سفر در پیچ گرانی
نادر نینوایی- صنعت گردشگری ایران در آستانه بحرانی جدی قرار دارد و هشدارها نشان میدهد که اگر روند کنونی ادامه پیدا کند، پیامدهای اقتصادی و اجتماعی آن میتواند جبرانناپذیر باشد. محدودیت در دسترسی به بلیتهای حملونقل هوایی و ریلی ترکیبی از ضعف مدیریت و وضعیت بازار حملونقل، باعث شده تا سفرهای داخلی و ورود گردشگر خارجی با موانع جدی مواجه شود. این شرایط نهتنها اعتماد عمومی را به سیستم حملونقل کاهش میدهد بلکه ظرفیت کشور برای توسعه اقتصادی مبتنی بر گردشگری را نیز محدود میکند.
یکی از مشکلات اصلی، عدم تعادل عرضهوتقاضاست. وقتی بلیتهای هواپیما و قطار به شکل ناکارآمد توزیع میشوند یا قیمتها صرفا با انگیزه سودآوری تعیین میشوند، بخش گستردهای از جامعه امکان سفر پیدا نمیکند. این اتفاق بهویژه در میان قشرهای متوسط و کمدرآمد اثرات مستقیم دارد و فرصتهای اقتصادی مرتبط با گردشگری داخلی و بینالمللی را از بین میبرد. در این شرایط، نهتنها رشد گردشگری متوقف میشود بلکه سرمایهگذاریها در مراکز اقامتی و خدمات جانبی نیز با ریسک بالایی روبهرو میشوند.
پیچیدگی وضعیت زمانی افزایش مییابد که برخی پلتفرمهای فروش بلیت، شفافیت و پاسخگویی لازم را ندارند. وضعیت پرچالش کنونی در زمینه عرضه بلیت هواپیما و قطار باعث آشفتگی بیشتر بازار و بیثباتی نرخها میشود. این آشفتگی، راه را برای سوءاستفاده سوداگران هموار میکند و در نتیجه حقوق شهروندان نادیده گرفته میشود.
پیامد مهم دیگر نرخهای کنونی و شیوه عرضه خدمات هوایی و ریلی، کاهش جذابیت ایران به عنوان مقصد گردشگری بینالمللی است. در شرایطی که سایر کشورها با جمعیت کمتر، گردشگران بیشتری جذب میکنند، ایران با زیرساختها و جاذبههای متنوع، نمیتواند سهم خود از بازار جهانی گردشگری را حفظ کند. افزایش بیرویه قیمت حملونقل، نوسانات نرخ ارز و ضعف در مدیریت عرضه بلیت، گردشگران بالقوه را به سمت مقصدهای جایگزین سوق میدهد و فرصتهای اقتصادی قابلتوجه از دست میرود.
اگر مسوولان و نهادهای تصمیمگیر به این هشدارها توجه نکنند و اقدام جدی برای ساماندهی بازار، شفافیت قیمتها و تضمین دسترسی عادلانه به سفر صورت نگیرد، بحران گردشگری نهتنها ادامه خواهد داشت بلکه آثار آن بر اقتصاد ملی و اشتغال مستقیم و غیرمستقیم در بخش خدمات میتواند بسیار مخرب باشد.
دسترسی کم به بلیت هواپیما و ضربه به گردشگری
حرمتالله رفیعی، رییس انجمن صنفی دفاتر خدمات مسافرتی ایران، درباره وضعیت عرضه بلیت هواپیما و ضربهای که عرضه کم بلیت هواپیما به گردشگری وارد میکند به «جهانصنعت» گفت: «متاسفانه هزینه سفر در ایران بالاست. علاوه بر این، زیادهخواهی و سوداگری هم وجود دارد. بلیت هواپیما باید به وفور در اختیار مردم قرار گیرد.»
وی ادامه داد: «اگر در برخی مسیرها کمبود میبینیم، حتما یک تبانی بین بعضی از سوداگران وجود دارد که اجازه نمیدهند عرضه مطلوب باشد، به هر حال در فصل کم مسافر-low season- کمبود بلیت هواپیما نباید اتفاق بیفتد و دلیلی برای این کمبودها وجود ندارد. وقتی میبینیم پرواز به مقصدی مثل کیش که فعالان حملونقل میگویند قیمتها باید بین ۱۰ تا ۱۲میلیون تومان باشد به سبب عرضه زیاد به یکمیلیون تومان هم میرسد و وام هم به آن اختصاص دارد، نشان از آن است که به شکل نسبی در این مسیر کفاف عرضه داریم اما در هر مسیری گرانی وجود دارد، حتما تعداد پروازها را کم کردهاند.»
رفیعی ادامه داد: «این مشکل ناشی از مدیریت نادرست است که اجازه نمیدهد بلیتها به درستی در اختیار مردم قرار گیرد. این مساله باید خیلی جدی بررسی شود. من سالهاست به آن اشاره کردهام. هیچ وزیر راهوشهرسازی هم نه اینکه دعوی نداشته باشد بلکه نتوانسته است موضوع را حل کند. مثلا وزیر کنونی راهوشهرسازی در چند ماه اول تلاش زیادی کرد و گفت که برخی روزانه و ساعتی، قیمتها را بالا میبرند و نمیتوانیم قیمتها را کنترل کنیم. با گذشت زمان و تداوم این روند اما احتمالا وزیر هم از سوداگری برخی خسته شد. امیدواریم روزی برسد که مجلس محترم با قوانینی برخی را ملزم به تمکین کند تا عرضه بلیت در همه مسیرها به سطح مطلوب برسد و حقوق مردم تضییع نشود.»
پرداخت نشدن پول بلیتهای لغو شده و آشفتگی بازار
رییس انجمن صنفی دفاتر خدمات مسافرتی ایران در ادامه درباره پرداخت نشدن پول بلیتهای لغو شده در دوران جنگ ۱۲روزه و آشفتگی بازار نیز گفت: «بعد از جنگ، بلافاصله اعلام کردم که خیلی از پولهای مردم توسط ایرلاینها و برخی از پلتفرمها مسترد نشده است. مبلغ زیادی بوده و کم هم نیست. بلافاصله برخی از دولتمردان برآشفتند و تذکر دادند که اینگونه نیست و مصاحبه خود را اصلاح کنید.»
وی افزود: «شما میبینید که مثلا در روزهای گذشته جلوی یکی از دفاتر خدمات مسافرتی تجمع زیادی ایجاد شد. ریشه مشکل نیز آن است که از یک پلتفرم (فروش بلیت)هیچ وثیقهای نمیگیرند و این پلتفرم بیش از ۲۰ تا ۳۰میلیون دلار پول از مردم دریافت میکند و از کشور خارج میشود. این آشفتگی بازار باعث عدم توازن و نرخگذاری نامناسب میشود. اگر اصحاب رسانه بتوانند به این موضوع به شکل صحیح بپردازند، این مساله قابل حل است. به هر روی چند ماه از جنگ ۱۲روزه گذشته و خیلی از مردم به حقوق حقه خود نرسیدهاند.»
مشکل بلیت قطار و ضرورت رعایت حقوق مردم
رییس انجمن صنفی دفاتر خدمات مسافرتی ایران تصریح کرد: «درباره قطار هم وضعیتی مشابه هواپیما وجود دارد. برخی از صحبتهایی که مطرح میکنیم ناراحت میشوند اما واقعیت آن است که ما حقوق مردم را مطالبه میکنیم. استفادهکنندگان از قطار اغلب قشر ضعیف یا متوسط به پایین جامعه هستند و برای یک سفر، مثل سفر زیارتی، حقشان ضایع میشود.»
وی افزود: « من در یک مناظره زنده رسانهای گفتم که شما نمیتوانید به درستی قیمت تعیین کنید و در پیشفروش، بلیت به دست مردم نمیرسد. بعد تهدید به شکایت در برنامه زنده رساله ملی شدم اما مستندات من آماده است و خدمتشان ارائه میکنم. تعداد زیادی ربات، سهمیههای پیشفروش را میگیرند و در نهایت بلیت قطار با قیمت بالاتر به مردم فروخته میشود؛ مستندات این موضوع نیز موجود است. امیدوارم اصحاب رسانه به این مشکلات بپردازند تا مردم در حوزه حملونقل به حقوق حقه خود دست یابند.»
هزینه بالای سفر و افول گردشگری
حرمتالله رفیعی درباره تاثیر عرضه نامطلوب و گرانی سفر بر صنعت گردشگری کشور گفت: «وقتی هزینه سفر گران باشد، مشکلساز می شود. مدتی پیش با یکی از سفرای کشورهای آفریقایی صحبت میکردم و گفتم همانقدر که شما انتظار دارید ما گردشگر به کشور شما بفرستم، ما نیز انتظار داریم که شما هم گردشگر به ایران بفرستید. این سفیر خندید و گفت: «هزینه سفر شما گران است.» گفتم اینطور نیست، ارزش پول ملی ایران پایین آمده است. بعد اما با هم بررسی کردیم و دیدیم هر چقدر ارزش پول ملی ایران پایین بیاید، باز به دلایلی یا مراکز اقامتی کشور قیمتها را بالا میبرند، یا حملونقل قیمتها را بالا میبرد و مزیت گردشگری ایران کاهش پیدا میکند و در نتیجه گردشگران کمی وارد ایران میشوند.»
وی افزود: «متاسفانه تحتتاثیر این شرایط، رشد گردشگری آنچنان که باید نبوده است. کشور ما حدود ۸۵میلیون نفر جمعیت دارد اما تعداد گردشگر ورودی به ایران متناسب با جمعیت کشور نبوده و بسیار کم است. در حال حاضر در دنیا کشورهایی با جمعیت ۲۰ تا ۲۵میلیون نفر تعداد گردشگرانشان با ایران ۸۵میلیون نفری برابری میکند. از سوی دیگر آرزوی کشور ۸۵میلیونی ما این است که تا پایان برنامه پنجساله هفتم توسعه به ۱۵میلیون گردشگر دست یابیم و به نظرم این نگاه صحیح نیست. ایران باید بتواند به ۲۰ یا ۳۰میلیون گردشگری ورودی دست یابد و یک چنین هدفی دور از دسترس نیست و امکانات آن را نیز داریم. هر کسی میگوید بستر لازم برای دستیابی به چنین هدفی را در اختیار نداریم، اشتباه میکند. به نظرم علت عدم دستیابی به چنین اهدافی در زمینه جذب گردشگر، مشکل زیادهخواهی، مدیریت نادرست و سوداگری است.»
رفیعی در پایان گفت: «به محض اینکه یک مقصد گردشگری رونق پیدا میکند، برخی سریع ورود پیدا میکنند و اثرات مخربی مانند افزایش قیمت شکل میگیرد. امیدواریم اگر موضوع قیمتهای بلیت هواپیما و قطار کنترل شود، عرضه مناسب شده و دسترسی به حملونقل و مراکز اقامتی برای گردشگران آسان شود و نتیجه اصلاحات نیز آن خواهد بود که صنعت گردشگری کشور در جایگاه صحیح خود قرار میگیرد و رفتهرفته شاهد رشد آن خواهیم بود.»
پیامدهای نگرانکننده وضعیت کنونی
صنعت گردشگری ایران با وجود ظرفیتهای طبیعی، تاریخی و فرهنگی فراوان در نقطهای بحرانی قرار گرفته است که پیامدهای آن میتواند فراتر از بخش گردشگری، اقتصاد و اشتغال را تحتتاثیر قرار دهد. در حال حاضر به سبب مشکلات ساختاری در دسترسی به حملونقل هوایی و ریلی ضعف مدیریت، نبود شفافیت و تمرکز صرف بر کسب سود، بسیاری از سفرها با چالش مواجه شده یا با هزینههای غیرمنصفانه همراه میشود. این ناکارآمدیها نهتنها امکان سفر برای قشرهای متوسط و کمدرآمد را محدود میکند بلکه اعتماد عمومی و اعتبار ایران بهعنوان مقصد گردشگری را نیز کاهش میدهد.
یکی از عوامل اصلی بحران، عدم تعادل بین عرضهوتقاضاست. وقتی ظرفیتهای موجود به شکل بهینه مدیریت نمیشوند و قیمتها براساس سود کوتاهمدت تعیین میشوند، دسترسی به سفر محدود میشود و فرصتهای اقتصادی گستردهای از بین میرود. این محدودیتها، تاثیر مستقیم و منفی بر رشد گردشگری و حتی توسعه زیرساختها دارد. همزمان، نوسانات قیمت و نبود شفافیت در بازار، زمینه سوءاستفاده واسطهها و سوداگران را فراهم میکند، بهگونهای که حقوق مسافران به طور مستمر تضییع و بازار بیش از پیش بیثبات میشود.
پیامد بلندمدت این وضعیت، کاهش جذابیت ایران در بازار گردشگری بینالمللی است. تحلیل این وضعیت نشان میدهد که بحران فعلی تنها با اصلاح ساختارهای مدیریتی، تضمین دسترسی عادلانه به سفر، شفافیت در نرخگذاری و کنترل برخی سودجوییها قابل مهار است. بهعبارت دیگر بهبود صنعت گردشگری نیازمند یک نگاه جامع، هماهنگی بین نهادهای دولتی و بخش خصوصی و اجرای سیاستهای بلندمدت است. بدون چنین اقداماتی، پیامدهای اقتصادی و اجتماعی این بحران ادامه خواهد یافت و فرصتهای رشد پایدار ایران در حوزه گردشگری از دست خواهد رفت.
