11 - 11 - 2020
زبان در کام کشیدن حزبهای ایرانی
«جهانصنعت»- شاید روزی برسد که حزب و جریانهای سیاسی از خواب بیدار شوند و فریاد شهروندان را بشنوند و لباس رخوت و سستی از تن بیرون کنند و به میانه نبرد درست و حسابی بیایند. تا آن روز که شاید راه درازی در پیش باشد اما میتوان به چشم دید و به گوش چیزی نشنید که رهبران احزاب ایرانی درباره هیچ رخداد بزرگ داخلی و دیپلماتیک به طور رسمی و آشکار سخن بگویند یا بیانیه بنویسند و روشنگری کنند. اگر به داستان پرفراز و فرود بازار سرمایه یا همان بورس اوراق بهادار در این هفت ماه تازهسپریشده نگاهی بیندازیم، چه میبینیم؟ روزهایی را میبینیم که هیچ نیرویی انگار نبود که به این بیندیشد و پا در میدان بگذارد تا افسارگسیختگی آن را مهار کند و سرخوشی ناراستین آن را بفهمد. این کر و کور بودن درباره رخداد شگفتانگیز بورس به ویژه از سوی احزاب و گروههای سیاسی را در تاریخ ایران خواهند نوشت. این روزها نیز که دهها هزار سهامدار دیر به بازار آمده خردهپا زیر فشار خردکننده افتادن بورس به دره مرگ له میشوند نیز خبری از بیانیه رسمی و تحلیل جامع و ارائه راه به مدیران نمیبینیم. نکته شگفتانگیز این است که در این روزهای تازه که زلزله سیاسی در ایالات متحده آمریکا اتفاق افتاد و پایههای ساختهشده گروه پشتیبان دونالد ترامپ ترک برداشته و در حال افتادن است و نیک میدانیم که این گروه با نظام سیاسی ایران که احزاب ایرانی رسمی و قانونی نیز جزئی از آن هستند چه مناسبات سختی داشتند باز هم هیچ بیانیه رسمی و تحلیلی از این رخداد نمیبینیم. شهروندان ایرانی برای اینکه به ژرفای دگرگونیها و بلندی پیامدهای این زلزله سیاسی برسند و بدانند روز و روزگارشان چگونه خواهد بود به این بیانیههای داده نشده نیاز دارند. چه اتفاقی باید بیفتد که حزبهای ایرانی به خود بیایند و رفتاری مدرن از خود نشان دهند. شاید رهبران بیشتر و شاید همه حزبهای ایرانی نامدار بگویند این اتفاق سرشت و سرنوشت ایرانیان را دگرگون نمیکند و هیچ بازتابی در کسبوکار زندگی ایرانیان ندارد. اما باید همین دیدگاه را هم واکاوی کرد و برای شهروندان و تاریخ نوشت و گفت چرا چنین نگاهی دارند.
بیسخنی و نداشتن واکنش نسبت به سیلی که آمد و خانه و کاشانه نیرومندترین رهبری نظام سیاسی که کسبوکار و درآمد و زندگی شهروندانش را به دست باد سپرد در میان حزبهای ایرانی شگفتانگیز است. روش مبارزه سیاسی در ایران به گونهای سازمان یافته است که حزبها و جمعیتهای سیاسی ترجیح میدهند ریسک نکنند و خواست و اراده خود را تنها برای روزهای انتخابات آن هم نه به صورت شفاف بلکه در قالب جبهه سیاسی نشان دهند. به نظر میرسد هنوز تنور داغ است و حزبهای ایرانی فرصت دارند در این باره بیانیه رسمی بدهند و با دلایل و مستندات قابل قبول و کارشناسانه توضیح دهند پیامدهای آمدن باد چربی اثر است و اگر باور دارند کسبوکار و زندگی ایرانیان نیز روشنگری کنند.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد