زیرپوست ناآرام اقتصاد

محمدصادق جنان صفت
کدخبر: 594146

محمد-صادق-جنان-صفت

محمدصادق جنان صفت

در روزهای تازه‌سپری‌شده و پس از ارائه لایحه بودجه به عضو کمیسیون از سوی دولت این خبر در پله نخست خبرها و گزارش‌های اقتصاد سیاسی ایران نشسته و این داستان ادامه خواهد داشت. در این روزهای پرهیاهوی ماهیت بودجه اما دو سیاست‌ورز ایرانی دو خبر به افکار عمومی دادند که در زیر خبرها و تحلیل‌های بودجه‌ای گم شده است. این دو خبر باتوجه به اهمیتی که دارند غبارزدایی شده و جایگاه شایسته‌ای در میان خبرها و گزارش‌های اقتصاد سیاسی دارند.

خبر نخست را یک عضو مجلس دوازدهم داد و تاکید کرد  که در شرایط تحریمی کشور تراستی‌ها برای عبور از شرایط تحریمی ایجاد شدند و الان که با مشکل عدم بازگشت پول نفت از سوی این تراستی‌ها مواجه شدیم، حاکمیت و تمام دستگاه‌های نظارتی از جمله شورای امنیت ملی کشور، قوه قضاییه، سازمان بازرسی و دیوان محاسبات باید کمک کنند تا این تراستی‌ها هرچه زودتر ارزهای حاصل از فروش نفت را تسویه کنند. در برخی خبرهای دیگر حتی حروف اول نام و نام خانوادگی یکی از این تراستی‌ها آمده است.

خبر دوم را‌ هادی خانیکی، سیاستمداری با خوی آرام داده است. او می‌گوید: «مطالعات نشان می‌دهد سطح نارضایتی افکار عمومی به حدود ۹۲‌درصد رسیده و شدت این نارضایتی در حال شتاب گرفتن است. سیاست‌ورزی در امتداد گذشته کارآمد نیست و نیازمند تاسیس سیاست‌ورزی جدید هستیم.»

اگر این دو خبر را سال گذشته در همین روزها بیان می‌کردند موجی از پیگیری‌ها شروع می‌شد و تندروهای هوادار اعمال قدرت گویندگان را سرزنش می‌کردند که سیاه‌نمایی می‌کنند و می‌خواهند مردم را ناامید کنند.

این روزها اما بنیان‌های اقتصاد جمهوری اسلامی چنان سست شده و به اندازه‌ای در رانت و فساد و ناتوانی گیر کرده که شنیدن این حرف‌ها عادی شده است. باتوجه به همین روزگار ناجور کسب‌وکار و زندگی و معیشت مردم است که سطح نارضایتی از اقتصاد ایران و نیز همراه با آن سیاست خارجی و مسائل اجتماعی به نقطه اوج رسیده است. دو خبر و گزارش یادشده از زیر پوست جامعه ایرانی نشان می‌دهد نباید فریب آنچه نمایش داده می‌شود را بخوریم.

شهروندان ایرانی مانده در سرزمین مادری با بی‌تفاوتی هوشیارانه نسبت به نظام تصمیم‌سازی و تصمیم‌گیری و ادامه راهبرد بردباری و سکوت راه را باز گذاشته‌اند تا مدیران و اداره‌کنندگان کشور در ادامه بیراهه‌روی به بن‌بست برسند. این راهبرد هوشیارانه شهروندان مزیت‌هایی دارد که دور کردن فضای عمومی از روش‌های انقلابی یکی از آنهاست. ایرانیان هرگز نمی‌خواهند کشور به نقطه‌ای برسد که هرج‌ومرج  آن استیلا یابد.

مدیران و گردانندگان این سرزمین با برکت و تاریخی اما تصورهایی غریب دارند و بردباری راهبردی مردم را گونه‌ای دیگر تفسیر می‌کنند. ایرانیان اگرچه شاید هنوز روزنه‌هایی را باز می‌بینند و با نگاه به انتهای تونل که نوری از آن دیده می‌شود آرام و بردبارند اما نیک می‌دانیم همیشه در بر روی همین پاشنه نمی‌چرخد و روزی می‌رسد که باید کار دیگری کرد. چرخ‌های اقتصاد ایرانیان نمی‌چرخد و این را باید جدی گرفت و چشم انتظار روزهای بهتر بود.

وب گردی