی، نشان میدهد آسیبپذیری در نقاط اتصال لولهها، نبود منابع ذخیره محلی و تاخیر در توزیع آب، جان هزاران نفر را تهدید کرده است.
طرح پیشنهادی برای تهران، سه بازه زمانی را برای واکنش در نظر گرفته است: کوتاهمدت (ساعات اول)، میانمدت (چند روز اول) و بلندمدت (هفتههای پس از بحران). در این بازهها، از روشهایی چون تانکرهای متحرک، مخازن دفنی در محلات، بستههای آب بستهبندی و چاههای اضطراری استفاده خواهد شد.
در مطالعه تاکید شده که علاوه بر آب شرب، تامین آب برای اطفای حریق، بیمارستانها، آرامستانها و خدمات اضطراری نیز باید در سناریوهای تامین لحاظ شود.
تهران شهری با گسلهای فعال، جمعیت متراکم و زیرساختهای فرسوده است. این پژوهش میگوید: اگر زلزلهای بزرگ رخ دهد، شبکه گسترده تامین، تصفیه، انتقال و توزیع آب تهران فلج میشود. برآوردها نشان میدهد ۶۰درصد از شبکه آب تهران در مناطقی با بافت فرسوده قرار دارد، بسیاری از اتصالات لولهها در برابر زلزله مقاوم نیستند و تهران فقط چند ساعت ذخیره اضطراری آب دارد.
پژوهش، تهدیدها را به دو گروه تقسیم کرده؛ مخاطرات طبیعی: زلزله، سیل، لغزش زمین، طوفان، روانگرایی خاک. تهدیدهای انسانساز: خرابکاری، حملات سایبری، آلودگی عمدی آب، انفجار، بمباران، اختلال در برقرسانی به تصفیهخانهها.
از نکات مهم و متمایز در این پژوهش، نگاه جامع به تامین آب برای تمام گروههای ذینفع در بحران است. بیمارستانها، ایستگاههای آتشنشانی، آرامستانها، مراکز نگهداری دام و حتی صنایع تولید دارو و غذا، همگی به نوعی در زنجیره بحران آب نقش دارند. بیتوجهی به این بخشها میتواند دومینوی بحران را تشدید کند چراکه نبود آب در مراکز درمانی یا اطفای حریق، خود به فجایع انسانی دیگری خواهد انجامید.
در پاسخ به این نیاز پیچیده، طرح ارائهشده در گزارش، سه فاز زمانی را پیشنهاد میدهد: کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت. در فاز اول، تاکید بر استفاده از مخازن دفنی، بستههای آب و تانکرهای سیار است. در فاز دوم، ایجاد مراکز تصفیه اضطراری و انتقال منابع از مناطق کمخطر آغاز میشود و در فاز سوم، هدف بازسازی سیستم اصلی با تکیه بر مقاومسازی تاسیسات و ایجاد زیرساختهای پایدار است. در همه این مراحل، مشارکت محلی و اطلاعرسانی به شهروندان بهعنوان محور اصلی موفقیت طرح معرفی شده است.
گزارش تاکید میکند که بدون آموزش عمومی، بهترین سناریوها نیز شکست خواهند خورد. مردم باید بدانند در بحران آب چگونه رفتار کنند. روش ضدعفونی آب، مکان دریافت منابع سالم، نحوه نگهداری ایمن و حتی آداب صرفهجویی در شرایط اضطراری، همگی باید پیشاپیش آموزش داده شود. بیتردید، واکنش در بحران، نتیجه آمادهسازی در دوران آرامش است. این گزارش نشان میدهد مساله تامین آب اضطراری، دیگر یک فرضیه تئوریک نیست بلکه یک «اولویت امنیتی» است که باید در برنامهریزیهای شهری و ملی جایگاهی محوری بیابد.