رکوردشکنی قیمت طلا نشانه بحران ایمان است!

گروه تحلیل
کدخبر: 564808
در شرایط آشفتگی‌های ژئوپلیتیکی و نوسانات مالی، قیمت طلا به رقم بی‌سابقه ۴۲۰۰ دلار رسید که نشان‌دهنده بحران اعتماد در نظام مالی بین‌المللی است.
رکوردشکنی قیمت طلا نشانه بحران ایمان است!

جهان‌صنعت‌– در شرایطی که آشفتگی‌های ژئوپلیتیکی و نوسانات مالی، چشم‌انداز آینده اقتصاد جهانی را مبهم کرده، سرمایه‌گذاران دوباره به پناهگاه سنتی خود یعنی طلا بازگشته‌اند. بهای هر اونس طلا به رقم بی‌سابقه ۴۲۰۰دلار رسید؛ سطحی که از سال ۱۹۷۹ تاکنون سابقه نداشته است. آن زمان نیز جهان با بحران انرژی، تورم دورقمی و رکودی عمیق روبه‌رو بود. به همین دلیل بسیاری از اقتصاددانان جهش کنونی طلا را نه صرفا یک نوسان قیمتی بلکه نشانه‌ای از بحران اعتماد در نظام مالی بین‌المللی می‌دانند.

طلا در برابر دلار؛ جدال نمادین ۲ جهان

افزایش ناگهانی قیمت طلا معمولا در دوره‌هایی رخ می‌دهد که تورم گسترده، بی‌ثباتی ژئوپلیتیکی یا فرسایش اعتماد عمومی به دولت‌ها و نهادهای مالی به اوج می‌رسد.

در سال ۲۰۰۸ نیز با سقوط نظام بانک جهانی، سرمایه‌گذاران به سمت طلا رفتند. پس از همه‌گیری کرونا در ۲۰۲۰ زمانی که دلار زیر فشار تورم مداوم تضعیف شد، همین الگو تکرار شد. اکنون نیز شرایط مشابهی در حال شکل‌گیری است: تورم ساختاری، بدهی فزاینده دولت آمریکا و بحران‌های بین‌المللی از خاورمیانه تا شرق آسیا، همگی به افزایش تقاضا برای طلا دامن زده‌اند.

دلیل جذابیت پایداری طلا در این است که ارزش آن برخلاف دلار، وابسته به دولت یا بانک مرکزی خاصی نیست. در جهانی که نرخ بهره سیاست‌های پولی و حتی ذخایر ارزی می‌توانند به ‌سرعت تحت‌تاثیر تصمیمات سیاسی تغییر کنند، طلا نقش دارایی مستقل و غیرقابل مصادره را ایفا می‌کند.

این همان دلیلی است که پس از تحریم ذخایر ارزی بانک مرکزی روسیه در سال ۲۰۲۲، بسیاری از کشورها به‌ویژه اقتصادهای نوظهور، به ذخیره‌سازی طلا روی آوردند.

داده‌های بانک جهانی نشان می‌دهد کشورهایی مانند قزاقستان، بلغارستان و اندونزی در دو سال اخیر به‌طور بی‌سابقه‌ای بر ذخایر طلای خود افزوده‌اند تا در برابر شوک‌های احتمالی ناشی از سیاست‌های آمریکا مصون بمانند.

بازار دوپاره؛ تقابل ۲ دیدگاه متضاد

در وال‌استریت گروهی از سرمایه‌گذاران به استراتژی جدیدی روی آورده‌اند که از آن با عنوان معامله تنزل ارزش (Debasement Trade) یاد می‌شود. هدف این رویکرد، فرار از کاهش ارزش دلار و انتقال سرمایه به دارایی‌های سخت‌تر مانند طلا و رمزارزهاست. با رشد بدهی دولت آمریکا و نگرانی از کاهش استقلال فدرال‌رزرو بسیاری از تحلیلگران معتقدند قدرت خرید دلار در مسیر فرسایش تدریجی قرار گرفته است. در نتیجه طلا به ‌عنوان پناهگاه در برابر هر سه نوع تورم (تورم عادی، رکود تورمی و کوچک‌سازی کالاها) بیش از پیش مورد توجه قرار گرفته است. در حالی‌ که شاخص سهام ۵۰۰ S&P نیز همزمان با طلا رکورد جدیدی ثبت کرده است، تضاد میان دو گروه از سرمایه‌گذاران آشکار شده است: خوش‌بینان که بر سهام فناوری، انرژی‌های نو و هوش مصنوعی سرمایه‌گذاری می‌کنند و بدبینان که به طلا پناه برده‌اند. جو دیویس، اقتصاددان ارشد گروه Vanguard، این وضعیت را بازاری دوپاره می‌نامد؛ بازاری که در آن آینده‌باوران به رشد فناوری ایمان دارند و محتاطان بر نابودی قریب‌الوقوع نظم مالی جهانی شرط می‌بندند.

سرمایه‌گذاری در طلا فقط یک تصمیم مالی نیست بلکه بیانی از نوعی نگرش به جهان است. در رمان‌ها و فیلم‌ها، شخصیت‌هایی که اهل طلا هستند، معمولا بدبین، محتاط و اهل پیش‌بینی بحرانند؛ افرادی که به‌جای امید به پیشرفت، به تکرار تاریخ باور دارند. اگر سرمایه‌گذاری در سهام به ایمان به آینده بشر تعبیر شود، خرید طلا یعنی بازگشت به اصولی که تمدن از آن برخاسته است.

پیامدهای سیاستی و اقتصادی

افزایش بهای طلا تنها بازتاب ترس نیست بلکه نشانه دگرگونی در ساختار اعتماد جهانی است. با افزایش تحریم‌های مالی، مداخله دولت‌ها در بازارها و تضعیف استقلال بانک‌های مرکزی، دارایی‌هایی مانند طلا و حتی رمزارزها نقش جایگزین پول رسمی را پررنگ‌تر کرده‌اند. این روند در صورت تداوم، می‌تواند نظم مالی پس از جنگ جهانی دوم را که بر محور دلار بنا شده بود، به چالش بکشد. رونق طلای امروزه بازتاب تاریکی اعتماد در اقتصاد جهانی است. هرگاه ملت‌ها و بازارها از آینده بترسند، به گذشته بازمی‌گردند و در این بازگشت، طلا همواره جایگاه خود را به ‌عنوان پناهگاه نهایی حفظ می‌کند. شاید این جهش ۴۲۰۰‌دلاری نه‌فقط هشداری درباره رکود یا تورم بلکه نشانه‌ای از بحران ایمان به نظام مالی مدرن باشد؛ بحرانی که با هر نوسان جدید طلا، صدای آن رساتر می‌شود.

وب گردی