فارن‌افرز از نظم در حال دگرگونی خاورمیانه گزارش می‌دهد

رژیم صهیونیستی از شریک تا تهدید مشترک

گروه بین الملل
کدخبر: 560291
سیاست‌های تهاجمی رژیم صهیونیستی پس از جنگ غزه باعث فروپاشی نظم امنیتی خاورمیانه و شکل‌گیری اتحادهای جدیدی شده که این رژیم را از شریک به تهدیدی مشترک تبدیل کرده است.
رژیم صهیونیستی از شریک تا تهدید مشترک

جهان‌صنعت- سیاست‌های تهاجمی و توسعه‌طلبانه رژیم صهیونیستی پس از جنگ غزه نه‌تنها تصویر این رژیم را در منطقه به‌کلی دگرگون کرده بلکه باعث فروپاشی نظم امنیتی مورد نظر واشنگتن و شکل‌گیری اتحادهای تازه‌ای در خاورمیانه شده است.

دو سال پس از آغاز جنگ غزه، رژیم صهیونیستی دیگر آن بازیگری نیست که کشورهای عربی بتوانند روی همکاری با آن حساب کنند. حملات گسترده به رهبران حماس در قطر که هفتمین کشور هدف حملات رژیم صهیونیستی پس از اکتبر ۲۰۲۳ است، نه‌تنها پایتخت‌های عربی را شوکه کرده بلکه اعتبار چتر امنیتی آمریکا را نیز زیر سوال برده است.

رژیم صهیونیستی که پیشتر نابودی رهبری حزب‌الله در لبنان، حملات مکرر به اهدافی در یمن و ضربات نظامی به ایران را نشانه تثبیت قدرت خود می‌دانست، حالا با پیامدهایی معکوس مواجه شده است. دولت‌های عربی که زمانی ایران را تهدید اصلی خود می‌دانستند و رژیم صهیونیستی را شریک احتمالی در مهار آن می‌دیدند، اکنون این رژیم را بازیگری خطرناک، بی‌ثبات‌کننده و غیرقابل پیش‌بینی می‌دانند.

شکاف در پروژه عادی‌سازی و بازتعریف موازنه قدرت

پروژه‌ای که آمریکا با «توافق ابراهیم» در سال ۲۰۲۰ برای پیوند دادن رژیم صهیونیستی با کشورهای عربی آغاز کرد، حالا در حال فروپاشی است. حمایت بی‌قید و شرط واشنگتن از رژیم صهیونیستی و سکوت در برابر توسعه شهرک‌سازی‌ها، حملات به سوریه و لبنان و تخریب ساختار غزه، نه‌تنها جایگاه آمریکا را تضعیف کرده بلکه مشروعیت سیاسی دولت‌های عربی هم‌پیمان با رژیم صهیونیستی را نیز به خطر انداخته است.

براساس یک نظرسنجی، حمایت مردمی از عادی‌سازی در سراسر منطقه به زیر ۱۳‌درصد سقوط کرده و در مراکش از ۳۱‌درصد در سال ۲۰۲۲ به ۱۳درصد در ۲۰۲۳ کاهش یافته است. عربستان سعودی که تحت‌فشار شدید واشنگتن برای عادی‌سازی بود، اکنون به دلیل بی‌اعتمادی به رفتارهای رژیم صهیونیستی مردد است. امارات متحده عربی نیز بهای سیاسی سنگینی برای دفاع از توافق ابراهیم پرداخته و قطر پس از حمله رژیم صهیونیستی به مذاکره‌کنندگان حماس در دوحه، به منتقد اصلی تل‌آویو بدل شده است.

چرخش سیاست‌ها از مصر تا ترکیه

تحولات اخیر حتی قدیمی‌ترین شرکای رژیم صهیونیستی را دچار دگرگونی کرده است. مصر که از زمان پیمان کمپ‌دیوید ۱۹۷۸ روابط دیپلماتیک خود را حفظ کرده بود، اکنون رژیم صهیونیستی را «دشمن» می‌خواند و همکاری امنیتی خود را کاهش داده است. همکاری نظامی مشترک مصر و ترکیه در شرق مدیترانه نشانه‌ای از تغییر آرایش امنیتی در منطقه است.

ترکیه نیز که پیشتر گرچه سیاست‌های رژیم صهیونیستی را محکوم می‌کرد اما آن را تهدیدی مستقیم نمی‌دانست، حالا روابط خود را با تل‌آویو تعلیق کرده، حریم هوایی‌اش را بسته و صادرات را متوقف کرده است. نگرانی از بی‌ثباتی در سوریه و حضور رژیم صهیونیستی در این کشور، یکی از دلایل اصلی این چرخش است و آنکارا اکنون اسرائیل را تهدیدی راهبردی برای امنیت ملی خود می‌داند.

امنیت چندقطبی

سیاست‌های تهاجمی رژیم صهیونیستی موجی از تنوع‌سازی در شراکت‌های امنیتی در منطقه به راه انداخته است. عربستان همکاری موشکی و پهپادی با چین را گسترش داده، تولید دفاعی بومی را افزایش داده و پیمان نظامی با پاکستان امضا کرده است. امارات متحده عربی جنگنده‌های فرانسوی خریداری کرده و با کره‌جنوبی در زمینه دفاع موشکی و انرژی هسته‌ای همکاری می‌کند. قطر و کویت به شبکه‌های امنیتی اروپایی پیوسته‌اند و کشورهای عربی به‌طور گسترده از پهپادهای ارزان‌تر ترکیه استفاده می‌کنند. ترکیه نیز با معرفی سامانه «گنبد فولادی» خود، موازنه دفاعی را مستقیما با «گنبد آهنین» اسرائیل مقایسه می‌کند. این تغییرات نشان می‌دهد نظم امنیتی جدیدی در حال شکل‌گیری است که در آن رژیم صهیونیستی دیگر محور امنیت منطقه نیست بلکه یکی از تهدیدهای اصلی آن تلقی می‌شود.

شکست پروژه‌های راهبردی و افول ابتکارهای مشترک

پروژه‌هایی که قرار بود آینده منطقه را بازتعریف کنند از «توافق ابراهیم» گرفته تا «کریدور هند–خاورمیانه– اروپا»، «نشست نقب» و ائتلاف فناوری I2U2، همگی زیرسایه سیاست‌های تهاجمی رژیم صهیونیستی قرار گرفته‌اند. حمله اخیر به دوحه نه‌تنها اعتبار قطر به‌عنوان میانجی را تضعیف کرد بلکه به آمریکایی‌ها و متحدان‌شان نشان داد که رژیم صهیونیستی می‌تواند بی‌ثبات‌کننده‌ترین عنصر این نظم باشد. همین موضوع باعث شده کشورهای منطقه به‌دنبال شرکای جدید و راهبردهای بومی‌تر باشند.

در پاسخ به این تحولات، بازیگران مهمی چون ترکیه و عربستان سعودی که پیشتر در بسیاری از پرونده‌ها رقیب یکدیگر بودند، اکنون به همگرایی نزدیک‌تری می‌اندیشند. دو کشور به دنبال همکاری برای ثبات‌بخشی به سوریه، پایان جنگ غزه و مهار اقدامات اسرائیل هستند. این همکاری‌ها ممکن است زمینه‌ساز پلتفرم امنیتی مشترک منطقه‌ای شود که مصر نیز در آن نقش‌آفرین خواهد بود.

البته ایران همچنان بخشی از معادله باقی مانده است. شبکه نیابتی آن تضعیف شده اما حذف نشده و ریاض و آنکارا تلاش می‌کنند ضمن مهار ایران، از تحریک آن پرهیز کنند تا از موج‌های جدید بی‌ثباتی جلوگیری شود. برای ایالات ‌متحده، این تحولات زنگ خطری جدی است. حمایت بی‌قید و شرط از اسرائیل، نفوذ واشنگتن را تضعیف کرده و این تصور را تقویت می‌کند که آمریکا منطقه را تنها از دریچه منافع رژیم صهیونیستی می‌بیند. کشورها به سمت چین، اروپا، روسیه و دیگر قدرت‌ها متمایل شده‌اند و این روند در صورت ادامه وضعیت کنونی شدت خواهد گرفت. اگر واشنگتن راهبرد خود را بازنگری نکند و به سمت چارچوب‌های امنیتی چندجانبه، کاهش تنش و حل عادلانه مساله فلسطین نرود، ممکن است معماری امنیتی‌ای را که سال‌ها برای ساخت آن تلاش کرده، با دستان خود ویران کند.

نظم نوین خاورمیانه بدون رژیم صهیونیستی؟

رژیم صهیونیستی با رویکرد توسعه‌طلبانه و سیاست‌های نظامی تهاجمی خود، نه‌تنها خود را از قلب نظم امنیتی منطقه کنار زده بلکه ایالات‌ متحده را نیز با خطر حاشیه‌نشینی مواجه کرده است. پروژه‌ای که قرار بود با پیوند رژیم صهیونیستی و اعراب، خاورمیانه را وارد دوره تازه‌ای کند، حالا به‌دلیل سیاست‌های تل‌آویو در حال فروپاشی است. در این میان، بازیگران منطقه‌ای با افزایش استقلال راهبردی، تنوع‌بخشی به شراکت‌های امنیتی و طرح‌ریزی نظم جدیدی هستند که ممکن است در آن رژیم صهیونیستی دیگر نه شریک، بلکه تهدید مشترک باشد.

منبع: جهان‌صنعت‌نیوز

وب گردی