6 - 02 - 2022
سازمان همکاری شانگهای و فرصتهای پیش روی ایران
«جهانصنعت»- سازمان همکاری شانگهای با عضویت چین، روسیه، قزاقستان، قرقیزستان و تاجیکستان، ازبکستان، هند و پاکستان در ۱۷ سپتامبر ۲۰۲۱ با عضویت ایران در این سازمان موافقت کرد. ایران از سال ۲۰۰۵ عضو ناظر سازمان بوده است و با وجود تمایل به عضویت کامل، به دلیل برخی موانع حقوقی (تحریمهای شورای امنیت علیه ایران) و سیاسی (تنش با غرب)، با این خواسته موافقت نمیشد. عضویت فعلی ایران در سازمان همکاری شانگهای بدون حق رای است و تحقق عضویت دائم منوط به شرایطی است که طی یک یا دو سال آینده باید از سوی ایران تامین شود. ساختار سازمان همکاری شانگهای با غلبه گزارههای امنیتی و سیاسی، دارای ابعاد اقتصادی نیز است که در صورت درک صحیح آن، فرصتهایی برای کشور در حوزههای اقتصادی و تجاری متصور میشود.
سهم ۹/۲۲ درصدی سازمان همکاری شانگهای از اقتصاد جهانی و جایگاه غالب چین در بین اعضا: اندازه اقتصاد ۱۲ عضو سازمان همکاری شانگهای ۱/۲۰ تریلیون دلار معادل ۹/۲۲ درصد اقتصاد جهانی در سال ۲۰۱۹ است. چین با اندازه اقتصاد ۲/۱۴ تریلیون دلار (۶/۷۰ درصد از اندازه اقتصاد این سازمان)، جایگاه کاملا مسلط را دارد. هند، روسیه، ایران، پاکستان و قزاقستان به ترتیب با سهم ۲/۱۵، ۵/۸، ۶/۲، ۳/۱ و ۹/۰ درصد از اندازه اقتصاد سازمان، در مراتب دو تا شش قرار دارند و برای بقیه شش کشور عضو، سهم آن از اندازه اقتصاد سازمان همکاری شانگهای کمتر از یک درصد است. بالاترین و پایینترین درآمد سرانه با ۱۱۶۶۲ دلار از آن روسیه و ۳۹۸ دلار از آن تاجیکستان بوده است.
شورای بازرگانی، کنسرسیوم بینبانکی و باشگاه انرژی سه نهاد اقتصادی سازمان همکاری شانگهای: شورای بازرگانی سازمان همکاری شانگهای به منظور ارتقای همکاری اقتصادی بین کشورهای عضو و همچنین ایجاد گفتوگوی جامع بین محافل تجاری سازمان در مورد مسائل تجاری و سرمایهگذاری، وظایف مشاورهای را ارائه میدهد و بررسیهای کارشناسی همکاریهای تجاری و سرمایهگذاری و تعامل تجاری بالقوه به انجام میرساند. کنسرسیوم بینبانکی سازمان همکاری شانگهای موضوعات تامین مالی و خدمات بانکی برای پروژههای سرمایهگذاری تحت حمایت دولتهای عضو، در حوزههای اولویتدار شامل تامین بودجه برای پروژههای متمرکز بر زیرساختها، صنایع پایه، صنایع با فناوری پیشرفته و بخشهای صادراتمحور فعال شده است. علاوه بر این، باشگاه انرژی سازمان همکاری شانگهای نیز با هدف رسمی ایجاد یک انجمن برای بحث در مورد همکاری در حوزه انرژی، راهاندازی پروژههای جدید و حل مشکلات در حملونقل، تولید و مصرف انرژی پیشنهاد شده است.
سهم ۳/۱۷ درصدی سازمان همکاری شانگهای در تجارت جهانی و ۲۰ درصدی در تجارت ایران: بر اساس آمار مرکز تجارت بینالملل، کل حجم تجارت کالایی کشورهای سازمان همکاری شانگهای در سال ۲۰۲۰، حدود شش هزار میلیارد دلار بوده است (۳/۱۷ درصد تجارت کالایی جهان). از این حجم تجارت، میزان ۲/۳ هزار میلیارد دلار (۵۴ درصد) مربوط به صادرات و ۷/۲ هزار میلیارد دلار (۴۷ درصد) مربوط به واردات بوده است. طبق آمار مذکور، کل حجم تجارت درونگروهی کشورهای سازمان همکاری شانگهای، ۶۷۸ میلیارد دلار (سال ۲۰۲۰) بوده است. از این حجم تجارت، میزان ۳۹۹ میلیارد دلار مربوط به واردات و ۲۷۹ میلیارد دلار مربوط به صادرات بوده است. بر اساس این دادهها حدود ۴/۱۴درصد از کل واردات و ۴/۸ درصد از کل صادرات کشورهای سازمان همکاری شانگهای از طریق تجارت درونگروهی تامین میشود. همچنین تجارت ایران با کشورهای عضو سازمان همکاری شانگهای حدود ۲۸ میلیارد دلار (سال ۲۰۱۸، حدود ۲۰ درصد از کل تجارت ایران) است به طوری که در صادرات ۶/۱۳ درصد و در واردات ۷/۳۵ درصد نقش داشتهاند.
ارزیابی امکان همگرایی اقتصادی ایران با سازمان همکاری شانگهای
بررسی دامنه درآمد سرانه اعضای سازمان همکاری شانگهای حاکی از تعمیق شکاف درآمدی طی دو دهه اخیر است، با توجه به ادبیات تجارت بینالملل در خصوص امکان تشدید نابرابری و ناهمگونی درآمد سرانه در صورت همگرایی بین کشورهایی که از حیث توسعهیافتگی متفاوتند، تفاوت سطح توسعهیافتگی اقتصادی بین اعضای شانگهای، قابل تامل است. ارزیابی شاخصهای کلیدی اقتصادی و تجاری اعضا در حوزه تجارت کالا و خدمات و جریان سرمایهگذاری خارجی بیانگر تحولات توسعهای قابل توجه با محوریت چین و هند است، اما اوضاع ایران به ویژه از لحاظ شاخصهایی مانند رشد اقتصادی، تورم و جریان سرمایهگذاری خارجی چندان مناسب ارزیابی نمیشود. در حالی که اعضای سازمان طی دو دهه اخیر اصلاحات اساسی و رو به بهبودی را در سیاست تجاری با هدف تسهیل در تجارت تجربه کردهاند، در ایران اقدامات هدفمند در راستای تسهیل تجارت صورت نگرفته است. همچنین تجارت درونمنطقهای اعضا با محوریت کشورهای دارای اقتصاد بزرگ همچون چین و هند افزایش یافته است، نظر به ناهمگونی و عدم تجانس و ناهمسانی نسبی اندازه صادرات و واردات اعضا به جز برخی اعضا با اقتصادهای کوچک، تجارت با شرکای خارج از منطقه پررنگتر بوده است. از سال ۲۰۱۲ تا ۲۰۱۹ و به طور خاص ۲۰۲۰ با خروج آمریکا از برجام و تشدید آثار تحریم و همچنین محدودیتهای ناشی از شیوع کرونا، تجارت ایران با اعضای درونمنطقهای با وجود افول تجارت جهانی ایران، افزایش یافته است.
موانع موجود در مسیر همگرایی اقتصادی و تجاری در سازمان همکاری شانگهای
علاوه بر محدودیتهای مربوط به عدم تجانس و ناهمگونی بین کشورهای عضو از منظر شاخصهای اقتصادی و تجاری، موانع دیگری نیز پیش روی اعضاست که از جمله میتوان به فراهم نبودن زمینه همکاری نهادی میان کشورهای عضو، تفاوت دیدگاه چین و روسیه درخصوص اهمیت و جایگاه اقتصادی سازمان در برنامههای بلندمدت اقتصادی آنها در منطقه، عدم وجود زمینه برای تعمیق همگرایی اقتصادی چندجانبه و تمرکز بیشتر بر برنامه همکاری دوجانبه میان اعضا در پروژههای اقتصادی و عدم وجود زیرساختهای مالی مورد نیاز در ساماندهی همکاریهای مالی بین اعضا اشاره کرد.
