سایه سنگین ناترازی برق بر معیشت کارگران

جهان صنعت_در روزهایی که مصرف برق کشور از مرز ۷۴هزار مگاوات عبور کرده، تیغ ناترازی برق صنایع مختلف را نشانه رفته؛ همان صنایعی که هنوز خاطره خاموشیها و تعطیلیهای زنجیرهای دو تابستان گذشته (۱۴۰۲ و ۱۴۰۳) را از یاد نبردهاند و مامن اشتغال کارگران هستند.
به گزارش ایرنا، شواهد و آمار نشان میدهد تابستان امسال گرمتر از سال گذشته است و مصرف برق همچنان در آستانه ورود به ماه دوم تابستان در حال ثبت رکوردهای جدید است؛ تابستانی که بقای بسیاری از خطوط تولید و امنیت شغلی هزاران کارگر دوباره به آن وابسته است. در حالی که ظرفیت اسمی تولید برق کشور ۹۷هزار مگاوات است، چند عامل همزمان شامل فرسودگی نیروگاهها، کاهش ۵۰درصدی آب سدها، افت ۶۰درصدی تولید برقآبی، رشد مصرف خانگی و صنعتی، گسترش مصرف غیرمجاز نظیر ماینینگ رمزارز و کمبود سرمایهگذاری مفید، باعث شده ظرفیت عملی تولید برق، بسیار کمتر از این ارقام باشد. نتیجه، یک فاصله عمیق و بیسابقه امروز کمبود ۲۰هزار مگاوات کسری در زمان اوج مصرف و ناترازی ۱۳هزار مگاوات در اوج تابستان۱۴۰۴ را نشان میدهد.
طبق آخرین دادههای وزارت نیرو سهم هرکدام از بخشهای سهم مصرف برق در بخش صنعت به ۳۶درصد، بخش خانگی به ۹/۳۱درصد، بخش کشاورزی به ۵/۱۳درصد، بخش عمومی به ۹/۸درصد و بخش تجاری به ۴/۸درصد میرسد.
در شرایطی که دولت راهکاری جز کاهش سهمیه برق صنایع برای حفظ پایداری شبکه ندارد، اولین و جدیترین اثر این ناترازی بار دیگر روی دوش صنایع مادر و کارخانههای بزرگ میافتد، همان روندی که سال قبل و پیش از آن، منجر به دهها روز تعطیلی و توقف تولید در فولاد، سیمان، کاشی و دیگر صنایع وابسته شد.
مصطفی رجبیمشهدی مدیرعامل توانیر پیش از این گفته بود که در اوج بحران، ناچار به کاهش سهمیه برق صنایع تا ۱۰درصد ظرفیت معمولی هستیم. این قطعیها ادامهدار خواهد بود و برخی کارخانهها فقط با حداقل نیرو فعال خواهند ماند.
وی با اشاره به گرمای زودرس و خشکسالی امسال، این موضوع را هم مطرح کرده بود که ظرفیت استفاده از نیروگاههای برقآبی حداکثر به ۵۰درصد سال گذشته رسیده است. به همین دلیل ناترازیها زودتر از سالهای گذشته آغاز شده و کمبودهایی در بخشهای مختلف از جمله صنعت ایجاد شده است؛ شاهد این ماجرا قطعی برق صنایع و مشترکان خانگی است که از میانه بهار امسال شاهد آن بودیم.
تهدید معیشت و امنیت شغلی کارگران
جابهجایی مشکل از شبکه برق به صنایع، بهطور مستقیم سفره خانوارهای کارگری را نشانه رفته است از امنیت شغلی، پرداخت حقوق، میزان اضافهکاری و پاداشها و حتی ادامه قرارداد و همکاری. محمدحسن ندرلو، رییس مجمع نمایندگان کارگران استان زنجان این انتقاد را دارد که تداوم بحران قطعی برق و گاز در صنایع بر وضعیت امنیت شغلی کارگران تاثیر مستقیم دارد و ادامه این روند بزرگترین ضربه به اقتصاد کشور وارد میکند.
