زنگ خطر برای صادرات فولاد

مینا جعفری-در شرایطی که اقتصاد جهانی بهطور مستمر در حال بازتر شدن و تقویت جریان تجارت بینالمللی است، اقتصاد ایران همچنان با مشکلات ساختاری در حوزه صادرات دستوپنجه نرم میکند. کاهش ۴درصدی صادرات در زنجیره فولاد در سهماهه نخست سال ۱۴۰۴ نسبت به مدت مشابه سال قبل، نمادی آشکار از تضعیف تدریجی تابآوری صادرات در کشور است؛ مسالهای که میتواند پیامدهای اقتصادی قابلتوجهی در سطح کلان و همچنین در ساختار صنعت فولاد برجای بگذارد.
بررسی آمارهای منتشر شده از سوی انجمن تولیدکنندگان فولاد ایران، نشان میدهد که صادرات زنجیره فولاد در فصل بهار سال جاری با کاهش قابلتوجهی همراه بوده است. در مجموع، صادرات این زنجیره با افت ۴درصدی به ۸میلیون و ۹۵۸هزار تن رسیده که حاکی از کندی روند صادرات در یکی از مهمترین صنایع مادر کشور است. این در حالی است که برخی از بخشهای اولیه این زنجیره مانند کنسانتره سنگآهن با رشد ۵۷درصدی و گندله با افزایش ۱۳درصدی همراه بودهاند اما این رشد در بخش مواد اولیه نمیتواند نشانه مثبتی تلقی شود، چراکه افت صادرات محصولات نهایی فولاد میتواند به از دست رفتن بازارهای استراتژیک و کاهش ارزشافزوده منجر شود.
در این میان، صادرات آهن اسفنجی با افت ۱۴درصدی و شمش فولادی با کاهش ۲درصدی مواجه بوده است. مهمتر از همه، صادرات مقاطع فولادی بهعنوان یکی از بخشهای کلیدی زنجیره ارزش فولاد، بهشدت کاهش یافته است. صادرات مقاطع طویل فولادی در سهماهه نخست ۱۴۰۴ نسبت به مدت مشابه سال گذشته، افت ۴۰درصدی را تجربه کرده و صادرات میلگرد نیز تقریبا نصف شده است. همچنین صادرات مقاطع تخت فولادی نیز با کاهش ۳۱درصدی همراه بوده است. این افت، نشاندهنده تزلزل جایگاه ایران در بازارهای منطقهای و جهانی محصولات نهایی فولادی است. صنعت فولاد ایران که در سالهای اخیر با چالشهای متعددی از جمله تحریمها، نبود سرمایهگذاری خارجی، مشکلات تامین انرژی، و نوسانات نرخ ارز مواجه بوده، اکنون در آستانه یک رکود عمیق قرار گرفته است. کاهش صادرات محصولات نهایی فولاد که سهم مهمی در ارزآوری کشور دارند، علاوه بر فشار بر واحدهای تولیدی، زنگ خطری برای صنایع پاییندستی وابسته به فولاد نیز محسوب میشود.
این وضعیت در حالی رخ میدهد که برخی بخشها مانند صادرات اسلب و ورق گرم، رشد مثبتی داشتهاند. صادرات اسلب پس از تجربه افت در سال گذشته، در بهار امسال با افزایش ۶۵درصدی همراه شده و صادرات ورق گرم نیز با تمرکز فولاد مبارکه بر بازارهای خارجی، رشد چشمگیر ۱۲۰درصدی را تجربه کرده است. با این حال، این رشدهای موردی و محدود نمیتوانند بر کاهش کلی صادرات زنجیره فولاد سایه بیفکنند، بهویژه آنکه افت صادرات محصولات نهایی تاثیر عمیقتری بر اشتغال، ارزشافزوده و توازن ارزی کشور دارد.
یکی از مشکلات مزمن و ساختاری اقتصاد ایران، پایین بودن سطح بهرهمندی از مزایای تجارت خارجی است. ایران در شاخص «باز بودن اقتصاد» پایینتر از متوسط جهانی قرار دارد و متاسفانه روند مشخصی برای حرکت بهسمت بازتر شدن اقتصاد نیز مشاهده نمیشود. به عبارتی، نهتنها افق روشنی برای تقویت صادرات وجود ندارد، بلکه مسیرهای صادراتی نیز بهدلیل نبود سیاستگذاری بلندمدت و تنوع پایین شرکای تجاری، بهتدریج در حال محدود شدن هستند.
از سوی دیگر، فقدان برنامهریزی بلندمدت در حوزه صادرات فولاد باعث شده تا بسیاری از کالاهای صادراتی کشور، حضور پایداری در بازارهای جهانی نداشته باشند. طبق آمار، حدود ۴۳درصد از کالاهای صادراتی ایران تنها کمتر از ۵ سال سابقه صادرات مداوم دارند که این موضوع، نشاندهنده بیثباتی در بازارهای هدف و نبود یک استراتژی بلندمدت صادراتمحور است.
در شرایط کنونی که اقتصاد ایران بیش از هر زمان دیگری با آرایش جنگی و فشارهای بیرونی مواجه است، لزوم اتخاذ تدابیر استراتژیک برای حفظ و توسعه صادرات بیش از پیش احساس میشود. صنعت فولاد بهعنوان یکی از پیشرانهای اقتصاد ملی و از معدود حوزههای دارای مزیت نسبی، نیازمند بازنگری جدی در سیاستهای صادراتی است.
نخست، تنوعبخشی به بازارهای هدف باید در اولویت قرار گیرد. تکیه صرف بر چند بازار محدود منطقهای، ریسک صادرات را افزایش میدهد. دوم، باید به سمت توسعه محصولات با ارزشافزوده بالاتر حرکت کرد. صادرات مواد اولیه مانند کنسانتره و گندله بهتنهایی نمیتواند اهداف توسعهای کشور را محقق سازد و حتی میتواند زنجیره ارزش داخلی را تضعیف کند. سوم، باید در حوزه دیپلماسی اقتصادی فعالتر شد و با ایجاد پیمانهای تجاری و منطقهای، موانع تعرفهای و غیرتعرفهای صادرات کاهش یابد. در نهایت آنچه میتوان به عنوان جمعبندی بیان کرد این است که نگاهی به وضعیت تجارت خارجی ایران در سالهای اخیر نشان میدهد که در حالی که روندهای جهانی بهسمت تقویت تجارت و آزادسازی اقتصادی حرکت میکنند، اقتصاد ایران از این جریان عقبمانده و سهم آن از تجارت جهانی بهطور پیوسته در حال کاهش است. این روند نهتنها به تضعیف قدرت اقتصادی کشور در صحنه بینالمللی منجر میشود، بلکه باعث رکود در صنایع کلیدی از جمله فولاد خواهد شد.
اگر چارهای فوری و راهبردی برای این وضعیت اندیشیده نشود، نهتنها بازارهای صادراتی فعلی از دست خواهد رفت، بلکه توان رقابتپذیری صنایع داخلی نیز بهشدت کاهش خواهد یافت. اکنون زمان آن رسیده است که با عزم جدی و سیاستگذاری منسجم، صادرات را به اولویت نخست اقتصاد ملی تبدیل کنیم.
* کارشناس اقتصادی