وضعیت تجارت ایران با کشورهای سازمان همکاری شانگهای
طبق دادههای مرکز تجارت بینالملل، ارزش کل تجارت ایران با کشورهای عضو سازمان همکاری شانگهای تجارت (در سال ۲۰۱۸)، حدود ۲۸ میلیارد دلار بوده و ۲۰ درصد از کل تجارت ایران را شامل میشود. جایگاه کشورهای SCO در صادرات ایران ۶/۱۳ درصد و در واردات ایران ۷/۳۵ درصد است.
سهم کشورهای سازمان همکاری شانگهای
در کل تجارت ایران (۲۰۱۸)کشورهای عضو سازمان همکاریهای شانگهای سهم در کل صادرات ایران سهم در کل واردات ایران
میلیارد دلار درصد میلیارد دلار درصد
مجموع اعضای سازمان همکاریهای شانگهای ۱۷/۱۳ ۶/۱۳ ۷/۱۴ ۷/۳۵
چین ۲/۹ ۵/۹ ۲/۱۰ ۸/۲۴
هند ۲ ۱/۲ ۶/۲ ۴/۶
پاکستان ۲/۱ ۲/۱ ۰۰۰۳/۰ ۸/۰
روسیه ۰۰۰۳/۰ ۲/۰ ۳/۱ ۲/۳
ازبکستان ۰۰۰۱/۰ ۱/۰ ۰۰۰۰۵/۰ ۱/۰
قزاقستان ۰۰۰۱/۰ ۱/۰ ۰۰۰۰۹/۰ ۲/۰
تاجیکستان ۰۰۰۰۸/۰ ۰ ۰۰۰۰۳/۰ ۰
قرقیزستان ۰۰۰۰۳/۰ ۰ ۰۰۰۰۱/۰ ۰
جایگاه کشورهای سازمان همکاری شانگهای در صادرات ایران
بر اساس آمار مرکز تجارت بینالملل در سال ۲۰۱۸، حدود ۱۴ درصد از کالاهای صادراتی ایران (به ارزش ۱/۱۳ میلیارد دلار) اعم از نفتی و غیرنفتی به کشورهای عضو سازمان همکاری شانگهای صادر شده است. مهمترین شرکای صادراتی ایران در میان این کشورها عبارتند از کشور چین با سهم ۶۹ درصدی در کنار هند (۵/۱۵ درصد)، پاکستان (۴/۹ درصد)، روسیه (۱/۲) و ازبکستان (۱ درصد). ملاحظه میشود که تمرکز صادرات ایران در بین کشورهای مذکور بر چین بوده و نفوذ کمتری در دیگر بازارها وجود دارد. بررسیها نشان میدهد ۱۰ گروه کالایی عمده صادراتی، حدود ۸۹ درصد از صادرات ایران به جهان را تشکیل میدهد که ارزش آن بالغ بر ۲/۸۶ میلیارد دلار است. کشورهای عضو سازمان همکاری شانگهای حدود ۹/۱۳ درصد از این صادرات کالایی را به خود اختصاص میدهند. بررسی ترکیب گروههای کالایی صادراتی ایران نشان میدهد که حدود ۸۹ درصد از کل صادرات ایران به جهان در ۱۰ گروه کالایی عمده انجام میشود که بخش عمده صادرات ایران به کشورهای عضو سازمان همکاری شانگهای (حدود ۹۱ درصد) نیز در همین گروههای کالایی صورت میپذیرد. هرچند میزان واردات منطقه در این ۱۰ گروه کالایی عمده حدود یکسوم از کل نیازهای وارداتی آنها را شامل میشود، اما بازار بزرگ و حدود ۱۰۳۲ میلیارد دلاری این منطقه، فرصت مناسبی برای توسعه صادرات ایران به کشورهای مختلف منطقه و همچنین گروههای مختلف کالایی محسوب میشود. بررسی میزان نقش و جایگاه ایران در تامین نیازهای منطقه مذکور در این گروههای کالایی حاکی از سهم پایین ایران است.
جایگاه کشورهای سازمان همکاری شانگهای در واردات ایران
بر اساس آمار مرکز تجارت بینالملل در سال ۲۰۱۸، حدود ۳۶ درصد کالاهای وارداتی ایران (به ارزش ۷/۱۴ میلیارد دلار) از کشورهای عضو سازمان همکاری شانگهای تامین شده است. مهمترین شرکای وارداتی ایران در میان این کشورها عبارتند از کشور چین با سهم ۲۵ درصدی، هند (۶ درصد)، روسیه (۲/۳ درصد) و پاکستان (۸/۰ درصد). مطابق بررسیها، حدود ۶۲ درصد از واردات ایران مربوط به ۱۰ گروه کالای عمده وارداتی است که ارزش آن بالغ بر ۶/۲۵ میلیارد دلار است. حدود ۷۰ درصد از واردات ایران از کشورهای منطقه نیز اختصاص به این ۱۰ گروه عمده وارداتی ایران دارد. در ادامه همگرایی منطقهای ایران با سازمان همکاری شانگهای ارزیابی میشود.
تجانس و همگونی درآمد سرانه کشورهای عضو سازمان همکاری شانگهای
تولید ناخالص داخلی سرانه و تجانس و همگونی آن برای ۱۲ کشور عضو دائم و ناظر سازمان همکاری شانگهای طی سالهای ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۹ بررسی شده است. در مقاطع سالهای مختلف در بازه ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۹، بیشترین و کمترین تولید سرانه به ترتیب مربوط به روسیه و تاجیکستان بوده است. این شکاف و فاصله تا انتهای دوره همچنان تداوم داشته است. در این بین، در انتهای دوره، چین، قزاقستان، ایران و بلاروس در مراتب دوم تا پنجم قرار دارند و تاجیکستان، قرقیزستان و افغانستان درآمد سرانه پایینی دارند. البته طی دو دهه اخیر برخی اعضا با محوریت چین توانستهاند تولید سرانه را به طور چشمگیری افزایش دهند، اما طی دوره ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۹، آهنگ رشد تولید سرانه در ایران پایینتر از یکایک اعضای سازمان بوده است.
همگونی و تجانس درآمد سرانه در بین اعضای SCO در مقیاس منطقهای طی سالهای ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۹ به طور معناداری قابل مشاهده نیست و مورد تایید نیست، چرا که همگونی و همسان شدن درآمد سرانه با محوریت روسیه، در ابتدای سال ۲۰۰۰ و انتهای دوره (۲۰۱۹) برای قزاقستان از ۹/۶۸ به ۱/۸۲، به نفع درآمد سرانه آن کشور بهبود یافته است که همگونی و تجانس درآمد سرانه در بین این دو کشور را تایید میکند. اما در مقابل، فرآیند همگونی و همسان شدن تولیدسرانه با محوریت روسیه، برای ایران از ۸/۹۳ به ۳/۶۱، تاجیکستان از ۸/۷ به ۴/۳ و قرقیزستان از ۶/۱۵ به ۳/۱۱، به مراتب ناهمگونتر و نامتجانستر شده است. همگونی و تجانس تولید سرانه در بین این سه کشور تایید نمیشود. برای نمونه دامنه درآمد سرانه بین روسیه و ایران درسال ۲۰۰۰ حداکثر ۱۷۷۴ دلار (روسیه) و حداقل ۱۶۶۴ دلار (ایران) به نسبت ۱۰۰ به ۹۴ بود که در سال ۲۰۱۹ این دامنه و شکاف عمیقتر شده است. چون تولید سرانه روسیه طی ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۹ با ۶/۶ برابر رو به فزونی گذاشته است و حال آنکه تولید سرانه در ایران طی دوره بلندمدت، تنها ۳/۴ برابر افزایش یافته است و در نتیجه دامنه درآمد سرانه بین روسیه و ایران در سال ۲۰۱۹ حداکثر ۱۱۶۶۲ و ۷۱۴۶ دلار، به نسبت ۱۰۰ به ۳/۶۱ درصد افزایش یافته است که نسبت به ابتدای دوره، این دامنه، فاصله و شکاف عمیقتر ۷/۳۲- واحد درصد نیز شده است.