وی با اشاره به مشکلات کارگران در شرایط حاضر این موضوع را یادآوری میکند که هماکنون بسیاری از کارگران بهدلیل قراردادهای کوتاهمدت – حتی یکماهه – با هر تعطیلی و کاهش فعالیت کارگاهها در معرض از دست دادن شغل خود قرار میگیرند. کارگر امنیت شغلی ندارد و اگر قرارداد تمدید نشود، بهراحتی از کار اخراج میشود و این تعطیلی هم بهانه جدیدی برای این وضعیت میشود.
«شیفتها حذف میشود، درآمد نصف میشود، حقوقها ماهها عقب میافتد و چیزی به نام تضمین شغلی باقی نمیماند. بیکاری پنهان بدتر از بیکاری آشکار است»؛ این جملهای است که بیتالله حسینزاده، نماینده کارگران آذربایجانشرقی میگوید، در حالی که معتقد است اولین نقطه فشار قطعی مستمر برق در صنایع، نه به بدنه صنعت که به بدنه کارگری است چراکه در بلندمدت بهمنظور مدیریت هزینهها و سود، راهی بهجز تعدیل نیرو برای کارفرما نمیماند. حسینزاده اضافه میکند که با دستمزدهای ۱۲ تا ۱۴میلیون تومانی فعلی، هر تغییری در ساعات کار بهدلیل ناترازی برق، زمینه کسر حقوق را برای کارفرمایان فراهم میکند و در نهایت این کارگران هستند که متضرر میشوند.
ابراهیم اسلامی نماینده کارگران مجتمع سرچشمه هم معتقد است که کارگران حالا از تعدیل نه، از بلاتکلیفی دائم و از دست رفتن امید برای آینده در هراس هستند. بعد از هر خاموشی یک قدم به بیکاری نزدیکتر میشویم. وی میگوید: سالهای قبل مشکل خاصی در حوزه انرژی نداشتیم اما امسال شرایط از همان ابتدای سال دشوار شد و تعطیلی شرکتها تبعات مستقیمی برای کارگران داشته است، کاهش تولید، هم به حقوق و هم به پاداش و افزایش راندمان کارگران لطمه وارد و در نهایت انگیزه و معیشت آنها را با بحران مواجه میکند.
ریشههای بحران
ناترازی برق، جریانی نیست که طی دو یا سهسال گذشته خود را نشان داده باشد، نشانههای این بحران از سالهای گذشته خود را نشان داده و بهتدریج و به آرامی در سطح کل کشور ریشه دوانده است.
رشد سالانه مصرف خانگی و صنعتی و سیاستهای ناکارآمد مدیریت مصرف، فرسودگی زیرساختهای تولید برق و عقبماندگی سرمایهگذاریها، ضربه شدید به تولید برقآبی در نتیجه خشکسالی و کاهش ذخیره سدها، مصرف غیرمجاز صنعتی(ماینرها و مصرفکنندگان پنهان)، عقبماندگی در توسعه منابع انرژی تجدیدپذیر و استفاده از ظرفیت بخشخصوصی و بیتوجهی به تامین و بهروزرسانی زیرساختها، دلایلی است که میتوان بهطور کلی بهعنوان ریشههای بحران کمبود ۲۰هزار مگاواتی کنونی برق مطرح کرد.
زنجیره زیان برای تولید و سرمایهگذاری
سایه بحران فقط محدود به کارگران نیست؛ مدیران و کارفرمایان درباره آینده تولید و سرمایهگذاری هشدار میدهند و ادامه این وضعیت را نگرانکننده میدانند. اصغر آهنیها، رییس هیاتمدیره تولیدکنندگان کاشی و سرامیک اعلام میکند که هر ساعت توقف تولید در خطوط ما حتی میلیاردی ضرر دارد.
بهگفته او، افت تولید فقط یک عدد نیست، کل زنجیره تامین و اعتبار بینالمللی صنایع صادراتی را تهدید میکند، معیشت صدهاهزار خانوار ایرانی بهطور مستقیم از مسیر تولید و فروش صنایع تامین میشود که ادامه این روند زندگی آنها را تحتتاثیر قرار میدهد.
آهنیها معتقد است: عمده شرکتهای تولیدی در حال حاضر با حداکثر ۵۰درصد ظرفیت فعالیت میکنند، بسیاری حتی کمتر از این میزان و بسیاری هم بلاتکلیف و بدون برنامه در انتظار تعیین تکلیف هستند، گاهی مسوولان حرف از تعطیلی چند هفتهای تا یکماهه کل واحدهای صنعتی میزنند، درحالیکه به پیامدهای اجتماعی و اقتصادی چنین اقداماتی واقف نیستند.
داوود آدینه، دبیرکل کانون عالی کارفرمایی در همین زمینه صحبتهای جالب توجهی دارد و میگوید: وقتی برای ماهها افق روشنی نیست و هر لحظه باید آماده قطعی برق باشیم، نه رغبتی به سرمایهگذاری میماند و نه امیدی به حفظ نیروهای کار. این بلاتکلیفی آینده تولید کشور را مبهم میکند.
آدینه اینگونه سخنان خود را تکمیل میکند که تعطیلی کارخانهها بهدلیل ناترازی انرژی در ابتدا دامنگیر تولید ملی و سرمایهگذاران میشود و در نهایت به معیشت کارگران آسیب وارد میکند.
این فعال کارفرمایی، برنامهریزی برای توسعه انرژیهای تجدیدپذیر و استفاده از نظرات نخبگان و کارشناسان بازار کار را از راهکارهای مهم پیشرو میداند و توضیح میدهد که عرضه راهحلهای غیرکارشناسی و تسری آن به سطح اجرا، کمکی به حل مشکلات نمیکند و تنها به سردرگمی و رکود بازار کار منتهی میشود.
بر پایه آمارهای رسمی، نرخ بیکاری در مناطق صنعتی در یکسال اخیر از ۱۱ به ۱۳درصد رسیده و گزارشهایی از افزایش چشمگیر بیکاری پنهان و رکود در بازار کار ثبت شده است. صنایع بزرگ همچون فولاد، سیمان و سرامیک گاه با کمتر از ۵۰درصد ظرفیت فعالیت میکنند و موج «تعدیل نیرو» یا توقف موقت خطوط تولید در راه است.
راهکارها از زبان ذینفعان
تولیدکنندگان و کارفرمایان راهکار مدیریت این وضعیت را توسعه تجدیدپذیرها و تامین برق از بخشخصوصی بهعنوان راهحل فوری میدانند اما این را هم میگویند که تحقق این موضوع حمایت واقعی و حذف موانع اداری توسعه نیروگاههای تجدیدپذیر را میطلبد.
نمایندگان کارگران هم برای حل این بحران میگویند: دولت باید سازوکار فوری برای جبران خسارت کارگران و پرداخت بهموقع حقوق در ایام تعطیلی یا نصف شدن شیفتها در نظر بگیرد.
در این میان کارشناسان معتقدند، اصلاح ساختار قراردادهای انرژی، حذف قیمتگذاری دستوری، شفافیت آماری و سرمایهگذاری جدید، کلید بازگشت اعتماد و ثبات به صنایع است.
راهکار هرچه باشد، آنچه آشکارا در مقابل دید مردم قرار دارد، آینده شغلی و معیشتی کارگران و خانوادههایشان است، امسال بحران برق بهجای آنکه بهصورت پنهان یا فرعی باقی بماند، به امور روزمره تبدیل شده، بحرانی که هم امنیت شغلی هزاران کارگر، هم آینده سرمایهگذاری و هم اعتبار صادراتی کشور را نشانه رفته است.
راه نجات نه در وعده و ارجاع تقصیر که در شفافیت آماری، مشارکت واقعی همه ذینفعان، جذب سرمایهگذاری نوین و البته اولویتبخشی به نجات تولید و کارگر ایرانی است.