زخمهای پنهان، مهاجرتهای بیصدا

جهان صنعت– طی پنج سال اخیر آمار مهاجرت پرستاران روایت تلخ و تکاندهندهای داشته است. کوچ بیش از ۳هزار پرستار به اقصی نقاط جهان، زنگ خطر مهاجرت نیروهای متخصص را به صدا درآورده؛ خطری که ابعاد اقتصادی، اجتماعی و حتی روانی آن جامعه را نشانه گرفته است. این روند شتابان البته تنها یک سوی ماجراست، سوی دیگر آن بحرانی است که در آمارهای رسمی خودکشی پرستاران نمایان میشود. آماری که بنا بر اعلام مرکز آمار رسمی کشور، حدود شش برابر نرخ خودکشی در میان افراد عادی جامعه برآورد میشود؛ رقمی که خود به تنهایی پژواک ناامیدی و فشارهای طاقتفرسای شغلی برای این گروه از مدافعان سلامت است. در دوران همهگیری کرونا، زمانی که بیماران بیشمار بودند و اوج نیاز جهانی به کادر درمان حس میشد، ایران هم با هجومی از درخواستهای مهاجرت پرستاران روبهرو شد. شمار مهاجرتها در این بازه ۲۳۲درصد بیش از دورههای پیشین بود و دو سوم پرستاران متقاضی، کشور دانمارک را به عنوان مقصد برگزیدند اما این موج حالا در ظاهر فروکش کرده است. کشورهای مقصد پس از کرونا به اشباع نیروی پرستاری رسیدهاند و پذیرش کاهش یافته، تا جایی که حجم مهاجرت به این کشورها افت محسوسی را تجربه میکند اما آیا این آمار که کاهشیافته، بازتابی از بهبود وضعیت پرستاران ایرانی است؟ در میان سالیان اخیر، کارشناسان بارها و بارها در مورد کمبود شدید نیروی انسانی پرستار هشدار دادند اما به همان اندازه که روی بحران نیروی انسانی تاکید شده، روند استخدام متوقف یا فوقالعاده کند و ناکارآمد بوده است. پرستارانی که در خط مقدم بیمارستانها بودند و تمام بار درمان را در بحران کرونا بر دوش کشیدند، امروز از دریافتیهای ناعادلانه سخن میگویند. درآمد آنها حدود ۱۰ تا ۱۵میلیون تومان و کارانههایی که پرداخت نمیشود، یا رقم آنها حتی به زحمت کفاف بهای تلاششان را میدهد. قراردادهای کوتاهمدت ۸۹روزهای که در دوران کرونا برای جذب پرستاران بسته شد نهتنها امنیت شغلی ایجاد نکرد بلکه امروز بسیاری از این پرستاران، بعد از پایان آن قراردادها، خانهنشین یا بیکارند یا در سایه اجبار به اضافهکاریهای سنگین یا ساعات کار زیاد مجبور هستند که در این صورت ترجیح دادهاند آرام آرام میدان را ترک کنند. برآوردها نشان میدهد، در حال حاضر نزدیک ۵۰ تا ۶۰هزار پرستار در سراسر ایران خانهنشین یا ترککار شدهاند، یا امکان مهاجرت نیافتهاند یا تمایلی به بازگشت به عرصه درمان ندارند. سالانه چیزی حدود ۱۸۰۰ تا ۲۰۰۰پرستار هم مسیر ترک شغل را در پیش میگیرند که نشاندهنده آن است که حتی حفظ نیروی انسانی موجود هم به معضلی سهمگین بدل شده است. برخی به شغلهای دوم پناه بردهاند؛ شبها راننده اسنپ میشوند یا به کارهای پارهوقت روی آوردهاند، و بسیاری تنها امید و آرزوی روزهای بهتر را در مهاجرت و ترک وطن یافتهاند.
آمار کاهش مهاجرت پرستاران تا چه اندازه واقعیت دارد؟ در جستوجوی حقیقت مهاجرت و واقعیتهای تلخ جامعه پرستاری ایران، در خبری که چند روز گذشته از سوی وزارت بهداشت مبنی بر کاهش مهاجرت پزشکان و کادر درمان در نیمه دوم سال۱۴۰۳ منتشر شد، جوی از امید را- هرچند شکننده و ناپایدار- بر فضای نظام سلامت ایران گسترد اما واقعیت پشت این آماری که از تریبون رسمی عنوان شد، چه بود؟ آیا این اعداد و ارقام حقیقت ملموس میدان را منعکس میکند یا تنها راهی برای نمایش بهبودهای کاغذی و آرام کردن اذهان عموم جامعه است؟
به همین بهانه «جهانصنعت» در مصاحبهای شفاف با دکتر محمد شریفیمقدم، دبیر کل خانه پرستار تصویری بدون پیرایه از وضعیت جامعه پرستاری ایران ترسیم میکند؛ روایتی که هر واژهاش سندی است بر دغدغههای روز و آینده پر تلاطم نظام سلامت ایران. تصویری که لایهلایه از آرزوهای بر باد رفته، امیدهای خاموششده و واقعیتهای تلخ سخن میگوید. این واقعیتها، پژواک هزاران صدایی است که در جدولهای آماری وزارت بهداشت گم میشوند و در دستاوردهای تبلیغاتی راهی ندارند. تا زمانی که ساختارهای معیوب بر سر راه تحقق عدالت سنگاندازی میکنند، بحران مهاجرت، ترک شغل و نارضایتی عمیق کادر درمان همچنان بر آینده سلامت ایران سایه خواهد افکند. به باور شریفی مقدم، گرچه برخی با تکیه بر اعداد و نمودارها سعی در آرام ساختن جامعه دارند اما واقعیت را باید در دل دردها و زخمهای سربهمهر پرستاران و پزشکان صبور این کشور جستوجو کرد؛ زخمهایی که تنها با درمان واقعی التیام مییابد، نه با مسکنی به نام آمارهای سفارشی یا فرافکنیهای مکرر.
آمارها فریب میدهند، واقعیت از رنج میگوید
دکتر محمد شریفیمقدم، دبیر کل خانه پرستار با اشاره به آمارهای غیرواقع از کاهش مهاجرت پرستاران به «جهانصنعت» گفت: آمار اعلامشده هیچ حقیقتی ندارد جز کوششی برای القای رضایت در جامعه پرستاری و نمایش دستاوردهایی که صرفا روی کاغذ وجود دارد. سیاستگذاران سعی دارند چنین وانمود کنند که با بهبود شرایط پرستاران، آمار مهاجرت کاهش یافته است. حال آنکه نهتنها مشکلات اصلی برطرف نشده بلکه گرفتاریها و مخاطرات شغلی پرستاران در سال۱۴۰۳ نسبتبه سال گذشته، افزایش پیدا کرده است. هیچیک از دلایل اصلی مهاجرت، نظیر پایین بودن دریافتیها، نارضایتی از کارانه و فشارهای مدیریتی، حل نشده و التهاب جامعه پرستاری همچنان پابرجاست.
وی با صراحت شرح داد که در سال گذشته، حداکثر دریافتی پرستار عددی در حدود ۱۵میلیون تومان بوده است در حالی که همان فرد با همان تخصص میتواند در کشورهای اروپایی، آمریکایی یا حتی منطقه خلیج فارس، ماهانه هزاران دلار دریافت کند.
دبیر کل خانه پرستار در ادامه تاکید کرد: خرد سلیم حکم میکند هر نیروی متخصصی برای بهبود معیشت و کیفیت زندگی خود به مهاجرت بیندیشد. مسوولان تلاش میکنند با دستاوردسازی و بزرگنمایی آمارهایی که نه محل رجوع رسمی دارد و نه روش جمعآوری آن شفاف است، ذهن جامعه را به سمت بهبود شرایط سوق دهند. حال آنکه هیچ مشکل بنیادینی از جامعه پرستاری حل نشده و فشارهای مدیریتی، شکایتها و ورود به هیات تخلفات برای پرستاران از گذشته هم شدیدتر شده است. هدف از چنین ارائه آماری، القای این تصور است که وضعیت اصلاح شده، مهاجرت کاهش یافته و رضایت افزایش پیدا کرده، در حالی که شواهد میدانی خلاف این را نشان میدهد و ناراحتی و دلزدگی بدنه کادر پرستاری هر روز بیشتر میشود.
مبنای آمار اعلامشده چیست؟
شریفىمقدم در پاسخ بر اینکه مبنای آمار اعلامشده چیست؟ بیان کرد: هیچ مرجع معتبر و سازوکاری با شفافیت کافی برای اعلام آمار دقیق مهاجرت پرستاران وجود ندارد. کانالهای مهاجرت امروزه بسیار متنوع شده و پیگیری آنها عملا ناممکن است. عمده آمارهایی که مورد استناد قرار میگیرد، براساس صدور مدرکی تحت عنوان «صلاحیت حرفهای» است که فقط گروهی از متقاضیان مهاجرت آن را با پرداخت مبلغی به سازمان نظام پرستاری دریافت میکنند اما این مدرک تنها در برخی کشورها الزامی است و بسیاری از متقاضیان اصلا نیازی به دریافت آن ندارند. برخی از طریق خانههای کاریابی و حتی ارتباطات شخصی و مستقل اقدام به مهاجرت میکنند.
او ادامه داد: حتی کشورهایی مانند آلمان یا برخی کشورهای حوزه خلیجفارس به همین مدرک نیز نیازی ندارند و خود کشور مقصد با شناخت و جذب نیروی پرستار اقدام میکند. بدینترتیب، این آمار نه نهایی است و نه میتواند تصویر جامع و واقعگرایانهای از وضعیت مهاجرت ارائه دهد.
پشتپرده کاهش آمار؛ مهاجرتی که متوقف نشده
شریفىمقدم با توجه به شرایط جهانی پس از همهگیری کرونا اظهار کرد: برخی کشورها به دلیل افزایش نیاز به نیروی پرستار در آن دوره، ظرفیت جذب خود را افزایش دادند و شرایط مهاجرت را تسهیل کردند اما اکنون پس از اشباع نسبی سیستمهای سلامت، تعداد پذیرش را کاهش دادهاند که همین موضوع در ظاهر منجر به کاهش آماری شده است. او تصریح کرد: از سوی دیگر افزایش سختگیریها در صدور گواهیهای حرفهای و همچنین آزادسازی مدارک، هزینهها را به شدت بالا برده و انگیزه یا توان بسیاری از متقاضیان را تحلیل برده است.
وى افزود: مسیرهای پرهزینه و زمانبری برای خرید طرح یا آزادسازی مدرک پیش پای پرستاران قرار دادهاند که به قدری پرهزینه و دشوار است که بسیاری یا عطای آن را به لقایش میبخشند یا حتی اگر تصمیم به رفتن داشته باشند، در سیر بوروکراسی وقت و انگیزهشان تحلیل میرود. کاریابیها نیز با محدودیتها و سختگیریهای جدی روبهرو شدهاند. حتی اگر روند کاهشی ظاهری در آمار مهاجرت قابل مشاهده باشد، این کاهش نه ناشی از بهبود وضعیت پرستاران که نتیجه موانعی است که برای جلوگیری از فرار نیروی انسانی ایجاد شده است.
آیا همه مهاجرتها در آمار رسمی ثبت میشود؟
دبیر کل خانه پرستاری با قاطعیت گفت: اصلا هیچ راه دقیق و معتبری برای ثبت کامل مهاجرت پرستاران وجود ندارد. بسیاری از پرستاران بدون مراجعه به هیچ سازمانی، ادارهای یا کاریابی، اقدام به مهاجرت میکنند. برخی فقط گواهی صلاحیت حرفهای را دریافت میکنند اما به دلایل متعدد عملا اقدامی برای رفتن نمیکنند یا با تاخیر زمانی چند ماهه مهاجرت خود را عملی میسازند. آنچه در آمارهای رسمی ذکر میشود صرفا تعداد مدارک صادرشده یا درخواستهاست و نه آمار مهاجرت قطعی. اگر سوال شود طی چند ماه گذشته چه تعداد پرستار واقعا از کشور مهاجرت کردهاند، هیچ مقام مسوولی پاسخ دقیقی نخواهد داشت. شریفىمقدم بیان کرد که واقعیت عرصه میدانی کاملا متفاوت است و هیجان، انگیزه و میل به مهاجرت در میان پرستاران همچنان بسیار بالا و پایدار مانده است.
خانهنشینی و ترک شغل، شکستی خاموش در سیستم درمان
شریفىمقدم در ادامه مصاحبه بیان کرد: موجی از نارضایتی عمومی میان پرستاران پدید آمده است به گونهای که اکنون طبق برآوردها، حدود ۵۰ تا ۶۰هزار پرستار عملا خانهنشین هستند. این افراد یا امکان مهاجرت برایشان فراهم نیست یا مایل به بازگشت به بیمارستانها به دلیل شرایط موجود نیستند. وى افزود که سالانه بین ۱۸۰۰ تا ۲۰۰۰ نفر از پرستاران ترک شغل میکنند، عددی که نشان میدهد حتی حفظ نیروی انسانی در سیستم سلامت، به معضلی جدی در کشور تبدیل شده است. او تصریح کرد که بدنه جامعه پرستاری همچون موجی میان سه مسیر مهاجرت، ترک شغل و سرگردانی معلق مانده است.
نابرابری پزشکان و پرستاران تا مرز فرار
شریفىمقدم درباره گروه پزشکان گفت: وضعیت آنان با پرستاران اندکی متفاوت است. گروه نخست پزشکان که عمدتا جراحان و متخصصان رشتههای پردرآمد هستند، با توجه به حجم بالای درآمد و منافع مالی نهتنها انگیزهای برای مهاجرت ندارند بلکه رضایت نسبی هم دارند و سهم عمدهای از منابع و ثروت نظام درمان را نیز به خود اختصاص دادهاند. او در ادامه افزود: در مقابل دستهای هم هستند که شامل پزشکان عمومی، دستیاران (رزیدنتها)، متخصصان داخلی، روانپزشکان و عفونیها میشوند. این گروه با سطح دریافتی بسیار پایینتر و فشار سنگین کاری بیشتر، میل و انگیزه بالاتری نسبت به مهاجرت دارند. اختلاف درآمد در برخی موارد تا ۱۰۰برابر بین این گروههاست و این شکافهای عمیق در نهایت ساختار سلامت کشور را تهدید میکند.
زیان نهایی متوجه مردم میشود!
این دبیرکل خانه پرستار با تاکید بر اهمیت کیفیت خدمات که بهطور جدی آسیب دیده، افزود: امروزه مردم در بسیاری از نقاط کشور تنها از خدمات حداقلی پرستاری بهرهمند میشوند و بخشهایی از بیمارستانها به دلیل کمبود نیروی انسانی یا تعطیل است یا با حداقل نیرو به فعالیت ادامه میدهد. این در حالی است که هزاران نیروی تحصیلکرده آماده خدمت هستند اما دریافتیهای بسیار پایین- در سال گذشته رقم ۱۵میلیون تومان و امسال حتی به ۱۰میلیون تومان هم رسیده- انگیزه حضور را از آنان گرفته است. در بحرانهایی چون کرونا، همین پرستاران با تمام توان و ایثار، شبانهروزی خدمترسانی کردند اما تداوم بیپاسخ این وضعیت موجب شده باور و انگیزه آنان از بین برود و خطوط مقدم سلامت کشور خالی از نیروی کارآمد شود. افت کیفیت خدمات نهایتا موجب افزایش مرگ و میرهای ناخواسته و آسیبهای جبرانناپذیر به مردم میشود.
حمایتهای ادعایی وزارت بهداشت
دبیرکل خانه پرستاری با انتقاد از وزارت بهداشت تصریح کرد: نهتنها هیچ برنامه حمایتی مشخص و عملی برای ترمیم و بهبود وضعیت پرستاران وجود ندارد بلکه سیاستها عمدتا به سمت افزایش سختگیریها، تشدید فشارهای نظارتی و مدیریتی و حراستی حتی تشکیل پروندههای اداری برای پرستاران سوق یافته است. به جای رفع ریشهای مشکلات، صورتمساله پاک میشود و با تغییر ناگهانی قراردادها، کاهش کارانه و فشارهای حقوقی از طریق دادگاهها و هیاتهای تخلفات، جامعه پرستاری را بیش از پیش دلزده و خسته کردهاند.
امید به اصلاح یا تداوم سرخوردگی؟
شریفىمقدم در پاسخ به این پرسش که آیا چشماندازی برای اصلاحات وجود دارد یا خیر اضافه کرد: حتی عالیترین مقامات و مدیریت نظام سلامت نیز بارها در نشستهای مختلف از مشکلات جامعه پرستاری و درمان سخن گفتهاند اما در عمل زمانی که بر مسند قدرت قرار گرفتهاند، حرکت موثری انجام ندادهاند. تا زمانی که معضل تعارض منافع در نظام سلامت کشور حل نشود و گروهی توانمند و صاحب قدرت و ثروت، ادامه تبعیضها را تضمین میکنند، امیدی به اصلاح بنیادی و ساختاری وجود نخواهد داشت.
وی با اشاره به نابرابریهای آشکار در نظام دستمزد، افزود: اختلاف دستمزد فاحش پرستار و جراح نمودی بارز از بیعدالتی است که مشابه آن در هیچ نقطهای از جهان یافت نمیشود.