23 - 01 - 2020
سرنوشت دختر مقیم کانادا در دوستی با جوان تهرانی
رسیدگی به این پرونده به دنبال شکایت دختری جوان به نام سپیده آغاز شد. این دختر که با حالتی آشفته به پلیس آگاهی تهران مراجعه کرده بود پرده از سرنوشت عجیب خود برداشت و از مردی جوان به نام مهران شکایت کرد. سپیده وقتی در مقابل افسر تحقیق قرار گرفت، گفت: من مقیم کانادا هستم و به تازگی به ایران آمدهام. وی افزود: چند روز قبل در خیابان سوار خودروی پسر جوانی شدم که با هم صحبت کردیم او بسیار مودب و قابل احترام به نظر میرسید و همین موضوع باعث آشنایی ما شد. سپیده گفت: شمارههای همدیگر را گرفتیم و با هم در تماس بودیم. او اولین بار من را به رستورانی دعوت کرد، من نیز پذیرفتم. از آن زمان به بعد من و مهران چند بار با یکدیگر ملاقات کردیم و آخرین بار وقتی سوار خودرویش شدم مهران به بهانه اینکه مدارک خودرویش را جا گذاشته از من خواست تا با هم به خانهشان برویم آن قدر به او اعتماد داشتم که شک نکردم. وقتی به ستارخان رسیدیم از من خواست تا داخل راهروی خانهشان منتظر بمانم. هیچ رفتار بدی تا آن زمان از او ندیده بودم اما در آن جا ناگهان به سمتم حمله کرد، دستم را کشید و مرا به زور به داخل خانه برد. وقتی فهمیدم چه قصدی دارد با التماس خواستم دست از سرم بردارد اما اصلا گوشش بدهکار نبود تا اینکه آزارم داد. سپیده ادامه داد: وقتی از خانهاش بیرون آمدم احساس خیلی بدی داشتم و تصمیم گرفتم شکایت کنم تا این شیطان مجازات شود.
در دادگاه
مهران در بازجوییها وقتی با سپیده مواجه شد پذیرفت که با این دختر دوستی داشته تا اینکه دیروز در شعبه ۱۲ دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه ایستاد.
در ابتدای جلسه دختر جوان به تشریح شکایتش پرداخت و گفت: من کارشناسی ارشد دارم و در کشور کانادا بورسیه بودم که برای سفر به ایران آمدم. من در خیابان با این پسر جوان آشنا شدم و چند بار به ملاقات او رفتم. آخرین بار وقتی با او قرار گذاشتم با اسنپ به حوالی خیابان ستارخان رفتم اما چون پول نقد همراه نداشتم ۵۰ هزار تومان از مهران قرض گرفتم بعد از اینکه با مهران صحبت کردم او مرا مقابل خانهشان برد و من از آنجا اسنپ گرفتم تا به خانهمان در فرمانیه برگردم اما مهران به بهانه اینکه هوا سرد است و بهتر است در راهرو خانهشان منتظر اسنپ بمانم مرا به داخل خانهشان کشاند. او در خانهشان پنج ساعت مرا زندانی کرد و کتکم زد و آزارم داد که پزشکی قانونی کبودیهای روی بدنم را تایید کرده است. من از او شکایت دارم.
دفاعیات عجیب
سپس مهران که با قرار وثیقه آزاد بود روبهروی قضات ایستاد و ادعای عجیبی را مطرح کرد. وی گفت: من یک هفته قبل از این ماجرا سوار خودرو بودم که در حوالی میدان آزادی دختر جوانی را که با تلفن همراه صحبت میکرد و فریاد میکشید و گریه میکرد دیدم و برای کمک به او از خودرو پیاده شدم. با او صحبت کردم تا آرام شود و به او آبمیوه دادم. او خودش شماره تلفن من را گرفت و یک هفته بعد برایم پیامک تشکر ارسال کرد.
وی ادامه داد: دختر جوان از من خواست تا با او قرار ملاقات بگذارم اما قبول نکردم تا اینکه با اصرارهای او قرار ملاقات گذاشتم و با خودرو دنبالش رفتم. من او را به رستوران بردم. بعد از خوردن شام از او خواستم به خانهاش برگردد اما دختر جوان از من خواست او را تا جایی برسانم. من هم او را مقابل خانهمان پیاده کردم تا با اسنپ به خانهشان برود و ۵۰ هزار تومان هم پول نقد به او دادم. او مقابل خانه ما به انتظار ایستاده بود و چون هوا سرد بود او را به داخل خانه دعوت کردم. من با میل دختر جوان با او رابطه برقرار کردم و صیغه محرمیت خواندم حتی ۳۰۰ هزار تومان هم به او پول دادم اما حالا به دروغ ماجرای آزار و اذیت را مطرح کرده است.
با پایان دفاعیات این متهم، دختر جوان وی را دروغگو خواند و گفت: این پسر با دروغگوییهایش قصد دارد از مجازات در امان بماند او مرا کتک زده و به زور آزارم داده است.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد