14 - 12 - 2019
روز پزشک معنا ندارد
پزشک پیشکسوت و پدر علم نفرولوژی ایران گفت: پزشکان تافته جدابافته نیستند اما در شرایطی که در فضای مجازی و حتی حقیقی به بهانههای مختلف از جمله مالیات مدام به پزشکان توهین میشود و جامعه پزشکی با تهدید مواجه است، روز پزشک دیگر معنایی ندارد.
بهروز برومند، پزشک فوق تخصص نفرولوژی و بنیانگذار خدمات درمان بیماریهای کلیوی در ایران امروز در ۷۹ سالگی از مشکلات جامعه پزشکی و توهینها گلایه دارد. از او درباره فضای امروز جامعه پزشکی و دغدغههای پزشکان میپرسیم. مشروح این گفتوگو را با هم بخوانیم.
در آستانه روز پزشک هستیم، دغدغه امروز جامعه پزشکی ایران چیست؟
این روزها پزشکان آماج همه نوع حملات هستند یعنی هر کی هر جایی کم میآورد به پزشک حمله میکند. نمیگویم که پزشکان تافته جدابافته هستند اما پزشکان اسباب تمام بدبختی و گرانی مملکت نیستند. نمیگویم هیچ پزشکی از زیر بار مالیات در نمیرود اما فقط پزشکان نیستند که از زیر بار مالیات در میروند ولی مطمئن نیستم که دزدیهای نورچشمیها از فرار مالیاتی پزشکان کمتر باشد. به هر صورت در شرایطی که پزشکان این همه تحت فشار هستند، تنها پاسداشتی که از پزشکان میتواند بشود این است که حمله بیهوده به پزشک نشود.
ما در شرایطی هستیم که حداقل در فضای مجازی میبینیم افرادی حتی تهدید میکنند که برویم پزشکان را چاقو بزنیم تا آدم شوند، در این شرایط اصلا مراسم روز پزشک گرفتن چندان مفهومی ندارد.
نظرتان درباره افزایش ظرفیت دانشگاههای علوم پزشکی چیست؟
این حرفها مال امروز و دیروز نیست. من روزنامههایی دارم که مربوط به سال ۱۳۲۹ است یعنی بیش از ۷۰ سال پیش پزشکان به نخستوزیر وقت نامه نوشتند که وقتی امکانات ندارید که پزشک تربیت کنید، بیخودی ظرفیتها را بالا نبرید، درست مثل الان، دانشجویان پزشکی آن زمان اعتصاب کردند که جلوی این جور تصمیمات را بگیرند.اکنون هم امکانات برای افزایش ظرفیت رشتههای پزشکی نیست. مگر میشود بدون امکان ظرفیت اضافه کرد، هر چقدر هم که نیاز باشد.
اول باید امکانات ایجاد شود، امکانات آموزشی در بیمارستان باید تامین شود، نمیخواهیم که قاتل تربیت کنیم، میخواهیم پزشک تربیت کنیم. تربیت پزشک امکانات میخواهد که الان بیش از حد فعلی ندارند. بیمارستانها برای تربیت پزشک و حتی اشتغال آماده نیستند. به همین علت هر روز شاهد رفتن پزشکان به خارج از کشور هستیم.
خیلی از پزشکان مثل من نیستند که بمانند. هیچ اجباری به ماندن هم ندارم، اجازه طبابت در واشنگتن هم دارم. برای رفتن به آمریکا کافی است بلیت بگیرم. نمیشود به عدهای فحش بدهیم، توی سرشان بزنیم بعد بگوییم بمانید و خدمت کنید. خیلی از مسوولان این مشکل را نمیفهمند.
حتی اگر همه مردم کشور هم پزشک شوند، نمیشود خدمات پزشکی را ارزان کرد.
وقتی هم در پزشکی تولید انبوه شد، دیگر نمیشود گفت حالا اخلاق پزشکی هم رعایت کنید، چون اخلاق پزشکی را باید از استاد یاد بگیرند و استادی نیست که این همه جمعیت را بتواند آموزش بدهد.
منظورتان این است که رعایت اصول اخلاقی در جامعه پزشکی کمرنگ شده است؟
بله و همین طور کمرنگتر هم میشود چون استاد نمیبینند، مدل الگو نمیبینند، اخلاق پزشکی خواندنی و در کتاب نیست. باید دانشجویان پزشکی الگوها را ببینند تا یاد بگیرند و در این شرایط آموزشی این الگوها را نمیبینند که یاد بگیرند. باید با چشم فردی مثل دکتر مهدی آذر و دکتر قریب را ببینی که چطور با علم بالا و در نهایت مهارت و احترام ایستادهاند و به مردم خدمت میکنند.
در گذشته شرایط چطور بود که چنین الگوهایی تربیت میشدند؟
در گذشته دست کم پزشکان از جانب دولت آسیب نمیدیدند، اکنون بزرگترین لطمه را پزشکان از اداره مالیات میبینند.
این موضوع که مربوط به سالهای اخیر است؟
چندین سال است شروع شده است. هجمه علیه پزشکان سالهاست وجود دارد. از روزی که معیار به جای سواد و اخلاق شد، ظاهرسازی و بعد معلوم شد همانهایی که ادعا داشتند حالا پرونده میلیاردی دارند.
مشکلات اقتصادی چه تاثیری بر خدمات پزشکی گذاشته است؟
مشکلات اقتصادی هم مربوط به امروز و دیروز نیست و فقط تحریم نیست که مشکل ایجاد کرده است. قبل از آن هم خیلی از بیماران توان خرید دارو را نداشتند. بعد این مسائل را به گرانی خدمات پزشکی منتسب کردند. خدمات پزشکی گران نیست، توان مردم پایین آمده است.
چه کسانی میخواهند مردم را در مقابل پزشکان قرار دهند؟
نمیدانم، شاید عدهای برای بیگانگان کار میکنند. کسانی هستند که دارند اختلاس و دزدی میکنند، پزشکان درستکار خار چشم آنها و مزاحم آنها هستند. همانها علیه فرار مالیاتی پزشکان صحبت میکنند. از بین بردن اعتماد مردم و پزشکان به نفع کیست.
الان اعتماد مردم و پزشکان از بین رفته است؟
بله، یک بیمار میآید فکر میکند وقتی من در بیمارستان مشاوره میگذارم فقط میخواهم درآمدم را زیاد کنم یا درآمد همکارم را زیاد کنم. فکر میکند من بیخودی میخواهم برای او خرج بتراشم.
مورد دومی که دولت اذیت میکند، این است که به بیمارستانها فشار میآورد که درآمد پزشکان کم شود، من ۸۰ سالم است و دیگر روزهای آخر کارم است و با وجود اصرار بیماران فعالیت پزشکی را کنار میگذارم اما در حالی که بهای بنزین و نان و غذا بالا رفته سعی میکنند نرخ خدمات پزشکی را پایین نگه دارند.
تعرفههای پزشکی با سایر قیمتها، هزینهها، تورم و گرانیها تناسبی ندارد. بیمارستان باید خرج گوشت و غذای مریض را بدهد. وقتی وزارتخانه فشار میآورد که قیمت تعرفه بیمارستان نباید افزایش پیدا کند و بعد کیفیت را هم نگه دارد، نمیشود. اکثر بیمارستانها در حال ورشکستگی هستند.
بیمارستانهای دولتی و خصوصی هر دو در حال ورشکستگی هستند. البته در بخش دولتی بخش بسته میشود و کارمندان دولتی میمانند و حقوق میگیرند اما خصوصیها در وضعیت بسیار بدی هستند.
این گرانیها و مشکلات اقتصادی روی کیفیت خدمات بیمارستانی هم تاثیر گذاشته است؟
صد درصد، یک پزشک برای اینکه بتواند خدمت مناسب به مریض بدهد باید فکرش آرام باشد. حتما در این شرایط خطاهای پزشکی افزایش پیدا میکند؛ پزشکانی که بتوانند در این شرایط از کشور میروند یا شغلشان را عوض میکنند یا مطبشان را میبندند. بروید لیست پزشکانی را که مهاجرت کردهاند از رییس سازمان نظام پزشکی بگیرید که اعلام کردهاند هر سال ۷۰۰ نفر میروند. پزشکان در روز پزشک سال ۹۸ ناراحت هستند و وقتی یک پزشک ناراحت باشد و کارش را دوست نداشته باشد، کارش را درست انجام نمیدهد.
البته برخی پزشکان هم با تحمیل هزینههای القایی و رفتار تجاری بهانه را فراهم کردهاند؟
بله قبول دارم، اما در این شرایط افرادی هم هستند که آدم ۹۵ ساله رو به موت را میآورند و شکایت میکنند که پزشک به مریض من نرسید و مرد. نمیگویند بالاخره عمر طبیعی چقدر است، مریض بدحال را آوردهاند و حالا که فوت کرده علیه پزشک پرونده تشکیل میدهند. حتی عدهای اطراف بیمارستان ایستادهاند، وکیل دارند تا ببینند مریض کی مرده است. به او میگویند بیا برایت شکایت کنیم. شما یک روز اطراف بیمارستان باشید تا این افراد را ببینید.
ریشه این مسائل کجاست؟
ریشه این مسائل به فقر مردم مربوط میشود. خیلی از مسوولان هم دلسوز مردم نیستند وگرنه سعی میکردند امکان خدمت پزشکان و سایر صنوف را فراهم کنند. الان هیچ گروهی بنا نیست کار کند. با کارتخوان که مساله مملکت حل نمیشود.
چرا با گذاشتن کارتخوان در مراکز پزشکی مخالف هستید؟
چون مشکل با کارتخوان حل نمیشود. تازه در همین استفاده از کارتخوان هم هزار جور تقلب و رانت وجود دارد. من با دادن مالیات مشکل ندارم اما وقتی به پزشکان میگویند کارتخوان بگذارید یعنی تو دزدی کردهای، این توهینآمیز است مگر اینکه بگویند همه اصناف و نمایندگان مجلس هم باید کارتخوان بگذارند. چرا یک نماینده مجلس باید ۱۵ میلیون تومان حقوق بگیرد بعد بگویند یک پزشک متخصص استاد دانشگاه چرا این قدر حقوق میگیرد.
حالا مالیات بگیرند اشکال ندارد اما اگر بناست از پزشک مالیات بگیرند، از مهندس هم باید بگیرند، از مداح هم باید مالیات بگیرند که ۲۰ دقیقه مداحی میکند و چند میلیون تومان میگیرد. حالا نمیتوانیم بگوییم فلان جا هم کارتخوان بگذارند؛ جاهایی که درآمدشان از کل اداره مالیات بیشتر است.
نتیجه این نارضایتیها در کیفیت خدمات درمانی که مردم میگیرند چیست؟
قطعا کیفیت خدمات درمانی پایین آمده است، خطاها بیشتر و رضایت مردم کمتر میشود. حرمتها هم از بین رفته که مردم به راحتی بیایند دردشان را به پزشک بگویند. نگاه مهرآمیز بین پزشک و بیمار که مهمترین مساله است از بین رفته است.
در حوزه تخصص خودتان خدمات به بیماران کلیوی و دیالیزی چه تغییری کرده است؟
الان دیگر برای بیمارستان صرف نمیکند که بیمار دیالیزی پذیرش کند، امکان گسترش بخشهای دیالیز وجود ندارد. همین الان برای گسترش بخش دیالیز بیمارستان پارس مشکل داریم. مخارج درمان بیماران از درآمد بیشتر است، مریضها هم ناراضی هستند، این تازه در یکی از بهترین بیمارستانهای پایتخت است. بروید سایر مراکز جنوب تهران و شهرهای دیگر را ببینید چه وضعی دارند. خیلی از بیماران دیالیزی، کارمندان کمدرآمد هستند. خیلیهایشان اصلا بیکارند و درآمدی ندارند.
کمبودی در تجهیزات دیالیز هم هست؟
بله، صافی دیالیز کمبود ندارد چون تولید داخل است اما در مورد خیلی از تجهیزات دیگر کمبود داریم. سال گذشته وزارت بهداشت طرحی داشت که میخواستند مراکز دیالیز را خصوصی کنند. من به دکتر هاشمی وزیر گفتم این کار باعث فساد است، عدهای میلیاردها تومان گرفتند، گفتند از آنها وثیقه میگیریم، اما آمدند میلیاردها تومان به بهانه خصوصیسازی دیالیز گرفتند و از کشور خارج شدند و این طرح متوقف شد، بپرسید خصوصیسازی دیالیز برای وزارت بهداشت در استان البرز چقدر تمام شد و چند مرکز ساخته شد. افرادی بودند که وابسته بودند و فقط میخواستند وام بگیرند.
شما سابقه کار اجرایی هم دارید، الان پیشنهاد شما برای اصلاح امور پزشکی کشور و رفع این نابسامانیها و نارضایتیها چیست؟
کار به دست کاردان سپرده شود، یعنی کسی رییس دانشگاه شود که خدمات شایستهای داشته است. من سالها قبل به آقای خاتمی نوشتم کاری کنید که مسوولان وزارتخانهها اقوام و آقازادهها نباشند، آدمهای کاردان و کاربلد را منصوب کنید، اما نکردند. آدمهای کاربلد بیایند نه اینکه افرادی برای تبلیغات و داشتن مقام وارد کار شوند. چه اشکالی دارد یک نفر از اقلیتها اگر شایستگی داشت، او را بگذاریم سر کار.الان در این وضعیت هم پزشک، هم پرستار و هم بیماران ناراضی هستند، یعنی کار به دست کاردان نیست. توانمندیهای افراد و شایستگیهایشان ملاک نیست. مسائل دیگری ملاک است. خیلی حرفها را هم نمیتوان گفت. قابل چاپ نیست. وقتی خرافات ترویج میشود مردم میفهمند که با کار و تلاش نمیشود پول درآورد. ملاکهای دیگری وجود دارد. با حقهبازی باید پول درآورد.
شما به عنوان پدرعلم نفرولوژی ایران در روز پزشک چه پیامی برای همکارانتان دارید؟
پیام من این است که مملکت ما تاریخ ارزندهای دارد. باید بکوشیم درستش کنیم. با وجود همه فشارها و ناملایمات باید بکوشیم تا مردم از خدمات پزشکی راضی باشند. باید از شأن حرفه پزشکی صیانت کنیم. اگر یک نفر کار اشتباهی کرد، نگوییم اگر دیگران کار بد میکنند، ما هم همین طور عمل میکنیم.
علاوه بر اینکه برای بیماران با وجدان و دقت عمل میکنیم، توانایی مالی بیماران را هم در نظر بگیریم. بسیاری از بیماران توانایی پرداخت هزینه MRI را ندارند یا اسکنهای جدیدی مثل پت اسکن آمده که خیلی ضروری نیست اما تجویز میکنند و حتی عدهای را به ترکیه میبرند که پت اسکن انجام دهند. در بیشتر موارد هیچ ضرورتی ندارد، پزشکان طوری رفتار کنند که بیمار مجبور نباشد خانهاش را بفروشد تا هزینه عمل را تامین کند.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد