10 - 01 - 2018
زیدان در منگنه
دیدار سلتاویگو – رئال که پایان یافت، مادریدیها دو امتیاز از دست داده و فاصلهشان با بارسلونا عمیقتر شد. بارسا همان بعدازظهر، لوانته را با سه گل خرد کرده و چند ساعت پیش از آن کوتینیو را در نیوکمپ به عنوان بازیکن تازهواردش معرفی کرده بود. هوای بارسلونا آفتابی بود و هوای مادرید، ابری. در این راستا حمیدرضا صدر در یادداشتی به چالشهای رئالمادرید در نیمفصل دوم پرداخته، به منگنهای که زیدان در آن گرفتار آمده.
پرده یک: از آن فصل تا این فصل
او پارسال در چنین روزهایی بر فراز ابرها پرواز میکرد، بالای بالا. رئال نیمفصل اول در لیگ را بیشکست سپری کرده بود و در صدر جدول قرار داشت، با یازده پیروزی و چهار تساوی. سپیدپوشها در نوکمپ با گل دیرهنگام سرجیو راموس، رویای پیروزی بارسا را هم به هیچ گرفته بودند و بارسای زانو زده برابر آلاوز و سلتاویگو پشت سر رئال میدوید، بیثمر و بیاثر. آن روزها زیدان در اوج قرار داشت، بالای بالا… حالا همه چیز وارونه شده. قهرمان لیگ و قهرمان اروپا در رده چهارم جدول لیگ ایستاده و نیمفصل را با شکست سه بر صفر برابر کاتالانها سپری کرده. با یک بازی کمتر در فاصله شانزده امتیازی بارسای صدرنشین قرار گرفته و پایینتر از اتلتیکو و والنسیا. بارسا، دشمن قدیمی که معیاری برای ارزیابی شرایط رئال به شمار میرود، تنها تیم اروپایی شده که تاکنون در این فصل شکست نخورده (منچسترسیتی در لیگ نباخته، ولی در لیگ قهرمانان برابر شاختار شکست خورده) و رئال در همین برهه سه بار برابر بتیس، ژیرونا و بارسلونا در لیگ زانو زده، زخمپذیر شده و شکننده، چنان که دو گل گرت بیل برابر سلتاویگو در نیمه اول گرهگشا نشدند و رئال طی تساوی ۲-۲ در نیمه دوم از نفس افتاد، خسته شد و سردرگم.
پرده دو: بنزما در کسوت قربانی
تمرینات پس از کریسمس که آغاز شدند او در صف سپیدپوشها غایب بود: کریم بنزما. میگفتند با آسیبدیدگی دست و پنجه نرم میکند، بیآنکه جزییات مصدومیتش عیان شوند. بنزما در این فصل در دوازده دیدار لیگ راهی میدان شد و فقط بیست و شش شوت روانه دروازهها کرد، فقط دو گل زد که آخرینش روزهای پایانی نوامبر به ثمر رسیدند. در عین حال او که همیشه در خدمت دیگران بوده فقط سه پاس گل در لیگ ارسال کرد، آن هم برابر دپورتیوو لاکرونیا، ایبار و سویا که رئال حاکم میدان به شمار میرفت. تعداد تکلهایش به متوسط ۳/۰ تکل در هر بازی کاهش پیدا کردهاند (محض نمونه متوسط تعداد تکلهای روبرتو در هر بازی این فصل ۱/۱ تکل بوده)… زیدان از بنزما حمایت کرد، ولی آمیخته به سیاستبارگی. بنزما در الکلاسیکو راهی میدان شد، در حالی که گرت بیل، مارکو آسنسیو و ایسکو روی نیمکت نشسته بودند، ولی وقتی کارواخال برابر بارسا اخراج شد بنزما به بیرون فراخوانده شد تا ناچو جایش را بگیرد. بنزما مرز ۳۰ سالگی را پشت سر گذاشته و همه میدانند در مادرید به پایان راه رسیده.
پرده سه: معمای خریدهای زمستانی
گرت بیل تا پیش از دیدار با سلتاویگو در شش بازی لیگ به میدان رفته و فقط دو بار دروازهها را باز کرده بود. رونالدو در بیست و دو بازی شانزده گل زده، ولی در لیگ چهار بار دروازهها را گشوده، فقط چهار بار. بنابراین زمان خریدهای جادویی فلورنتینو پرس فرا رسیده و نامها تکرار شدهاند و تکرار: هری کین، مائورو ایکاردی، پائولو دیبالا، تیمو ورنر، ادنهازارد… ولی این که آنها در ژانویه راهی برنابئو شوند در هالهای از ابهام قرار دارد و در کنار همه اینها خاطرههای خریدهای زمستانی رئال شیرین نبودهاند.
رئال از سال ۱۹۹۵ که لالیگا جواز انتقالات ژانویه را صادر کرد برای هجده بازیکن جمعا صد و چهل و سه میلیون یورو پرداختهاند که اکثرشان خوشفرجام نبودهاند: کلاوس یانهانتلار در ژانویه ۲۰۰۸ با بیست میلیون یورو از آژاکس آمد و یک سال بعد که رفت طی بیست بازی فقط هشت گل زده بود. امانوئل آدبایور در ژانویه ۲۰۱۱ از منچسترسیتی راهی مادرید شد و در پایان فصل به سیتی بازگشت. ژولین فوبر از وستهام آمد و فقط پنجاه و چهار دقیقه در لیگ بازی کرد. آنتونیو کاسانو از ایتالیا بار سفر بست و در برنابئو گم شد. لوکاس لیوا چهارده میلیونی، نیامده به خانه بازگشت. بهترین خریدهای زمستانی رئال احتمالا سه تن بودهاند: هیگواین میان مهاجمان، کاسمیرو در جبهه مردان میانی و مارسلو در صف مدافعان.
پرده چهار: قربانگاه برنابئو
کلیدیترین جمله زیدان در این فصل جمعبندی موجزی از روزگار مربیان رئال بود «… غمانگیزه، ولی در رئال هرگز درنمییابید چه خواهد گذشت. من فقط به چند ماه پیش رو مینگرم». او در رئال هم بازیکن بوده، هم کمکمربی و هم مربی. او قاعده بازی سانتیاگوبرنابئو را میشناسد. میداند مادرید همان قلمرویی است که از یک سو مربیانش را به عرش میبرد و از سوی دیگر راهی مسلخ میکند. میداند برنابئو، قربانگاه ستارههای پرشماری بوده. میداند آن جا هر چیزی جز قهرمانی یعنی وداع، ولو تلخ، ولو بیرحمانه، حتی برای زیزو.
پرده پنج: مرهم اروپایی
«رئال بیدار شو»: این بود تیتر مارکا پیش از دیدار با سلتاویگو… آخرین باری که رئال جایی در صف چهار تیم اول جدول لیگ قرار نگرفت فصل ۲۰۰۰-۱۹۹۹ بود. زمانی که کاسیاس، هلگرا، سالگادو، روبرتو کارلوس، مک منمان، ردوندو، رائول، مورینتس و آنلکا سپیدپوش بودند. قهرمانی آن فصل به دپورتیوو لاکرونیا تعلق گرفت و رئال به رتبه پنجم قناعت کرد. با این وصف همان رئال نزول کرده در لیگ قهرمانان پرواز کرد. به رهبری ویسنته دلبوسکه راهی فینال شد، والنسیا را به زانو درآورد و برای هشتمین بار جام قهرمانی اروپا را به چنگ آورد.
جادوی سپید از نوع رئالی معمولا در نبردهای اروپا گرهگشا بوده و طلسمها را باز کرده. مردان زیدان در دیدارهای گروهی لیگ قهرمانان طی دو دیدار برابر تاتنهام طعم پیروزی را نچشیدهاند، چهار گل خورده و دو گل زدهاند، ولی به فتح لیگ قهرمانان مینگرند، به تکرار سه قهرمانی پیاپی در اروپا که پس از حاکمیت بایرنمونیخ در سالهای ۱۹۷۶-۱۹۷۴ تکرار نشده. در چنین حال و هوایی نبرد ۱۴ فوریه پاریسنژرمن در برنابئو سرنوشتساز شده. همان آوردگاهی که زیدان میتواند در آن به زندگی بازگردد یا به ته چاه سقوط کند.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد