27 - 03 - 2020
ردپای کمبود تکنولوژی در سینمای ایران
مینا جعفری- وجود تکنولوژی و بالا رفتن میزان استفاده عامه مردم از دستاوردهای آن و تاثیر مستقیم بر زندگی باعث شده تا تکنولوژی یکی از پربحثترین موضوعهای حال حاضر جامعه باشد. سینمای ایران هم از این قافله عقب نمانده و گهگاه سوژه اصلی فیلم را به این موضوع و تاثیر آن بر شخصیتهای داستان اختصاص میدهد.
«رخ دیوانه» ابوالحسن داوودی یکی از فیلمهایی است که با استفاده از تکنولوژی فضای مجازی، داستان قصهگوی فیلم را پیش میبرد و به خوبی روابط میان جوانهای فیلم را که از طریق گروهی در اینترنت با هم آشنا شدند به تصویر میکشد. «قتل آنلاین» مسعود آبپرور هم یکی دیگر از فیلمهایی است که در دهه ۸۰ به موضوع فضای مجازی پرداخت و رابطه میان جوانهایی را نشان داد که از طریق گفتوگو در اینترنت با یکدیگر آشنا میشوند و ملاقات میکنند.
«دیگه چه خبر» تهمینه میلانی، «مرد عوضی» محمدرضا هنرمند و «سفر جادویی» ابوالحسن داوودی فیلمهایی هستند که در دهه هفتاد و قبل از به وجود آمدن علم فضای مجازی و با استفاده از تکنولوژی به عنوان سوژه اصلی فیلم، موقعیتهای کمیک بسیاری ساختند و از پرمخاطبترین فیلمهای آن دهه بودند.
در این بین فیلمهای زیادی است که به تکنولوژی فضای مجازی میپردازد و سوالی که در ذهن ما به وجود میآورد این است که چرا سینمای ایران در مقایسه با سینمای بینالمللی استفاده کمتری از تکنولوژی در سوژه فیلمها دارد. سینمای ایران از نبود تکنولوژی دیجیتال استاندارد رنج میبرد و اکثر تولیدات سینمایی با حداقل امکانات روز دنیا ساخته میشود. در این بین هم شاید ایدههای بسیاری به دلیل کامل نبودن شرایط ساخته شدن در ایران، سوخت شود.
از زمان ساخته شدن «آبی و رابی» اولین فیلم سینمای ایران که به صورت صامت به روی پرده رفت و بعد از آن «دختر لر» و ناطق شدن فیلمهای تولیدی، سینمای ایران مدام در حال تحول و به روز شدن است. اما همچنان در مقیاس بینالمللی در پایینترین حد امکانات است.
برای بررسی تاثیر روند رشد تکنولوژی بر فیلمهای تولیدی و عقب ماندن سینمای ایران از استانداردهای بینالمللی به سراغ سینماگرانی رفتیم که اطلاعات کامل و تجربههای موفقی در این زمینه دارند.
ابوالحسن داوودی با سه فیلم «من زمین را دوست دارم»، «سفر جادویی» و «رخ دیوانه» یکی از معدود کارگردانهایی است که از تکنولوژیهای روز سینما برای فرم و محتوای فیلمهایش از دهههای گذشته تا امروز استفاده کرده است.داوودی در رابطه با کمتر استفاده کردن از ابزارهای تکنولوژی در تولیدات سینمای ایران گفت: یکی از دلایل اصلی پرداخته نشدن به تکنولوژی در فیلمها، فاصله زیاد آن با سینمای استاندارد هالیوود و بینالمللی است. سینمای جهان به روزترین و با تکنیکترین تکنولوژیهای دنیا را دارد و ما چندین قدم از آن عقب هستیم و در واقع در ایران از کف تکنولوژی و ابتداییترین ابزارهای آن استفاده میکنیم. متاسفانه سینمای ایران هنوز قابل مقایسه با سینمای جهان نیست و همچنان با گذشت چندین دهه از ساخت فیلمهای بلند در ایران هنوز با استانداردهای جهانی فاصله زیادی داریم و همین ضعفها باعث میشود تا سازندگان رغبتی به ساخت فیلمهایی که نیاز به تکنولوژیهای بهروز شده داشته باشد، نشان ندهند.او درباره فیلم متقاوت «سفر جادویی» گفت: فیلم «سفر جادویی» زمانی ساخته شد که جلوههای ویژه بصری در ایران حتی به همین شکل محدودی که امروزه در فیلمها استفاده میشود هم وجود نداشت و تنها تکنیکهای میدانی بود که در صحنه ساخته میشد، که البته در این زمینه هم از سینمای جهان عقب بودیم. به دلیل نبود ابزارهای تکنولوژی، در آن زمان مجبور بودیم با امکانات کم و جلوههای ویژه میدانی فیلم را بسازیم. «سفر جادویی» با همه این سختیها پرفروشترین فیلم سال شد.
کارگردان فیلم «رخ دیوانه» درباره ساخت مجدد فیلمهایی با محوریت تکنولوژی در سینمای ایران گفت: اگر فیلمنامهای داشته باشم که موضوع تکنولوژی در آن ضرورت ایجاد کند و امکان اجرای آن در ایران وجود داشته باشد، حتما خواهم ساخت. در طول سالهای کاری، فیلمهای زیاد و موضوعهای مختلفی بوده است که به خاطر نبود امکانات از ساخت آن منصرف شدم در صورتی که اگر امکانات بالاتر و بهروزتری وجود داشت، امکان تولید آنها فراهم میشد.او ادامه داد: در فیلم «من زمین را دوست دارم» تجربه بسیار تلخی داشتم. در آن زمان مجبور بودیم با حداقل و اولیهترین امکانات «سیجیآی» در ایران فیلم را بسازیم. امکانات جلوههای ویژه ما به قدری پایین بود که مجبور شدیم در زمان اکران فیلم، بخشهایی که مربوط به جلوههای بصری بود را از نسخه نهایی جدا کنیم. این فیلم نمونه بهتری برای نشان دادن کمبود ابزارهای تکنولوژی در ایران است. برای بررسی کمبود سوژههایی با محوریت تکنولوژی در فیلمنامهها، گفتوگوی کوتاهی با حمیدرضا بابابیگی نویسنده فیلمهای «شنل»، «اینجا کسی نمیمیرد» و «بنفشههای آفریقایی» داشتیم.
بابابیگی در رابطه با کمبود ساختههای سینمایی در این ژانر و استفاده نکردن آن به عنوان سوژه اصلی فیلمنامههای سینمایی گفت: استفاده کردن از علم تکنولوژی در سینمای ایران هزینههای بسیار بالایی دارد و تهیهکنندهها هم رغبتی برای کار کردن با تکنولوژیهای روز دنیا ندارند. مشکل دیگری که در رابطه با ساخت فیلمهایی با محوریت تکنولوژی وجود دارد این است که نمونههای بینقص بسیاری در سینمای هالیوود وجود دارد که مخاطب آن را باور میکند. چون سینمای هالیوود سینمای ابرقدرتی است، در صورتی که اگر مشابه ایرانی آن ساخته شود و تهیهکنندهها هم هزینههای بالای تولیدات را قبول کنند، این مخاطب است که نمیتواند آن را در سینمای ایران باور کند. مثلا ما نمیتوانیم فیلمی ایرانی درباره سفر در زمان بسازیم چون علاوه بر نداشتن تکنولوژی و بالا بودن هزینههای ساخت، مخاطب نمونه آن را با بهترین و با کیفیتترین امکانات در سینمای هالیوود دیده است.
بابابیگی که این روزها فیلم «بنفشههای آفریقایی» را در نوبت اکران دارد، ادامه داد: متاسفانه در سینمای ایران اگر فیلمی با موضوع تکنولوژی ساخته شود تنها درباره معایب آن است. نمونههای بسیار زیادی در سینمای ایران وجود دارد که تنها به تاثیرات منفی آن میپردازد و به عبارتی ضد تکنولوژی هستند. یکی از دلایل این پرداختن یکجانبه و ضدیت با فضای مجازی، سنتی بودن جامعه ایرانی است، چون هنوز هم دید منفی نسبت به فضای مجازی و تکنولوژی موبایل در ایران وجود دارد. در صداوسیما از تبلیغات تا سریالهای تلویزیونی و تولیدات آن همه بر ضد تکنولوژی هستند و استفاده از آن را علیه دین و سنت ایرانی معرفی میکنند. البته قبل از به وجود آمدن موبایل و فضای مجازی در دهه ۷۰ و ۸۰ هم فیلمهایی ساخته شده که بر ضد تکنولوژی هستند. مثلا در فیلم «هامون»، مرحوم «خسرو شکیبایی» مخالف تکنولوژی بود.
او درباره پرداختن به فضای مجازی در فیلم «شنل» گفت: ما در این فیلم سعی کردیم از تکنولوژی فضای مجازی استفاده کنیم تا رابطه میان مردم جامعه و تاثیرات مثبت و منفی آن را به تصویر بکشیم. به قطعیت نمیتوان گفت که استفاده از تکنولوژی خوب یا بد است و باید همه جنبههای آن را در فیلم به کار گرفت.
بابابیگی درباره پایین آمدن کیفیت تولیدات سینمایی گفت: متاسفانه تهیهکنندهها بیشتر به ساخت فیلمهای طنز علاقه دارند و رغبتی به تولید اثر فاخر و معنادار ندارند. در دهه ۷۰ فیلمهای طنز درجه کیفی (ج) میگرفتند که این تولیدات از سالنهای کمتری برای اکران برخوردار میشدند و فیلمهای خوبی مثل «از کرخه تا راین» جزو درجهبندی «الف» محسوب میشدند که سالنهای بیشتری هم داشتند. این روزها دقیقا برعکس شده و تولیدات طنز مخاطبهای بیشتری دارد و سینماداران هم سالنهای خود را به این فیلمها اختصاص میدهند. سینمای امروز ایران در حال نابودی است، تعداد کارگردانهایی که در عرض دو هفته فیلم طنز میسازند و فروش بالاتری نسبت به فیلمهای فاخر میکنند، بسیار زیاد است. فیلمهای زیادی بودند که من به دلیل تکسانس بودن در بعضی از سالنها، موقعیت دیدن آنها را از دست دادم.
او در رابطه با مشکلات نویسندهها در ایران گفت: در بعضی از فیلمنامههای تولیدی با این مشکل مواجه هستیم که برای کم هزینه شدن مخارج فیلم، باید لوکیشنهای کمتری را انتخاب کنیم و گاهی چند سکانس مختلف را در یک لوکیشن بنویسیم. در صورتی میتوان بدون نگرانی مخارج لوکیشنهای متعددی انتخاب کرد، که فیلم سرمایهگذار سفارشی داشته باشد. این روزها ژانر تاریخی هم در سینما کمتر ساخته میشود و اگر هم ساخته شود باید با معیارهای تلویزیون سازگار باشد، در صورتی که در زمانهای گذشته فیلمهای مذهبی- تاریخی بسیار خوبی مثل «ناخدا خورشید»، «روزی روزگاری» و «ابوعلی سینا» داشتیم.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد