رشد اقتصادی از فرهنگ می‌آید، نه فقط از فناوری

کدخبر: 565057
نوبل اقتصاد ۲۰۲۵ به سه اقتصاددان تعلق گرفت که توضیح دادند چرا پیشرفت فناوری و نوآوری موتور اصلی رشد اقتصادی است. اما اهمیت کار آن‌ها فراتر از معادلات فنی اقتصاد است؛ زیرا نشان می‌دهد که رشد نه فقط از دل علم و تکنولوژی، بلکه از بطن فرهنگ و تصور جمعی نسبت به آینده زاده می‌شود.
رشد اقتصادی از فرهنگ می‌آید، نه فقط از فناوری

جهان صنعت –  در روزهایی که «شورای آینده‌نگری جهانی» وابسته به مجمع جهانی اقتصاد در دبی برگزار شد، اندرو استیر، استاد برجسته دانشگاه جورج‌تاون و از چهره‌های بانفوذ حوزه محیط‌زیست، در یکی از نشست‌های کلیدی گفت: «برای درک اینکه رشد از کجا می‌آید، کافی است بپرسیم چرا این سه اقتصاددان جایزه نوبل را بردند؟» پاسخ او روشن بود: آن‌ها نشان داده‌اند که فرهنگِ پذیرش تغییر، از خودِ فناوری مهم‌تر است.

تخریب خلاق؛ از نابودی تا نوآفرینی

پایه نظریه برندگان نوبل بر مفهوم معروف «تخریب خلاق» (Creative Destruction) استوار است؛ ایده‌ای که نخستین‌بار ژوزف شومپیتر در میانه قرن بیستم مطرح کرد. بر اساس این دیدگاه، رشد اقتصادی واقعی از دل تخریب‌های خلاقانه‌ای بیرون می‌آید که در آن، شرکت‌ها، صنایع و مشاغل ناکارآمد از میان می‌روند تا جای خود را به نوآوری‌های تازه بدهند.

به گفته استیر، «راز پایداری نظام سرمایه‌داری همین است: از دل نابودی، زندگی تازه‌ای متولد می‌شود. یک بحران دات‌کام ممکن است بذر رونق هوش مصنوعی آینده را بکارد.» کشورهایی که این واقعیت را می‌پذیرند و بستر رقابت آزاد را حفظ می‌کنند، بیش از دیگران رشد خواهند کرد.

علم کافی نیست؛ فرهنگ تغییر تعیین‌کننده است

یکی از برندگان نوبل، جوئل موکیِر، مورخ اقتصادی دانشگاه نورث‌وسترن و متخصص تاریخ نوآوری در اروپا است. به گفته استیر، «موکیر نشان داده است که علم بدون فرهنگِ پذیرای تغییر، به رشد پایدار نمی‌انجامد.» او یادآور می‌شود که در اروپا، انقلاب صنعتی نه‌فقط نتیجه پیشرفت علمی بلکه حاصل باور جمعی به امکان تغییر بود؛ جامعه‌ای که انتظار داشت «اتفاقات بزرگ بیفتد.»

در واقع، نوآوری زمانی به نیروی محرکه اقتصاد بدل می‌شود که جامعه نه از تغییر بترسد، بلکه آن را مطالبه کند. به همین دلیل، استیر هشدار می‌دهد که در جهان امروز، ترس از فناوری یا «تکنوفوبیا» می‌تواند بزرگ‌ترین مانع رشد باشد. او می‌گوید: «خطر آن است که ما دست از انتظار برای رشد بکشیم و در برابر تغییرات ویرانگر کمتر بردبار باشیم.»

نوآوری، قربانیِ ترس از خودش

این نگرانی، بازتابی از واقعیت عصر حاضر است؛ زمانی که هوش مصنوعی و فناوری‌های نو، همزمان هم امید به آینده و هم ترس از جایگزینی انسان را زنده می‌کنند. به گفته مارین لابور، مدیرکل و استراتژیست کلان در دویچه‌بانک فرانسه، «تأثیر هوش مصنوعی را در بازارهای مالی و بورس می‌بینیم، اما هنوز اثری محسوس بر بهره‌وری ندارد.»

او توضیح می‌دهد که اگرچه سرمایه‌گذاران در حال قیمت‌گذاری روی موج جدید نوآوری هستند، اما بسیاری از بنگاه‌ها هنوز نتوانسته‌اند از آن برای بهبود واقعی کارایی استفاده کنند. این شکاف میان هیجان فناوری و ثمره اقتصادی واقعی، شاید مهم‌ترین چالش رشد در دهه پیش‌رو باشد.

دبی و پرسش از آینده رشد

در نشست «چه چیزی رشد آینده را هدایت می‌کند و چه چیزی نه»، که در چارچوب مجمع جهانی اقتصاد در دبی برگزار شد، ترکیبی از اقتصاددانان، مدیران فناوری و خبرنگاران اقتصادی حضور داشتند. بحث اصلی حول این محور بود که رشد آینده، نه صرفاً از دل ابزارها بلکه از تحول در ذهنیت‌ها برمی‌خیزد.

استیر در این نشست گفت: «ما بیش از اندازه دنبال پاسخ به این پرسشیم که “فناوری بعدی چیست؟” در حالی که مسأله مهم‌تر، فرهنگ و ادراک است. این‌ها تعیین می‌کنند که آیا نوآوری به رشد می‌انجامد یا نه.» او تأکید کرد که حتی پیشرفته‌ترین فناوری‌ها نیز بدون زیرساخت فرهنگی مناسب، در نهایت به رکود منتهی می‌شوند.

سازگاری، کلید بقا در عصر هوش مصنوعی

اما این تغییر فرهنگی تنها بر سیاست‌گذاران یا شرکت‌های بزرگ محدود نمی‌شود. در همان نشست، علی سجوانی، مدیرعامل شرکت بین‌المللی «داماک» در دبی، درباره آینده نیروی کار در عصر هوش مصنوعی هشدار داد: «ما در جلسه‌ای عمومی به کارکنان گفتیم شاید تا چند سال دیگر، شصت درصد نیروها کاهش یابند. تنها کسانی رشد خواهند کرد که خود را با فناوری وفق دهند.»

این جمله بازتاب همان منطق ویرانگری خلاق است؛ سازگاری و یادگیری مداوم، شرط بقا در اقتصاد آینده است. رشد سریع در عصر هوش مصنوعی، الزاماً به معنای افزایش اشتغال نیست، بلکه به معنای تحول مداوم در ماهیت کار است.

تحلیلگران معتقدند پژوهش برندگان نوبل امسال پاسخی تازه به پرسش قدیمی است: چرا نظام سرمایه‌داری توانسته با وجود بحران‌های مکرر، خود را بازسازی کند؟ پاسخ، در «دینامیک درونی تخریب و خلق» نهفته است. هر بار که یک صنعت فرومی‌پاشد، زمینه‌ای برای نوآوری تازه فراهم می‌شود. هر رکود، در واقع مرحله‌ای از بازآفرینی است.

از این منظر، رشد اقتصادی مفهومی ایستا نیست، بلکه فرآیندی پویا و فرهنگی است که نیاز به ریسک‌پذیری، امید و پذیرش نوسان دارد. اگر جامعه‌ای به ثبات بیش از حد وابسته شود، در واقع از ظرفیت رشد خود می‌کاهد.

فرهنگ رشد؛ سرمایه‌ای نادیدنی اما حیاتی

در پس همه‌ی نمودارها و شاخص‌ها، عنصری نهفته است که کمتر به چشم می‌آید اما بیشترین اهمیت را دارد: فرهنگ رشد. فرهنگ یعنی مجموعه‌ای از ارزش‌ها و انتظارات جمعی درباره آینده؛ اینکه آیا مردم انتظار پیشرفت دارند یا از تغییر می‌ترسند.

کشورهایی که این فرهنگ را نهادینه کرده‌اند، معمولاً در نوآوری، کارآفرینی و پذیرش شکست پیشروترند. اما در جوامعی که شکست ناپذیرفتنی و تغییر تهدیدآمیز تلقی می‌شود، چرخه نوآوری کند و پرهزینه خواهد بود.

وب گردی