ارزیابی شاخصهای کلیدی اقتصادی بینالمللی سازمان همکاری شانگهای همکاری و کشورهای عضو آن
صادرات و واردات کالایی کشورهای عضو سازمان همکاری شانگهای در سال ۲۰۱۹ به ترتیب ۴۵/۳ و ۰۳/۳ تریلیون دلار بود، که ۳/۱۸ و ۷/۱۵درصد از صادرات و واردات کالایی جهان است. تراز تجارت کالایی سازمان با رقم چشمگیر ۱/۱۵۷ میلیارد دلار مثبت بود، که از تراز تجاری مثبت چین و روسیه نتیجه میشود. بین اعضای سازمان، چین با ۵/۲ و ۱/۲ تریلیون دلار صادرات و واردات، به ترتیب ۵/۷۵ و ۶/۶۸ درصد از صادرات و واردات این سازمان را تشکیل داده است. کشورهای هند، روسیه، ایران، قزاقستان و بلاروس به ترتیب در صادرات و واردات کالایی در مراتب دوم تا ششم حضور دارند. تراز تجارت کالایی چهار کشور چین، روسیه، ایران و قزاقستان با ارقام قابل ملاحظه مثبت (مازاد تراز تجارت کالایی)، در مقابل تراز تجارت کالایی چهار کشور هند، بلاروس، قرقیزستان و افغانستان منفی (کسری تراز تجارت کالایی) قرار دارند. کمابیش این تحلیل برای تجارت (صادرات و واردات) خدمات و تراز حساب جاری اعضای این سازمان موضوعیت دارد.
در سال ۲۰۱۹، جریان ورودی سرمایهگذاری مستقیم خارجی به این سازمان ۸/۲۳۶میلیارد دلار بود که ۴/۱۵ درصد از جریان ورودی سرمایهگذاری مستقیم خارجی در جهان را تشکیل میدهد. چین با ۲/۱۴۱ میلیارد دلار جریان ورود سرمایهگذاری مستقیم خارجی و ۶/۵۹ درصد جریان ورودی سرمایهگذاری مستقیم خارجی این سازمان، رتبه نخست را دارد. پنج کشور هند، روسیه، قزاقستان، پاکستان و ایران به ترتیب با ۴/۲۱، ۴/۱۳، ۳/۱، ۹/۰ و ۶/۰ درصد در مراتب دو تا شش جریان ورودی سرمایهگذاری مستقیم خارجی سازمان قرار دارند.
