رقیبهای قدرتمند ایران در بازار روسیه
فاطمه عباسپور– سال ۱۴۰۱ بود که خبرگزاری تاس، بزرگترین خبرگزاری کشور روسیه و چهارمین خبرگزاری بزرگ جهان اعلام کرد که ولادیمیر پوتین، رییسجمهور روسیه در دیدار با مرحوم رئیسی، رییسجمهور وقت ایران خبر مهمی را اعلام کرد که میتوانست تحول بزرگی در روابط تجاری دو کشور باشد. پوتین در این نشست که در حاشیه اجلاس سران سازمان همکاری شانگهای جریان داشت، اعلام کرد که بهزودی یک هیات تجاری بزرگ روسی متشکل از ۸۰شرکت برای یک ماموریت تجاری راهی ایران میشود. اعلام این خبر در آن زمان بازتاب گستردهای میان رسانههای داخلی داشت و آرزوهای دور و دراز فراوانی را در سر بسیاری به وجود آورد که روسیه را کلید دور زدن تحریمهای اقتصادی میپنداشتند.
آن سفر در شهریورماه ۱۴۰۱ انجام شد؛ حجم صادرات ایران به روسیه در آن سال چیزی در حدود ۷۵۰میلیون دلار بود و به تازگی اعلام شده است که این رقم در خوشبینانهترین حالت در زمان مشابه سال جاری به یکمیلیارد و ۴۰۰میلیون دلار خواهد رسید. وضعیت این آمار به صورت نسبی بد نیست اما زمانی متوجه بغرنج بودن اوضاع میشویم که بدانیم واردات سالانه روسیه به طور متوسط به ۶۰۰میلیارد دلار در سال میرسد! این در حالی است که سهم ایران از این بازار به ۲میلیارد دلار هم نمیرسد یعنی کمتر از یکدرصد از واردات کل این کشور! کارشناسان اعتقاد دارند ریشههای این وضعیت بسیار عمیقتر و اساسیتر از این است که اعزام هیاتهای تجاری بتواند آن را حل کند.
تبدیل گیلان به محور روابط تجاری ۲ کشور
روز گذشته هیات تجاری استان اولیانوفسک روسیه به ریاست روسلان گاینالدینوف، مشاور استاندار و رییس سازمان منطقهای حمایت از کارآفرینی استان بهمنظور دیدار و رایزنی با مقامات و فعالان اقتصادی استانهای قزوین و گیلان و همچنین بازدید از مناطق ویژه اقتصادی و بنادر انزلی و آستارا به ایران اعزام شد. استان اولیانوفسک یکی از استانهای صنعتی و کشاورزی فدراسیون روسیه است که محور پروژه ترانزیتی-لجستیکی «ولگا میانه-دریای کاسپین-خلیجفارس» به صورت ریلی «اولیانوفسک-آستارا» و دریایی «اولیانوفسک-دریای خزر» در چارچوب کریدور شمال-جنوب است.
از مهمترین اهداف این سفر، تبدیل گیلان به محور تبادلات تجاری ایران و روسیه بود. چنانکه گینتدینوف در حاشیه نشست هیات روسی با معاون هماهنگی اقتصادی استاندار گیلان در رشت اظهار کرد: سفر به گیلان به دستور استاندار اولیانوفسک روسیه با هدف بررسی راههای همکاری و ترانزیتی که از مسیر گیلان میتواند به جنوب ایران و کشورهای دیگر ارسال شود، انجام شد. وی همچنین از اعزام نخستین کشتی از بنادر شمالی ایران و آستارا به اولیانوفسک در بهار آینده خبر داد.
شنیدن این اخبار به خودی خود امری امیدوارکننده است اما اگر حین شنیدنشان صادرات کمتر از یکدرصدی را کماکان در ذهن نگه داریم دیگر نمیتوان چندان خوشبین بود. در این میان سوالی که در ذهن مخاطب ایجاد میشود این است که چرا تجارت ایران و روسیه با وجود روابط گرم سیاسی و میل رسمی طرفین به افزایش همکاری کماکان در سطح حداقلی باقی مانده است؟ ریشه این وضع در کجاست؟ ریشههای فاصله معنادار میان «روابط سیاسی» و «روابط اقتصادی» چیست؟
ضعف زیرساختهای بانکی و مالی
نخستین گلوگاه، ضعف زیرساختهای بانکی و مالی است. محدودیت در تراکنشهای بینالمللی، دشواری در تبدیل ارز، نبود سازوکارهای مطمئن تسویه مالی و فقدان کانالهای بانکی پایدار، تجارت با روسیه را حتی در مواردی که تقاضا و کالا وجود دارد، با ریسک جدی مواجه میکند.
نبود روابط بانکی پایدار ناشی از محدودیتهای تحریمی و خروج ایران از شبکه سوئیفت موجب شده انجام تراکنشهای مالی حتی برای معاملات ساده با پیچیدگی و ریسک بالا همراه باشد. بانکهای دو کشور امکان ارائه ابزارهای استانداردی مانند اعتبار اسنادی را ندارند و پرداختها ناچار از مسیرهای غیررسمی، نقدی یا واسطهای انجام میشود. این مساله نهتنها هزینه مبادلات را افزایش میدهد بلکه اعتماد تجار به امکان دریافت و انتقال بهموقع پول را کاهش میدهد. از سوی دیگر نبود سازوکار مشخص برای تبدیل روبل به ریال و برعکس بیثباتی نرخ ارز و فقدان سیستم تسویه دیجیتال مشترک، تجارت را غیرقابلپیشبینی و برنامهریزی بلندمدت را تقریبا ناممکن میکند.
چالش ذاتی در ساختار بازار روسیه
در کنار محدودیتهای مالی، ساختار بازار روسیه نیز چالشی جدی برای صادرکنندگان ایرانی است. بازار روسیه یکی از رقابتیترین بازارهای منطقه بهشمار میرود و بخش عمده واردات این کشور از مسیر کشورهایی مانند چین، ترکیه، برزیل، هند و کشورهای اروپایی تامین میشود؛ کشورهایی که سالهاست جایگاه خود را در بازار روسیه تثبیت کردهاند. این رقبا از مزیتهایی نظیر کیفیت بالاتر، سیستم توزیع مناسب، بستهبندی استاندارد، ثبات در عرضه و شبکههای لجستیکی قوی برخوردارند. در مقایسه، بسیاری از کالاهای ایرانی هنوز در حوزه استاندارد، بستهبندی، تنوع محصول و استمرار عرضه با محدودیتهایی مواجه هستند که باعث میشود در رقابت با تامینکنندگان باسابقه، شانس کمتری برای حفظ بازار داشته باشند.
افزون بر این، رویههای سختگیرانه روسیه در زمینه کیفیت، گواهیهای بهداشتی و الزامات فنی باعث شده ورود کالاهای ایرانی به این بازار نیازمند سازگاری بیشتری باشد. هرگونه تاخیر در حملونقل به دلیل محدودیتهای لجستیکی، نبود خطوط منظم دریایی و ضعف زیرساختهای ترانزیتی، جذابیت اقتصادی محصولات ایرانی را کاهش داده و احتمال تغییر سریع تامینکنندگان از سوی توزیعکنندگان روسی را افزایش میدهد.
عدم همخوانی میان نیازهای روسیه و صادرات ایران!
مبحث مهم دیگر این است که اساسا سطح همخوانی میان نیاز وارداتی روسیه و توان صادراتی ایران محدود است. روسیه عمدتا به کالاهای صنعتی و فناورانه نیاز دارد در حالی که ایران مزیت رقابتی اصلی خود را در حوزه کشاورزی و مواد اولیه دارد. همین عدم تطابق ساختاری، همراه با رقابت شدید در همان بازارهای مصرفی که ایران حضور دارد، موجب شده سهم ایران از بازار وسیع وارداتی روسیه بسیار اندک باشد و باوجود روابط سیاسی مثبت، تجارت دوجانبه رشد قابلتوجهی پیدا نکند.
واردات روسیه عمدتا از مجموعهای از کالاهای صنعتی و با فناوری متوسط تا پیشرفته تشکیل میشود. مهمترین اقلام وارداتی این کشور شامل ماشینآلات و تجهیزات صنعتی، تجهیزات الکتریکی و الکترونیکی، خودرو و قطعات آن، دارو و محصولات دارویی، تجهیزات فنی و پزشکی، مواد شیمیایی و پلاستیکی، و همچنین برخی کالاهای مصرفی همچون موادغذایی است. بخش قابلتوجهی از این کالاها از کشورهایی مانند چین، آلمان، ایالات متحده و سایر کشورهای اروپایی و آسیای شرقی تامین میشود؛ کشورهایی که دارای صنایع پیشرفته، زنجیره تامین گسترده و استانداردهای تولید رقابتی هستند. رقابت در این بازار بسیار شدید است زیرا روسیه برای هر گروه کالایی چندین تامینکننده قدرتمند دارد که از مزیت تکنولوژی، قیمت و کیفیت برخوردارند.
در مقابل، صادرات ایران به روسیه ترکیب محدودتر و متمرکزتری دارد. بخش عمده صادرات ایران شامل محصولات کشاورزی و غذایی مانند میوه، سبزی، خشکبار و برخی اقلام فرآوریشده است. علاوه بر این، مواد اولیه پلیمری و برخی محصولات پتروشیمی نیز بخش دیگری از سبد صادرات ایران را تشکیل میدهد. این گروههای کالایی تنها بخش کوچکی از نیازهای بزرگ و متنوع وارداتی روسیه را پوشش میدهند و در عین حال با رقابت شدید سایر کشورها -از جمله ترکیه، چین، هند و کشورهای شرق اروپا- روبهرو هستند.
جایگاه مستحکم بلاروس و ترکیه
لازم به ذکر است که روسیه بخش قابلتوجهی از نیاز خود به مواد غذایی، میوه، سبزیجات و محصولات کشاورزی را از کشورهای همسایه یا کشورهایی تامین میکند که در حوزه تولید و صادرات این اقلام مزیت رقابتی دارند. در صدر این فهرست، بلاروس قرار دارد که تقریبا بخش عمده واردات لبنیات روسیه -شیر، کره، پنیر و سایر فرآوردههای دامی- را تامین میکند. نزدیکی جغرافیایی، همپیمانی سیاسی و استانداردهای قابل قبول غذایی بلاروس سبب شده این کشور جایگاه مسلطی در این بازار داشته باشد. در کنار بلاروس، کازاخستان نیز یکی از تامینکنندگان مهم محصولات لبنی و برخی اقلام کشاورزی برای روسیه به شمار میرود.
در حوزه میوه، سبزیجات و محصولات باغی، کشورهایی مانند ترکیه، آذربایجان و ازبکستان سهم برجستهای دارند. ترکیه به دلیل اقلیم متنوع، تولید انبوه و تجربه طولانی در صادرات محصولات تازه، یکی از اصلیترین عرضهکنندگان میوه و سبزی -از جمله گوجهفرنگی، هلو، سیب و انواع سبزیجات- به بازار روسیه است. آذربایجان نیز با بهرهگیری از نزدیکی جغرافیایی و هزینه حملونقل پایین، در صادرات گوجهفرنگی، سیب و دیگر محصولات باغی به روسیه جایگاه مهمی کسب کرده است. ازبکستان نیز سالانه حجم قابلتوجهی انگور و میوه تازه به روسیه صادر میکند و بهتدریج حضور خود را در این بازار تقویت کرده است.
یک نتیجهگیری کلی
این موضوع غیرقابل انکار است که کماکان با وجود تمام این موارد دو طرف ظرفیت غیرقابل انکار و عظیمی برای ارتقا روابط تجاری خود دارد اما به هرحال واقع گرایی یکی از مهمترین خصلتها در عالم تجارت است. روسیه به تنهایی نمیتواند جای خالی را که تحریمها و نبود بازارهای صادراتی غربی از خود به جا گذاشتهاند، پر کند. همچنین تا زمانی که بحث تحریمها و مسائل مالی و بانکی حل نشوند، تجارت با روسیه نمیتواند به نهایت پتانسیل خود برسد. این موضوعی است که اعزام دهها و صدها هیات تجاری نیز نمیتواند تغییری در آن ایجاد کند.
