سقوط پیاپی سرعت، میراث سیاستهای اینترنتی

علی حسینی– اینترنت در ایران سالهاست که به جای آنکه مسیر رشد و توسعه را طی کند در چرخهای معیوب از وعده، محدودیت و فرسایش گرفتار شده است. در شرایطی که بسیاری از کشورهای منطقه با سرمایهگذاریهای گسترده در زیرساختهای دیجیتال، در پی تسریع جریان اطلاعات و گسترش اقتصاد آنلاین هستند، ایران در مسیر معکوس حرکت میکند. سقوط شش پلهای در اینترنت موبایل و چهار پلهای در اینترنت ثابت تنها بخشی از واقعیتی تلخ است که کاربران هر روز با آن دست به گریبان هستند؛ واقعیتی که از کندی، قطعیهای مکرر و ناپایداری شبکه آغاز میشود و به نارضایتی گسترده، عقبماندگی دیجیتال و فرار کسبوکارهای آنلاین ختم میشود.
جدیدترین گزارش «اسپیدتست» نشان میدهد در سپتامبر۲۰۲۵میلادی در سطح جهانی میانه سرعت اینترنت موبایل ۴۷/۹۳ و سرعت اینترنت ثابت ۸۴/۱۰۶مگابیت برثانیه بوده است. طبق این گزارش میانه سرعت اینترنت موبایل ایران در نهمین ماه ۲۰۲۵میلادی ۳۰/۵۵ و میانه سرعت اینترنت ثابت ۲۳/۱۹مگابیت بر ثانیه بوده است. این در حالی است که جایگاه ایران در هر دو ردهبندی دچار افت شده بهطوری که در فهرست کشورهایی با بیشترین میانه سرعت اینترنت موبایل شش پله و در ردهبندی کشورهایی با بیشترین میانه سرعت اینترنت ثابت چهار پله سقوط کرده است. مشکل اما فقط در سرعت نیست. سالهاست که توسعه زیرساختهای ارتباطی باوجود ادعاهای مکرر مسوولان، در حاشیه تصمیمگیریهای کلان قرار گرفته است. بهجای آنکه سرمایهگذاری در فیبرنوری، افزایش ظرفیت شبکه ملی اطلاعات، یا گسترش دسترسی پرسرعت به مناطق محروم در اولویت قرار گیرد، تمرکز اصلی بر فیلترینگ و محدودسازی پلتفرمها گذاشته شده است. نتیجه روشن است. میلیونها کاربر برای انجام ابتداییترین فعالیتهای روزمره خود ناچار به استفاده از فیلترشکنهایی شدهاند که خود فشار مضاعفی بر شبکه وارد میکنند و کیفیت اینترنت را به شکلی محسوس کاهش میدهند.
با وجود این وضعیت مسوولان همچنان بر طبل وعده میکوبند. از «طرحهای ملی ارتقای کیفیت اینترنت» تا «افزایش ظرفیت پهنای باند»، اغلب اظهارنظرها در حد تیترهای رسانهای باقی مانده و در عمل کاربر نهایی چیزی جز افت مداوم کیفیت و افزایش هزینه تجربه نکرده است. این شکاف میان گفتار و عمل، به مرور اعتماد عمومی را نیز تضعیف کرده است. کاربر ایرانی دیگر به وعده «بهبود سرعت» باور ندارد چرا که تجربه روزمرهاش از اینترنت خلاف آن را نشان میدهد. ادامه این روند نهتنها فاصله کشور را با استانداردهای جهانی بیشتر میکند بلکه فرصتهای توسعه در اقتصاد دیجیتال، آموزش آنلاین، نوآوری فناورانه و حتی عدالت ارتباطی را از بین میبرد. در واقع اینترنت کند امروز ایران تنها کندی در دانلود یا جستوجو نیست؛ کندی در حرکت یک کشور به سمت آینده است.
سقوط بیصدا
سعید امینیان، کارشناس فناوری اطلاعات و ارتباطات در خصوص اینکه چرا رتبه ایران در سرعت اینترنت موبایل شش پله سقوط کرد به «جهانصنعت» گفت: «گزارش ماه سپتامبر اسپیدتست نشان میدهد که میانگین سرعت اینترنت همراه در ایران از حدود ۶۴/۵۷مگابیتبرثانیه در ماه قبل به ۳۰/۵۵مگابیتبرثانیه رسیده است و مهمتر از آن، رتبه کشور در جدول جهانی با کاهش شش پلهای (از رتبه ۶۹ به ۷۵) روبهرو شده است. در زمینه اینترنت ثابت نیز وضعیت چندان مناسب نیست و رتبه ایران از ۱۳۹به ۱۴۲ ارتقا (به معنای سقوط) یافته است. این دادهها زنگ هشداری است برای ما، نه صرفا بهخاطر عدد «۵۵ مگابیت» بلکه بهخاطر روند و معنای پشت این سقوط.» او در ادامه افزود: «کاهش سرعت زیاد نیست اما سقوط رتبه افزایش داشته است. کاهش میانگین از ۶۴/۵۷ به ۳۰/۵۵مگابیت (حدود ۰۷/۴درصد کاهش) شاید بهنظر چندان فاجعهبار نرسد اما در جدول جهانی این میزان کاهش کافی بوده تا رتبه ایران شش پله سقوط کند یعنی آنچه مهم بوده «ترتیب رقابت جهانی» است، نه صرفا سرعت مطلق. این امر نشان میدهد که سایر کشورها یا زیرساختها سریعتر رشد کردهاند یا ما نهتنها رشد نداشتهایم بلکه احتمالا درجا زدهایم یا حتی پسرفتهایم.»
این کارشناس در ادامه گفت: «اینترنت ثابت در ایران نیز افت داشته است. میانگین سرعت در سپتامبر حدود ۲۳/۱۹مگابیتبرثانیه بوده که نسبت به ماه قبل کاهش اندکی داشته است. رتبه از ۱۳۹ به ۱۴۲ سقوط کرده است. این نکته مهم است در دنیایی که کاربرد پهنای باند ثابت برای خانه، کار، آموزش آنلاین روزافزون بوده، فرآیند رشد سریع در این بخش یک ضرورت است، نه فقط اینترنت همراه. اگر اینترنت ثابت راکد بماند، اصطکاکهایی در کسبوکار، آموزش و تولید محتوا خواهیم داشت. گزارش اسپیدتست نشان میدهد کشورهای پیشرو با سرعتهای بسیار بالاتر عمل میکنند. برای مثال امارات متحده عربی در سپتامبر با میانه سرعت ۸۷/۶۲۴ مگابیتبرثانیه در اینترنت موبایل رتبه اول را دارد. این فاصله شکاف تکنولوژیک را نمایان میکند و به ما میگوید که کشورهای برتر عملا دارند سرمایهگذاری میکنند، زیرساختها را بهروز میکنند و رقابت جهانی را جدی گرفتهاند.» او همچنین خاطرنشان کرد: «وقتی ایران رتبه ۷۵ در سرعت موبایل دارد، این یعنی ما در میان کشورهای بسیاری هستیم که شاید زیرساختهای مدرن را بهکار نگرفتهاند. این برای کشوری مانند ایران که جمعیت جوان، تقاضای بالا برای موبایل و اینترنت دارد، نشانهای نگرانکننده است. موضوع فقط «سرعت» نیست. کیفیت اینترنت یعنی تاخیر (Latency)، پایداری اتصال، پوشش جغرافیایی، هزینه نسبت به درآمد و … همه اینها باید دیده شوند. کاهش رتبه میتواند نشاندهنده ضعف در یکی از این ابعاد باشد. ارتباط با توسعه اقتصادی، رقابتپذیری و جذب سرمایهگذاری بینالمللی ارتباط مستقیم با این موضوع دارد. کشورهای با اینترنت ضعیفتر، برای شرکتهای فناوری یا استارتاپها جذابیت کمتری دارند. پس این مساله صرفا یک چالش فناوری نیست بلکه به توسعه ملی مرتبط است.» او در پایان عنوان کرد: «کاهش شش پلهای رتبه ایران در «سرعت اینترنت موبایل» و خروج از جایگاههای بهتر، زنگ خطری برای کشور است. این موضوع نه فقط یک شاخص فنی بلکه شاخصی از توان ملی، رقابتپذیری و آیندهنگری است. وقت آن است که ما نیز به اینترنت چون یک زیرساخت حیاتی نگاه کنیم، نه صرفا یک سرویس جانبی. اگر اینگونه نشود امکان دارد که ایران در رتبهبندی سرعت اینترنت فقط عقب نماند بلکه از بسیاری از کشورهای منطقه و فراتر عقب بیفتد و هزینه این عقبماندگی دیر یا زود پرداخت خواهد شد. سیاستگذاران باید اینترنت را نه صرفا یک سرویس مصرفی بلکه یکی از زیرساختهای حیاتی توسعه در نظر بگیرند. اگر سرعت اینترنت ما عقب بماند، هزینه-فرصت آن در آموزش، کار از راه دور، صادرات خدمات نرمافزاری و… بسیار بالا خواهد بود.»
کندی اینترنت، شتاب سقوط توسعه
بارها گفته شده که سرعت پایین اینترنت در ایران فقط نشانه یک ضعف فنی یا کمبود پهنای باند نیست، آینهای است از سیاستگذاریهای غلط، بیتوجهی به آینده و نگاه محدود به نقش فناوری در توسعه ملی. کشوری که در عصر دیجیتال، دسترسی آزاد، پایدار و پرسرعت به اطلاعات را جدی نمیگیرد، عملا خود را از مدار رقابت جهانی خارج میکند. امروز، اینترنت در ایران نه ابزاری برای رشد، که مانعی برای زیستن مدرن شده است؛ شبکهای پر از گره، فیلتر و وعده. وقتی هر روز کیفیت پایینتر میآید و رتبه کشور سقوط میکند، نمیتوان این وضعیت را با چند جمله مبهم درباره «بهبود زیرساختها» یا «در حال انجام بودن پروژهها» توجیه کرد. توسعه دیجیتال نیازمند صداقت، شفافیت و تصمیمهای بزرگ است، نه تعویق و شعار. اگر اینترنت قرار است موتور محرک اقتصاد و جامعه باشد، باید از سایه فیلترینگ و مدیریت سلیقهای بیرون بیاید. در غیراین صورت، کندی اینترنت امروز تنها مقدمهای بر کندی فردای کشور است؛ فردایی که در آن فاصله ما با جهان نه با ثانیهها بلکه با سالها سنجیده میشود.