از شاخصهای مهم اقتصاد کلان که معیار مهمی بر ثبات محیط اقتصاد کلان محسوب میشود، نرخ تورم است. در شرایطی که ۱۰ کشور عضو سازمان همکاری شانگهای تورم کمتر از ۱۰ درصد را در سال ۲۰۱۹ تجربه میکنند، ایران با تورم ۹/۳۹ درصد دارای بالاترین نرخ تورم نهتنها در منطقه، بلکه حتی در جهان به شمار میآید. تجارت خدمات در مقایسه با تجارت کالا در سازمان همکاری شانگهای سهم پایینتری از تجارت جهانی را دارد. در حالی که این سازمان در تجارت کالایی با تراز تجاری کالایی کاملا مثبت (مازاد تراز تجارت کالایی) مواجه بود، اما در تجارت خدمات با تراز تجارت خدمات کاملا منفی (کسری تراز تجارت خدمات) مواجه بوده است. در واقع اعضای این سازمان با محوریت چین، اقتصادهای تولید صنعتی صادراتمحور هستند تا اقتصادهای مبتنی بر خدماتمحور. از ارزیابی شاخصهای کلیدی اقتصادی سازمان همکاری شانگهای نتیجه میشود بازیگر نخست چین است. از جنبه اندازه اقتصاد، تجارت و سرمایهگذاری هند، روسیه، ایران، پاکستان، قزاقستان و بلاروس در مراتب دو تا شش قرار دارند و پنج کشور افغانستان، قرقیزستان، تاجیکستان، مغولستان و ازبکستان در مراتب آخر قرار دارند. در این بین، رشد اقتصادی، جریان سرمایهگذاری خارجی و نرخ تورم ایران در مقایسه با دیگر اعضای سازمان همکاری شانگهای نامناسب ارزیابی میشود.
ارزیابی کارآمدی و همگرایی تجارت در سازمان همکاری شانگهای
یکی از پرسشهای اساسی این است که آهنگ رشد تجارت (صادرات و واردات) درونمنطقهای سازمان همکاری شانگهای هماهنگ و همسو با توسعه تجارت جهانی اعضا (ایجاد تجارت) اتفاق داده است یا نه (انحراف تجارت)، در پاسخ باید اذعان داشت در یک دهه اخیر آهنگ رشد تجارت درونمنطقهای این سازمان بیشتر از آهنگ رشد و توسعه تجارت جهانی آن سازمان بوده است. شاخص شدت صادرات و واردات این سازمان به ترتیب ۳۶/۲ و ۱۳/۲ تریلیون دلار در سال ۲۰۱۰ به ۳۳/۳ و ۷۹/۲ تریلیون دلار در ۲۰۲۰ رسیده و با شاخص عملکرد ۱/۱۴۱ و ۱۳۱ و نرخ رشد سالانه ۵/۳ و ۷/۲ درصد طی این مواجه بوده است. حال آنکه صادرات و واردات درونمنطقهای سازمان همکاری شانگهای به ترتیب از ۵/۱۸۸ و ۸/۲۳۵ میلیارد دلار در سال۲۰۱۰ به ۶/۳۰۳ و ۴/۳۳۰ میلیارد دلار در سال ۲۰۲۰ رسیده و با شاخص عملکرد ۱/۱۶۱ و ۱/۱۴۰ و نرخ رشد سالانه ۹/۴ و ۴/۳ درصد طی این مدت روبه افزایش گذاشته است. سهم صادرات و واردات درونمنطقهای اعضا از صادرات و واردات جهانی اعضای این سازمان به ترتیب از ۸ و ۱/۱۱ درصد در سال ۲۰۱۰ به ۱/۹ و ۸/۱۱ درصد در سال ۲۰۲۰ روبه بهبود گذاشته است. ملاحظه میشود در یک دهه اخیر، رشد تجارت درونمنطقهای در این سازمان به مراتب از رشد جهانی آن سازمان، به ترتیب ۳/۶۳ درصد و ۵/۳۲۶ درصد بیشتر بوده است. همچنین ارزش و آهنگ رشد صادرات درونمنطقهای سازمان از ارزش و آهنگ رشد واردات درونمنطقهای آن، پایینتر است. آهنگ رشد تقاضا برای واردات درونمنطقهای از آهنگ رشد تولید برای صادرات درونمنطقهای شتابانتر بوده است.
پرسش دیگر اینکه چه کشورهایی از اعضا، شاهد بیشترین توسعه تجارت و منافع تجاری بودهاند و در مقابل چه اعضایی با انحراف تجارت روبهرو بودهاند؟ در پاسخ، اعضای سازمان را در سه گروه میتوان دستهبندی کرد:
الف) گروه کشورهای پیشرو/پیشگام در توسعه تجارت: گروه کشورهایی که توانستهاند توسعه تجارت درونمنطقهای را هماهنگ و همسو با توسعه تجارت جهانی پیش ببرند. چین نمونه آشکار و مصداق بارز این گروه است. چرا که سهم صادرات جهانی چین از ۳/۴ درصد در سال ۲۰۰۱ به ۵/۱۰ و ۱۵ درصد در سال ۲۰۱۰ و ۲۰۲۰ رسیده و ۴۴/۲ و ۴۹/۳ برابر شده است، در حالی که صادرات درونمنطقهای چین از ۵/۲ درصد از ۲۰۰۱ به ۳/۶ و ۲/۶ درصد در دو سال ۲۰۱۰ و ۲۰۲۰، به ترتیب ۵/۲ و ۵/۲ برابر شده است. رتبه بعدی در این گروه، هند است. چرا که سهم صادرات جهانی هند از ۷/۰ درصد در سال ۲۰۰۱ به ۲/۱ و ۶/۱ درصد در سال ۲۰۱۰ و ۲۰۲۰ رسیده و ۷/۱ و ۳/۲ برابر شده است، در حالی که صادرات درونمنطقهای هند از ۲/۵ درصد در سال ۲۰۰۱ به ۷/۴ و ۳/۲۰ درصد در دو سال ۲۰۱۰ و ۲۰۲۰ رسیده و ۹/۰ و ۹/۳ برابر شده است. بنابراین آهنگ رشد صادرات درونمنطقهای چین و هند هماهنگ و همسو با آهنگ رشد صادرات جهانی آن دو کشور بوده است. توسعه صادرات جهانی چین و هند اساسا مرهون توسعه صادرات فرامنطقهای آن با جهان توسعهیافته از جمله اروپا و آمریکاست.
ب) گروه کشورهای عقبمانده در توسعه تجارت: گروه کشورهایی که هم در توسعه تجارت درونمنطقهای و هم توسعه تجارت جهانی، توفیقی به دست نیاوردهاند. ایران نمونه و مصداق بارز این گروه است. چرا که سهم صادرات جهانی ایران از ۳۹/۰ درصد در سال ۲۰۰۱ به ۶۷/۰و ۰۷/۰ درصد در سال ۲۰۱۰ و ۲۰۲۰ رسیده و ۷/۱ و ۱۸/۰ برابر، پرنوسان و رو به افول بوده است، در حالی که صادرات درونمنطقهای ایران از ۱/۱۳ درصد از ۲۰۰۱ به ۲/۳۰ و ۷/۶۸ درصد در دو سال ۲۰۱۰ و ۲۰۲۰ رسیده و ۳/۲ و ۲/۵ برابر شده است. بنابراین آهنگ رشد صادرات درونمنطقهای ایران، نه تنها هماهنگ و همسو با آهنگ رشد و توسعه صادرات جهانی نبوده است، بلکه توسعه تجارت جهانی رو به افول است. درواقع هماینک که مساله عقبماندگی توسعه تجارت ایران، آشکار است، باید تدابیر بنیادین برای این وضعیت اندیشیده شود.
ج) گروه کشورهای با توسعه تجارت درونزای منطقهای (متوازن و متقارن): گروه کشورهایی که توسعه تجارت درونمنطقهای با توسعه تجارت جهانی آنها متوازن و همافزا بوده است. جماهیر مستقل مشترکالمنافع عضو سازمان سازمان همکاری شانگهای، با محوریت قزاقستان و بلاروس در این گروه قرار دارند، چراکه اولا بخش مهمی از تجارت با کشورهای منطقه عضو سازمان صورت میگیرد و ثانیا توسعه تجارت جهانی آن کشورها با شیب ملایم روبه بهبود است.
در مجموع سازمان همکاری شانگهای در واکنش به فضای سیاسی و امنیتی حاکم بر دهه ۹۰ میلادی و در پی فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی ایجاد شد و طی دو دهه گذشته به دنبال توسعه همکاریها میان اعضای خود بوده است. این همکاریها طیفی از اقدامات سیاسی-امنیتی تا اقتصادی را درمیگیرند. آنچه در این گزارش به شکل ویژه مورد توجه قرار گرفته است، نهادها و فرآیندهای اقتصادی موجود در این سازمان است که تا با توجه به آغاز فرآیند عضویت ایران، فرصتهایی را برای کشور شناسایی کند، شناسایی و برخورداری از این فرصتها نیازمند درک درستی از پیشنیازهای عضویت کامل ایران در این سازمان و شناخت نهادهای اقتصادی موجود و قابلیتهای آنها برای ایران است، چنین رویکردی موجب میشود تا درک این فرصتها مطابق با واقعیات و براساس توان ساختاری این سازمان شکل بگیرد. چنین درکی میتواند با ترسیم چشماندازی واقعگرایانه از امکانات موجود در سازمان همکاری شانگهای، امکان بیشینه کردن منافع اقتصادی و تجاری ایران را مهیا کند.
فرصتهای پیش روی ایران
به نظر میرسد فرصتهای زیر پیش روی اقتصاد ایران قرار داشته باشد:
شکاف درآمدی عمیق در دامنه درآمد سرانه اعضای سازمان همکاری شانگهای و نبود اقدامات و سیاستهای اقتصادی اصلاحی با هدف همگونی درآمدها، بیثباتی سیاست تجاری ایران طی دو دهه گذشته با وجود اصلاحات ساختاری کاهشی در سیاست تجاری سایر اعضای سازمان همکاری شانگهای، اهمیت تجارت فرامنطقهای برای اعضای کلیدی سازمان همکاری شانگهای در کنار آثار منفی تحریم و شیوع کرونا بر تجارت جهانی ایران، تحقق عضویت کامل ایران در سازمان همکاری شانگهای در گرو عدم بازگشت تحریمهای شورای امنیت سازمان ملل متحد، ضرورت توجه مذاکرهکنندگان تیم هستهای به عواقب بازگشت تحریمهای شورای امنیت سازمان ملل بر امکان عضویت کامل ایران در سازمان همکاری شانگهای به عنوان تنها نهاد بینالمللی عاری از نفوذ غرب، لزوم شکلگیری چشماندازی واقعگرایانه نسبت به ظرفیتهای اقتصادی-تجاری سازمان همکاری شانگهای، لزوم توجه ویژه به اهمیت دو حوزه ترانزیتی و مالی در برخورداری از ظرفیت اقتصادی حداقلی سازمان همکاری شانگهای برای عینیتبخشی به سیاست نگاه به شرق برای ایران، ضرورت توجه به ظرفیت موافقتنامههای دوجانبه در بستر سازمان همکاری شانگهای در راستای بیشینه کردن منافع اقتصادی و تجاری کشور ذیل ورود به این نهاد بینالمللی، لزوم دقت به ظرفیت «ابتکارات اقتصادی و توافقات دوجانبه» در برخورداری حداکثری از زیرساختهای اقتصادی حداقلی سازمان همکاری شانگهای، لزوم توجه به اهمیت «کنسرسیوم بینبانکی» در پیشبرد برنامههای اقتصادی ایران در سازمان همکاری شانگهای، ضرورت برخورداری از فرصتهای لجستیکی پیش روی ایران به واسطه پررنگ کردن نقش کشور در کریدورهای مرتبط با سازمان همکاری شانگهای، فرصتهای اقتصادی پیش روی ایران ذیل تمایل چین به توسعه برنامههای اقتصادی و تجاری در سازمان همکاری شانگهای، همکاری ایران با باشگاه انرژی سازمان همکاری شانگهای زمینهساز فرصتهای تجاری برای بخش هستهای کشور.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد