ریزش بازار سرمایه

دیبا حاجیها- جنگ ناگهانی بین ایران و رژیم صهیونیستی، بازار سهام و سرمایهگذاران را در شوکی عمیق فرو برد. این درگیری نظامی فراتر از مرزهای سیاسی، به قلب اقتصاد و بازار سرمایه نیز ضربه زد و باعث شد اعتماد به روندهای آینده به شدت آسیب ببیند. شاخصها یکی پس از دیگری سقوط کردند و صفهای فروش سنگینی شکل گرفت که نشاندهنده هراس و نگرانی گسترده فعالان بازار بود. سرمایهگذاران، چه حقیقی و چه حقوقی، به سرعت به دنبال راههایی برای کاهش ریسک و حفظ داراییهای خود افتادند اما در شرایط پرالتهاب جنگ، بسیاری از راهها مسدود به نظر میرسید. این وضعیت نهتنها موجب توقف جریان عادی معاملات شد، بلکه چشمانداز بازار را به کلی تیره و مبهم کرد. در چنین شرایطی، هر گونه تحلیل یا پیشبینی با ریسک بالایی همراه است و تنها میتوان منتظر تثبیت نسبی اوضاع و بازگشت آرامش بود. همچنان برای بررسی دقیقتر پیامدهای این جنگ بر بازار سهام، تحلیل رفتار سرمایهگذاران و چشمانداز پیشرو لازم و ضروری به نظر میرسد تا تصویر روشنتری از وضعیت فعلی و آینده بازار ارائه دهد.
شنبه؛ تلخترین آغاز
شنبه هفته گذشته، بازار سرمایه زیر آوار ترس فرو ریخت. نه یک ترس ساده از احتمال لغو مذاکرات، بلکه موجی از هراسهای زنجیرهای که ناشی از درگیریای تمامعیار در ۱۲روز جنگ بود، معاملهگران را بر آن داشت تا با تمام توان از سهام فرار کنند. از ترس جنگی که رخ داد تا بیم از آغاز دوباره درگیری، از نگرانی بابت بسته شدن کامل بازار تا دلهره قفل ماندن نمادها، همه چیز دستبهدست هم داد تا سهامداران در صفهای فروش پناه بگیرند. در حالی که بازار با بیاعتمادی گسترده و عمیقی دست و پنجه نرم میکرد هیچ حمایت یا پشتیبانی خاصی از سوی نهاد ناظر و حقوقیها صورت نگرفت. در دل این فضای امنیتی- روانی، رفتار اقتصادی مردم هم رنگ عوض کرده است. آنچه این روزها دیده میشود، رشد تقاضای مصرفی و احتیاطی است. حالا دیگر کمتر کسی به فکر سود گرفتن از نوسان بازار است. سرمایهها نه برای بازی، بلکه برای بقا به حرکت درآمدهاند. هرکس به فکر تامین نیازهای ضروری و حفظ ارزش پولش است. تا وقتی سایه جنگ بر سر اقتصاد ایران سنگینی میکند، باید منتظر تداوم این رفتار محتاطانه بود چراکه همه به خوبی میدانند در اقتصادی که در وضعیت آمادهباش قرار دارد، کسی دل و دماغ ریسکپذیری ندارد.
یکشنبه؛ زیر آوار فروش
در دومین روز کاری بازار پس از تعطیلی چندروزه، مشخص شد آنچه در ظاهر بازگشت به وضعیت عادی خوانده میشد، در عمل از هرگونه برنامهریزی مشخص عاری بود. بازار سهام در حالی بازگشایی شد که نشانی از نقشه راه یا حمایت هدفمند دیده نمیشد و حجم معاملات پایین و صفهای فروش سنگین، گویای همین بیبرنامگی بودند. بیشتر نمادها با فشار عرضه مواجه شدند و بخش عمده بازار در همان دقایق ابتدایی به صف فروش کشیده شد. در پایان این روز معاملاتی، بیش از ۹۵درصد نمادها با در محدوده منفی بسته شدند و ارزش کل معاملات کمتر از ۴هزار میلیارد تومان گزارش شد که با توجه به ابعاد بازار، بسیار ناامیدکننده است. در این میان، برخی نمادها بدون محدودیت دامنه نوسان بازگشایی شدند و مهمترین آنها نماد خودرویی خساپا بود که ابتدا با حدود ۱۳درصد افت باز شد و بلافاصله به صف فروش سنگینی رسید. این وضعیت نشان میدهد بخش بزرگی از فعالان بازار با وجود افت قابل توجه قیمتها، هنوز علاقهای به ماندن در بازار ندارند و تمایل به خروج در آنها غلبه دارد. صحبتهایی نیز درباره ورود یکی از خریداران حقوقی به صف خرید این نماد شنیده شد که احتمالا از متقاضیان سهمهای مدیریتی شرکت بوده است.
از طرف دیگر، در بازار ارز، دومین روز هفته با رشد تقاضا برای دلار همراه بود. با کمرنگ شدن احتمال دستیابی به صلح پایدار، برخی فعالان اقتصادی ترجیح دادند داراییهای خود را به سمت ارز و طلا منتقل کنند و در همین راستا، جریان تقاضای احتیاطی شدت بیشتری گرفت.
دوشنبه؛ فروشنده باش!
در سومین روز معاملاتی هفته گذشته، بازار سرمایه همچنان زیر سایه سنگین فشار فروش باقی ماند. بیش از ۳۰هزار میلیارد تومان سفارش فروش روی تابلو جا خوش کرده بود و اکثر نمادها با صفهای سنگین به کار خود پایان دادند اما در این میان، نشانههایی از تحرک دیده شد؛ سهام برخی بانکها بلاخره معامله شدند و همین موضوع روزی متفاوت برای سهامداران بانکی رقم زد.
بانکها به دلیل دسترسی بالاتر به منابع نقد و توان اعتبارآفرینی، در این روز خاص موفق شدند از سهام خود حمایت کنند. همین مساله موجب شد تا برخی فروشندگان بانکی به اهداف نقدشوندگی خود دست پیدا کنند و از صفهای طولانی فروش خارج شوند. در کنار این موضوع، برخی شنیدهها از جابهجایی بلوکهایی میان صندوقهای حامی بازار و بانکها حکایت داشت. این معاملات اگرچه بهصورت پشتپرده انجام و اثرات آن در تابلو کمتر دیده شد اما زمینهساز تزریق منابع به نقاط هدفمند بازار شده است. در همین حال، بازار ارز نیز بیتفاوت نبود. نرخ دلار بار دیگر به محدوده بالای ۸۵هزار تومان نزدیک شد و حتی در برخی لحظات، تلاشهایی برای عبور از مرز ۹۰هزار تومانی هم مشاهده شد. گرچه این تلاشها فعلا به نتیجه نرسیده اما تداوم حضور دلار در این محدوده قیمتی نشان میدهد که تقاضا، چه بهصورت احتیاطی و چه برای تبدیل سرمایه، در حال رشد است. اگر فشار خرید ادامهدار باشد، میتوان انتظار عبور از سقفهای اخیر را داشت.
سهشنبه؛ حمایت دیرهنگام
سهشنبه هفته گذشته نیز بازار سهام ایران همچنان در وضعیت شکنندهای به سر میبرد. با وجود گذشت چهار روز از آغاز مجدد معاملات، بخش عمدهای از نمادها همچنان در محدوده منفی و درگیر صفهای فروش بودند اما نشانههایی از تغییر فضا نیز دیده شد؛ برخی خریدهای هدفمند باعث شد تا تعدادی از نمادها از صف فروش خارج شوند یا دستکم فشار فروش آنها تا حدودی کاهش یابد. همین اتفاق موجب شد ارزش معاملات روزانه به حدود ۱۲هزار میلیارد تومان برسد که میتوان آن را رقمی قابل توجه در مقایسه با روزهای ابتدایی بازگشایی بازار در نظر گرفت.
در این شرایط، آخرین روز کاری هفته بهعنوان یک نقطه عطف مورد توجه معاملهگران قرار گرفته بود؛ بسیاری امیدوار بودند کاهش حدود ۱۵درصدی قیمتها در نمادهای مختلف، انگیزه خرید را افزایش دهد و بخشی از فروشندگان با بازار خداحافظی کنند.
با این حال، یکی از موانع جدی در مسیر بهبود بازار، سیاستهای متناقض مدیریتی است. محدود ماندن دامنه نوسان در کنار عدم حمایت جدی، عملا باعث تشدید صفهای فروش شده و نهتنها نگرانی را کاهش نمیدهد، بلکه موجی از ناامیدی و فرسایش را به فعالان بازار تحمیل میکند. اگر سیاستگذار قصد حمایت نداشته یا ابزار آن را ندارد، شاید باز گذاشتن دامنه نوسان انتخاب منطقیتری باشد. در سوی دیگر، بازار ارز و طلا نیز همچنان زیر فشار تقاضا بود. البته نسبت به روز قبل اندکی از شدت آن کاسته شد اما همچنان ورود جریان نقدینگی به این بازارها ادامه دارد. در صورتی که تحولی در فضای سیاسی رخ ندهد، احتمالا بخشی از این هیجان بهتدریج تخلیه خواهد شد.
چهارشنبه؛ خداحافظی با طعم حمایت
پس از گذشت چندین روز معاملات پرتنش و افتهای پیاپی، در آخرین روز معاملاتی، بالاخره بخشی از قفل بازار سهام باز شد. تزریق منابع تازه باعث شد فضای کلی معاملات به سمت تعادل حرکت کند و بسیاری از نمادهایی که در صف فروش قفل بودند، فرصت پیدا کردند تا تکانی بخورند. در پایان بازار، نیمی از نمادها موفق شدند با رنگ سبز روز را به پایان ببرند و ارزش معاملات خرد نیز به سطحی رسید که مدتها در بازار دیده نشده بود. کاهش محسوس صف فروش به محدوده ۶همت، نشاندهنده بهبود نسبی در جریان عرضه و تقاضاست. این عدد بیشتر از هر چیز تحت تاثیر چند صندوق اهرمی و نمادهای خاصی است که هنوز درگیر فشار فروش هستند اما کلیت بازار یک گام از وضعیت بحرانی فاصله گرفته است. با فرض اینکه در روزهای آینده اتفاقات خاصی در حوزه ژئوپلیتیک رخ ندهد، میتوان انتظار داشت که آرامش بیشتری در تصمیمگیری معاملهگران ایجاد شود. البته هنوز ترسها کامل از بین نرفتهاند اما بازار بهتدریج در حال بازیابی خود است. ممکن است به زودی شاهد یک حرکت ملایم صعودی باشیم.
در بازارهای طلا و ارز نیز شتاب خرید کاهش یافته است. تقاضای هیجانی که در روزهای ابتدایی هفته باعث جهش قیمتها شده بود، حالا جای خود را به رفتارهای محتاطانهتر داده است. به نظر میرسد خریداران برای تصمیمگیری منتظر ثبات بیشتری در فضای سیاسی هستند.
غیرمستقیمها چه کردند؟
در هفته گذشته بازار سرمایه شاهد نوسانات قابل توجهی در عملکرد صندوقهای سرمایهگذاری بود و بسته به نوع این ابزارها، هر دسته از صندوقها وضعیت متفاوتی را تجربه کردند. صندوقهای اهرمی با بیشترین کاهش روبهرو شدند و حدود ۷/۱۷درصد از ارزش خود را از دست دادند. این نوع صندوقها که معمولا با استفاده از ابزارهای مالی اهرمی سود یا زیان خود را چند برابر میکنند، در شرایط ناپایدار بازار بیشترین آسیب را دیدهاند و کاهش قابل توجهی را ثبت کردند. این افت قابل توجه نشاندهنده شدت فشار فروش و نگرانی سرمایهگذاران نسبت به وضعیت کلی بازار است.
در کنار صندوقهای اهرمی، صندوقهای شاخصی نیز عملکردی ضعیف داشتند و حدود ۶۱/۱۱درصد کاهش را تجربه کردند. این صندوقها که معمولا سبدی از سهام شاخص بورس را دنبال میکنند، با توجه به روند نزولی بازار، متاثر از افت شاخص کل بودند و ارزش آنها کاهش پیدا کرد. این وضعیت میتواند نگرانیهایی را برای سرمایهگذارانی که به دنبال سرمایهگذاری غیرمستقیم و با ریسک پایینتر در بازار هستند، ایجاد کند. صندوقهای بخشی و صندوقهای سهامی نیز هر کدام کاهش قابل توجهی را به ثبت رساندند و افت ۲۹/۹درصدی را تجربه کردند. صندوقهای بخشی که تمرکز خود را روی یک صنعت یا بخش خاص از بازار قرار میدهند، به دلیل نوسانات قوی در صنایع مختلف و کاهش تقاضا، دچار افت شدند. صندوقهای سهامی نیز با کاهش ارزش مواجه شدند که بیانگر وضعیت عمومی بازار سهام و کاهش اعتماد سرمایهگذاران به وضعیت کنونی است. در مقابل صندوقهای درآمد ثابت توانستند عملکرد مثبت و ثابتی داشته باشند و با افزایش ۴۷/۰درصدی به روند رشد خود ادامه دهند. این صندوقها که عمدتا در اوراق با درآمد ثابت و سپردههای بانکی سرمایهگذاری میکنند، به عنوان گزینهای کمریسکتر در شرایط ناپایدار بازار دوباره مورد توجه قرار گرفتهاند. صندوقهای طلا نیز با رشد ۵۱/۹درصدی یکی از بهترین عملکردها را در هفته گذشته ثبت کردند. افزایش قیمت جهانی طلا و همچنین نگرانیهای ناشی از شرایط اقتصادی و احتمال ازسرگیری تنش باعث شد سرمایهگذاران به سمت صندوقهای طلا روی بیاورند. این رشد قابل توجه بازتابی از تقاضای بالای سرمایهگذاران برای داراییهای امن در شرایط بیثبات بازار است.
در مجموع میتوان گفت هفته گذشته برای صندوقهای سرمایهگذاری ترکیبی از فشار و فرصت بود. صندوقهایی که در معرض ریسک بیشتری بودند مانند صندوقهای اهرمی و شاخصی بیشترین زیان را دیدند، در حالی که صندوقهای کمریسکتر مانند صندوقهای طلا توانستند رشد قابل توجهی داشته باشند. این وضعیت نشان میدهد که سرمایهگذاران در مواجهه با نوسانات بازار، به سمت داراییهای امنتر و کمریسکتر گرایش پیدا کردهاند. با توجه به شرایط فعلی بازار، انتظار میرود این روند حداقل در کوتاهمدت ادامه داشته باشد و صندوقهای پرریسکتر همچنان تحت فشار باشند. البته هرگونه تغییر در وضعیت سیاسی یا اقتصادی میتواند روند بازار و عملکرد صندوقها را به سرعت دستخوش تغییر کند.