رفتار بنسلمان درسهایی برای دیگران
بعد از چین و روسیه، این بار نوبت ایالات متحده است که تمامیت ارضی ایران را به چالش بکشد و در خاک همسایه جنوبی کشورمان از مواضع اعراب در خلیجفارس دفاع کند. در نمونههای پیشین اعراب خلیجفارس و مشخصا حاکمان عربستان سعودی رهبران چین و روسیه را دعوت کرده بودند و در مقابل ایشان قراردادهای اغواکننده و جذاب قرارداده بودند تا جایی که عالیترین مقام پکن و مسکو، مطیع عربهای ساکن ریاض شدند و همان چیزی که عربهای خلیجفارسنشین درباره تمامیت ارضی و جزایر سهگانه ایران میخواستند بشنوند، بر زبان آوردند. جالب است که حتی اعتراض رییسجمهور وقت ایران- ابراهیم رییسی- و وزیر خارجهاش باعث پس گرفتن این اظهارات از طرف روسها و چینیها نشد و این دو کشور که خود را متحد راهبردی ایران میدانند، تنها به دلجوییهای دیپلماتیک برای آرام کردن تهران، بسنده کردند.
حالا دوباره همان سناریو- ولی با بازیگری دونالد ترامپ- در حال اجراست. در وهله نخست استقبال از ترامپ در عربستان سعودی، بسیار اشرافی و شکوهمند بوده است. در موارد پیشین هم برای رهبر پکن و هم برای رهبر روسیه، هواپیماهای جنگی عربستان، هواپیمای حامل مقام ارشد روس و چینی را تا محل فرود همراهی و اسکورت کردند و بنسلمان خودش برای استقبال تا پای پلکان هواپیما آمد. در این مورد هم بن سلمان خودش تا پای پلکان هواپیما آمد و از ترامپ استقبال کرد. این امر نشان داد که رهبر سعودی علاقهمند به ایجاد حساسیت یا سوءتفاهم نیست و نمیخواهد اسیر حسادتهای سیاسی و سوءتعبیر شود. از این بابت هیچ تفاوتی میان ترامپ با رقبای روسی و چینیاش قائل نشد. علاوه بر این تشریفات
رعایت شده در مورد ترامپ با آنچه در مورد شی جینپینگ و ولادیمیر پوتین اجرا شد همانند بوده است.
این همسانی میان ترامپ با رقبای چینی و روسیاش پیام روشنی به آمریکاییها و افکار عمومی جهان مخابره میکند که هیچ عقلی نمیتواند عربستانی را حیاطخلوت واشنگتن یا حتی بدتر، گاو شیرده ترامپ تلقی کند. بلکه عربستان تصمیم به افزایش تعداد متحدان راهبردی خود گرفته و دراینباره از کمک پکن و روسیه نیز بهرهمند شده است. این رفتار البته برای دو کشور پیش گفته هم جذاب است که در مناسبات نوین ریاض، همپای ایالات متحده قرار بگیرند و امکان برخی راهبریهای تجاری- امنیتی را در خاورمیانه در دست بگیرد. عربستان هم، چنین تدارک دیده است که برخی رهبران عرب در ریاض حاضر شوند و مانند آنچه در مورد چین و روسیه رخ داد و در حضور پوتین و پینگ نشست سران اتحادیه عرب در میان این دیدارها برگزار شد و مقام غیرعرب در موقعیتی قرار گرفت که تملک جزایر سهگانه به امارات را تاکید کند، این بار هم برنامهریزان استقبال از ترامپ به گونهای برنامهریزی کردهاند که همان سناریو راه بیفتد و رهبران عربستان از تمامی رهبران کشورهای عضو اتحادیه عرب دعوت کردهاند تا به ریاض سفر کرده و در نشست مشترک حاکم ایالات متحده و اعضای حاکم اتحادیه عرب شرکت کنند.
انتظار میرود در پایان این نشست ترامپ مانند همکاران روسی و چینیاش از آنچه که راهحل صلحآمیز، سیاسی و غیرنظامی برای حل اختلافهای دو سوی خلیجفارس میخواند، دفاع کند. چنین پیشنهادی در وهله اول به معنای آن است که ایالات متحده نیز مانند دو رهبر دیگر، مالکیت جزایر سهگانه را نه متعلق به ایران که قابل مناقشه میدادند.
البته آنچه که احتمال داده و اعلام شده بود که در این سفر، ترامپ از نام جعلی خلیجفارس استفاده و برای رسمیت بخشیدن به آن تلاش خواهد کرد، پس گرفته شده و به همین خاطر فعلا انفجار بمب خبری از سوی ترامپ در دستور کار نیست اما ممکن است همین نادیده گرفتن تمامیت ارضی جایگزین رسمیت بخشیدن به نام جعلی خلیجفارس شود و به این ترتیب ترامپ در نشست فوقالعاده اتحادیه عرب و حمایت از مواضع ایشان درخصوص جزایر ایرانی خلیجفارس مشارکت کند.
از منظر دیپلماسی، باید تمهیدات اندیشیده شده از سوی بنسلمان را موفق ارزیابی کرد. طی دو سال گذشته رهبر ریاض سه رهبر عالیرتبه جهان را به خاک خود آورده، با آنان قراردادهای اقتصادی و سیاسی بسیار مهم امضا کرده و کشور خود را تا سطح شریک تجاری کامل سه قدرت بزرگ ارتقا داده است. در حصول این اهداف و دستیابی به موقعیت حاضر، عربستان و بنسلمان هیچ امتیاز نامتعارف یا اضافیای به طرف مقابل نداده و در مقابل قدرتهای بزرگ کوتاه نیامده است.
مثلا اکنون گفته میشود که قرار است عربستان در زنجیره تولید و تامین قطعات F-15 قرار گیرد. اگر این امر رخ دهد، باید پذیرفت که عربستان جایگاه خود را به یک شریک و همکار صنعتی راهبردی ایالات متحده ارتقا داده است.
نکته مهم آن است که دستاوردهایی که عربستان در جریان ملاقات با عالیرتبهترین مقامهای قدرتهای بزرگ به دست آورده از موضع برابر صورت گرفته و مثلا به چین درباره خرید نفت تخفیف نداده، از موضع روسیه در قبال جنگ اوکراین حمایت نکرده و در مقابل نزدیک شدن به اسرائیل، به واشنگتن اطمینان نداده که پذیرش صلح ابراهیم را هم به تشکیل حکومت مستقل فلسطینی منوط کرده است.