3 - 12 - 2022
زنجانی فقط ویترین است
مهدخت قویدل- «اگر بحث آقای بابک زنجانی موشکافی شود، شاید یک انقلاب بزرگی در بحث رسیدگی به فسادهای دولتی در ایران اتفاق بیفتد.» امیرعباس سلطانی، عضو کمیسیون انرژی این را میگوید و معتقد است علت طولانی شدن رسیدگی به پرونده بدهی حدود سه هزار میلیارد دلاری بابک خان!، این است که تا حالا به نوعی از شفافسازی این موضوع جلوگیری شده است. بیژن زنگنه، وزیر نفت ایران ۱۹ شهریورماه در مصاحبهای اعلام کرده بود که یک تاجر ایرانی بیش از دو میلیارد و ۸۰۰ میلیون دلار پول فروش نفت ایران را به خزانه دولت واریز نکرده و وزارت نفت و مجلس ایران در حال پیگیری این مساله هستند. این تاجر کم سن و سال که متهم است با رانتهای دولت احمدینژاد توانسته با وزارت نفت قرارداد ببندد، کسی نیست جز بابک زنجانی که پروندهاش در کمیسیون انرژی مجلس در حال بررسی است.
نماینده بروجن از مشخص شدن پرونده بدهی زنجانی تا پایان سال خبر میدهد و میگوید ایشان نمیخواهد پرونده به صحن برود اما من معتقدم که بالاخره این اتفاق میافتد. از نظر سلطانی اینکه زنجانی با این میزان بدهی به کشور، راست راست توی خیابان راه میرود یعنی یک جای کار مشکل دارد.
سلطانی پیش از اینکه نماینده مجلس شود، سالها از مدیران وزارت نیرو بوده و از نزدیک با حوزه کاری این وزارتخانه آشناست. با این عضو کمیسیون انرژی مجلس در مورد پرونده بدهی میلیاردی بابک زنجانی و دلایل گرانی حاملهای انرژی صحبت کردیم. این گفتوگو را در ادامه میخوانید:
بیاعتمادی وزارت نفت به بخشخصوصی کار را به جایی رساند که آقای زنگنه اعلام کند خصوصیها دیگر اجازه فروش نفت را ندارند. این بیاعتمادی هم از پرونده بابک زنجانی شروع شد. شما به عنوان یکی از اعضای کمیسیون انرژی چه نظری درباره این پرونده دارید؟
بابک زنجانی! اینکه آقای زنجانی به چه شکلی آمد و وارد این قرارداد شد یک طرف داستان است. بعضیها اعتقاد دارند چون ایشان پول داشت، دولت مردها سفارش او را به وزیر نفت کردند. وزارت نفت هم درگیر تحریمها بود و مجبور شد به او اعتماد کند، البته این یک روایت خوشبینانه است اما به هر حال به هر شکلی که آقای زنجانی آمد، موفق شد قراردادی با وزارت نفت ببندد و نفت ایران را بفروشد. ولی امروز بابک زنجانی اعتقاد دارد برای این کارهایی که کرده، دو تا سه میلیارد دلار هم طلب کار است. امروز آقای بابک زنجانی با گردن افراشته میگوید من خودم را فدای نظام کردم.
ظاهرا چند بانک هم ضامن زنجانی بودند. پس چرا حسابهایش خالی است و نمیتواند پول نفت ایران را پرداخت کند؟
کاری نداریم که این آدم با این سن و سال از کجا این همه ثروت کسب کرده است. برای بستن چنین قراردادهایی نیاز به ضمانت بانکی وجود دارد و بانک باید ضمانت کند که این آدم توانایی مالی این کار را دارد. بانک مرکزی، مسکن و بانک ملی، بابک زنجانی را ضمانت کردند اما الان هیچ پولی در حساب ایشان نیست به همین دلیل این بانکها در این قضیه درگیر هستند. ما میگوییم اگر این بانکها راست میگویند پس باید یک کاغذی یا مدرکی بیاورند که اینقدر پول در حساب بابک زنجانی وجود دارد. اما عملا هیچ چیزی نیست و این نشان میدهد که ایرادی در کار این بانکها وجود دارد.
طبق قانون قراردادهای اینچنینی با اطلاع دستگاههای نظارتی بسته میشود. چرا با وجود نظارت آنها چنین اتفاقی افتاده و بدهی
سه میلیارد دلاری بابک زنجانی وصول نمیشود؟
دستگاههای نظارتی هم باید در این قضیه پاسخگو باشند. سازمان بازرسی و اطلاعات از اول در جریان بودند و حالا باید جوابگو باشند. حتی اگر به فرض بگویند که این آقا آدم خوبی است و مورد اعتماد است؛ اینکه برای مملکت پول نمیشود. ما از همه این نهادها استعلام کردهایم ولی هنوز به ما جواب ندادهاند اما تلاش آقای زنجانی این است که قضیه به صحن کشیده نشود. من اعتقاد دارم در این قضیه باید شفافسازی شود و مردم در جریان قرار بگیرند. این آدم با این مقدار بدهی، نباید راست راست بگردد و با هر وزیر و وکیل و بازیگر و بازیکن فوتبالی عکس بیندازد و رابطه داشته باشد. این وضعیت جای سوال دارد.
الان زنجانی ادعا میکند که پول فروش نفت در حسابی در بانکی در مالزی موجود است، صحت یا عدم صحت این را نمیشود اثبات کرد؟
این فقط ادعاست. بابک زنجانی تا امروز حتی یک ورق کاغذ هم نیاورده است که نشان بدهد «آقا من این پول را به این حساب ریختهام. امروز به راحتی میتوانید این کاغذ را با فتوشاپ هم درست کنید اما او همین یک برگه کاغذ را هم به مجلس نیاورده است».
خودش که میگوید اسنادی را در این زمینه به مجلس نشان داده است؟
اینها فقط حرف است. زنجانی تا به حال اسنادی که محکمهپسند باشد به مجلس ارایه نداده است. مدرکسازی با داشتن مدرک خیلی فرق میکند. یکی از حسنهای آقای زنجانی این است که خوب حرف میزند اما ما معتقدیم این آقای بابک خان! باید به شدت در این قضیه مورد پیگیری قرار گیرد.
کمیسیون مدارکی مبنی بر بدهکاری ایشان دارد؟
آقای زنجانی قدرت دارد، پول دارد، نفوذ دارد. همین الان اعلام کنیم که سندی علیه او داریم، بعد از چند روز آنها را تغییر میدهد یا از بین میبرد. بگذارید به نتیجه برسیم بعدا همه را توضیح میدهم.
آقای سلطانی شما در کمیسیون انرژی پیگیر این موضوع هستید، فکر میکنید چرا رسیدگی به پرونده بابک زنجانی اینقدر طولانی شده است؟
به همین دلایلی که عرض کردم. در همین جلسه اخیر کمیسیون هم گفتم که ایشان خیلی جوان هنرمندی نبوده که به اینجا رسیده است. بالاخره یک تیمی باید پشت سر او باشد. زنجانی ویترین کار است. تا به حال به نوعی از شفافسازی این موضوع جلوگیری شده است. اینکه این آقا در دولت احمدینژاد با چه رانتها و سفارشهایی توانسته این قرارداد را ببندد و امروز هم پاسخگو نباشد، بماند. اگر بحث آقای بابک زنجانی موشکافی شود، شاید یک انقلاب بزرگی در بحث رسیدگی به فسادهای دولتی در ایران اتفاق بیفتد. با بعضی از آقایان دولتی در حد بالا هم که صحبت کردیم، میگویند صلاح نیست.
همینکه میگویند صلاح نیست، شما مطمئن میشوید که صلاح هست. صلاح آنها نیست اما صلاح مملکت هست. حق مردم است که شرایط این پرونده را بدانند.
قرار است تحقیق از نفت و بابک زنجانی در کمیسیون به صورت جدیتری پیگیری شود. بعضی از اعضای کمیسیون هم ایراد وارد کردهاند که چرا اینقدر این پرونده کند پیش میرود. آقای میرکاظمی خودش طرح تحقیق و تفحص از بابک زنجانی را استارت زد پس نمیشود او را در این مورد متهم کنید. قطعا ایشان بدهکار است و نباید سر مردم منت بگذارد که من فلان کار را کردهام. زنجانی تا توانسته از این رانت استفاده کرده است؛ حالا هم باید پول مردم را برگرداند. کاغذ و حرف که برای مردم پول نمیشود.
فکر میکنید مجلس چقدر زمان نیاز دارد تا در این پرونده به نتیجه نهایی برسد؟
به نظرم اگر تصمیم قاطعی گرفته شود این پرونده حداکثر تا چهار ماه دیگر بسته میشود اما امسال باید تکلیفش معلوم شود. اگر قرار است بسته شود یا به صحن برود باید معلوم شود. البته من فکر میکنم این پرونده به صحن میرود.
مشکلات وزارت نفت فقط محدود به کار با بخش خصوصی نمیشود. اخیرا خبری در رسانهها منتشر شد در مورد ورشکستگی شرکت ملی گاز که بعد هم تلویحا تکذیب شد. مگر میشود شرکتی با آن همه درآمد ورشکسته شود؟
من اصلا این حرف را قبول ندارم. این ورشکستگی فقط یک ادعاست. یکسری آمار و ارقام میدهند که خودشان هم قبول ندارند اما مسالهای که من رویش تاکید دارم این است که از زمان مطرح شدن بحث یارانهها، میشد پیش بینی کرد که شرکتهای گاز، برق و صنایع دچار ورشکستگی شوند. آخر ماه یا زمانی که باید یارانهها پرداخت شود، پولهایی که از گاز، برق، آب وصنایع به حساب خزانه ریخته شده بهعنوان یارانه پرداخت میشود. اگر منظورشان از ورشکستگی این باشد، قابل قبول است.
آقای عراقی، مدیرعامل شرکت ملی گاز، هم همین را گفتهاند. راهحلی برای این بحران ورشکستگی وجود دارد؟
این انصاف نیست. باید پرداخت یارانه را بین همه تقسیم کنند. یارانه مثل بختک شده و به جان مردم و آب و برق و گاز افتاده است. اگر این وضعیت در مورد آب، برق و گاز که برای مردم حیاتی است ادامه پیدا کند، سال بعد دیگر برق نداریم. گاز هم نداریم. من فکر میکنم دولت باید یک فکری به حال این وضعیت کند. اگر این روند همچنان ادامه پیدا کند این شرکتها به زودی ورشکسته میشوند.
فکر میکنید وزارتخانه ثروتمند دیگری هم داریم که بتواند در پرداخت یارانهها به دولت کمک کند؟
نه! نداریم. ولی دولت میتوانست شهامت به خرج دهد و ۳۰ درصدی که نیاز به یارانه ندارند را حذف کند. دولت میخواست توپ را در زمین مجلس بیندازد تا حذف یارانه این ۳۰ درصد به گردن مجلس بیفتد. مجلس هم زیر بار این قضیه نرفت. اگر این اتفاق افتاده بود الان به طور قطع مشکلات گاز و نفت و آب و برق کمتر میشد.
ما پیشنهاد داده بودیم که یارانه کارتی شود. کارتها هم فقط برای پرداخت پول آب، برق، گاز و تلفن استفاده شود ولی دولت این کار را نکرد. دولت باید در نهایت این کار را انجام دهد تا بتواند از این ورشکستگی نجات پیدا کند. بعد هم شما حساب کنید! گاز و برق و اینها دارند از جیب مردم میخورند. الان کنتور ۲۵۰ تومانی ۸۵۰ هزار تومان شده است.
کمیسیون در مورد افزایش ۶۰۰ هزار تومانی قیمت انشعاب برق به وزارت نیرو تذکر داده بود. هنوز این افزایش قیمت اعمال میشود؟
بله اجرا میشود و این مبلغ را از مردم میگیرند.
ما گفتیم اجرای آن را متوقف کنند اما نکردند. وقتی شما انشعاب را میگیرید یک هزینه نصب و یک هزینه انشعاب از شما میگیرند. این دو تا! بعد که اینها را گرفتند به شما میگویند این لولهها را خودتان بخرید، کارگرش را هم خودتان بگیرید. انشعاب را که گران میکنید، مردم پول خرید آن را ندارند و برق دزدی افزایش پیدا میکند. تازه این برای منازل مسکونی است. برای صنایع که وضعیت فرق میکند و یک پول کلانی را از آنها میگیرند. اینها دارند بیش از این حرفها از مردم میگیرند.
در مورد قبضهای آب و برق هم حرفهایی مطرح است. یکدفعه و بدون اطلاع رسانی قبلی بندهایی برای افزایش قیمت در قبوض اعمال میشود.
بله این کار را میکنند. کمکم به مبالغ قبض اضافه میکنند و مردم هم معمولا متوجه نمیشوند. بعد هم میآیند ادعا میکنند که قیمت تمام شده یک مترمکعب گاز یا آب اینقدر میشود. «البته درست هم میگویند! اما درست نسبت به چی؟» با یک سازمانی طرف هستیم که میتواند مثلا با ۵۰ نفر اداره شود اما به دلیل ضعف مدیریتی ۵۰۰ نفر را استخدام میکند و بعد هزینهاش را پای قبض آب و برق از مردم میگیرد.
من که سالها در وزارت نیرو مدیر بودهام میدانم ۳۰ درصد مبلغی که مردم برای هر کیلووات ساعت برق پرداخت میکنند، عملا دور ریخته میشود چون پرت برق داریم. برای آب هم همینطور است. ۲۰ تا ۳۰ درصد پرت آب و برق داریم و پول این را هم میخواهند از جیب مردم بگیرند. چرا اصلاح شبکه نمیکنند؟ متاسفانه هرچه بیعرضگی و ندانمکاری و ضعف خودشان هست را میخواهند از جیب مردم در بیاورند. تازه سر مردم منت هم میگذارند و میگویند که کنتور ۲۵۰ هزار تومانی چند سالی است که گران نشده بود.
«به خدا چندین برابرش را در این سالها از مردم گرفتهاند.» مدیران ما متخصص نیستند. بخش خصوصی هزینههایش را مدیریت میکند اما بخش دولتی ریخت و پاش دارد.
من فکر میکنم که مدیران ما مدیران اقتصادی نیستند. مدیران ما فقط با عدد و رقم حرف میزنند و الگوهای مدیریتی را نمیشناسند. مدیران ما مشکل دارند. خیلیهایشان متخصص نیستند. فقط روزمرگی میکنند تا چند سالشان بگذرد.
شما در جایی گفتهاید که
«در خدمات مربوط به حاملهای انرژی مردم مظلوم واقع شدهاند.» چرا؟
از یک طرف میگویند نمیخواهیم بنزین و حاملهای انرژی را گران کنیم. از طرف دیگر میگویند مجبوریم این کار بکنیم. دلیلشان هم قاچاق بنزین است. اینکه شما نمیتوانید قاچاق را کنترل کنید چه ربطی به مردم دارد؟ مردم عادی که بنزین را قاچاق نمیکنند. همانهایی قاچاق میکنند که از ۲۰ کیلومتری دریا لوله میزنند و بنزین را به کشتیها منتقل میکنند.
شما مخالف گران شدن بنزین هستید؟
بله! مخالفم. اگر بنزین گران شود شوک بزرگی به اقتصاد کشور وارد میشود. روی تورم اثر میگذارد. هزینه حملونقل زیاد میشود. بنزین که گران شود، هزینه خرید یک کیلو سبزی چند برابر میشود، وای به حال چیزهای دیگر. این راهش نیست.
خود مجلس این را تصویب کرده است که حاملهای انرژی گران شوند. شما چرا مخالف هستید؟
مجلس این را تصویب کرده اما برای گرانی مرز گذاشته است. مجلس گفته که حاملهای انرژی حداکثر تا ۳۸ درصد میتوانند گران شوند ولی افزایش قیمت انشعاب از ۲۵۰ هزار تومان به ۸۵۰ هزار تومان چند درصد است؟ اصلا اینها مرزی برای افزایش قیمت قائل نیستند. میخواهم بگویم اینها به جای مدیریت کردن فقط زورشان به مردم میرسد. مدیر بیعرضه است اما مردم باید تاوانش را پرداخت کنند. بعد هم مرتب سر مردم منت میگذارند که داریم برای شما کار میکنیم. بنده سالها مدیر آب و فاضلاب بودم. میفهمم که اینها دارند چه کار میکنند. «می فهمم که از مردم دولا، سه لا، چهارلا پول میگیرند. آخرش هم سر مردم منت میگذارند و میگویند تازه ۱۰ درصد هم تخفیف دادهایم.»گران کردن حاملهای انرژی، بزرگترین ضربه را به معیشت مردم وارد میکند. اگر گاز و برق را گران کنند، ۷۰ درصد واحدهای تولیدی- صنعتی تعطیل میشوند. این قبضها برای کارخانهای که هزار تا کارگر دارد یعنی تعطیلی، یعنی بیکار شدن یکهزار نفر.
فکر میکنید تا آخر امسال افزایش قیمت حاملهای انرژی اجرایی شود؟
بعید میدانم که امسال قیمتها را زیاد کنند. مجلس باید در بحث حاملهای انرژی دقت داشته باشد. این راه خوبی برای درآمدزایی دولت نیست. باید به بحث مالیاتها توجه شود. الان میگویند ۳۰ درصد بودجه را بر اساس درآمد مالیات بستیم ولی ۱۰ درصدش را هم وصول نمیکنند. اگر از همین ورزشیها، واردکنندههای ماشینهای لوکس و صادرکنندهها هم مالیات بگیرند ببینید چه رقمی میشود. این تنها راه نجات دولت است. شما فرض را بر این بگذارید که نفت را از ما نخرند. ما خامفروشی میکنیم و خامفروشی یعنی سرمایهفروشی. همین نفت را از ما میخرند و ۳۰۰۰ هزار محصول از آن تولید میکنند.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد