19 - 01 - 2020
رای دادن با شکم گرسنه!؟
آرزو فرشید- «اگر پشتیبان ولایت فقیه هستیم باید با شکم گرسنه هم رای بدهیم». این نسخه را سیدراضی نوری، نماینده شوش و عضو فراکسیون ولایی برای مردم میپیچد. اگر بدبین نباشیم و این سخن را به نشانه تلاش برای جلب رضایت نهادهای حاکمیتی یا نگاه از بالا به مردم ندانیم، باید گفت که نیت وی در این گفتوگو با ایسنا، خیر است و میخواهد به این شکل مردم را برای حضور در پای صندوقهای رای ترغیب کند. هدف اما قطعا وسیله را توجیه نمیکند. بر این اساس نمیتوان لحن توام با تحکم وی را نادیده گرفت. مضاف بر اینکه تجربه ثابت کرده، این نوع ادبیات تاثیر مثبتی بر افکار عمومی ندارد و چهبسا به یک ضد تبلیغ تبدیل شود.
مهمتر از همه اینها باید به این پرسش پاسخ داد که اساسا این توقع از مردم انتظار بحقی است یا گزاف؟ کارشناسان و فعالان سیاسی در این باره نظرات متفاوتی دارند. به عنوان مثال امیررضا واعظیآشتیانی، فعال سیاسی تقریبا با نظر آقای نماینده شوش موافق است. او در گفتوگو با «جهانصنعت» گفت: «مسوولان از جمله نمایندگان مجلس باید به عملکرد خود توجه کنند و ببینند که برای مردم چه کردند. مطالبات مردم باید شفاف باشد و آقایان پاسخگو باشند که در دولت یا قوه مقننه در جهت تحقق این مطالبات چه کردهاند. نکته قابل توجه اما این است که مردم اصولا حساب انقلاب خود را از حساب مدیران و افراد ضعیف جدا میکنند. وقتی شاهدیم که شایستهسالاری در بخشهای مختلف دنبال نمیشود و افراد ناشایست به واسطه عدم آگاهی و تخصص لازم به کشور ضربه میزنند، مردم نگران میشوند اما این را به پای انقلاب نمیگذارند.»
وی افزود: «اینکه نماینده محترم مجلس گفته مردم حتی اگر گرسنه هستند باید پشتیبان ولایت فقیه باشند و رای دهند با در نظر گرفتن همین نکته است. منظور او بیشتر این بوده که جامعه امروز ما فارغ از مسائل حزبی و گروهی و فارغ از عملکرد مسوولان به صحنه بیایند. حالا ادبیات ایشان اینگونه بوده که قابل احترام هم هست، بالاخره هر کسی با هر ادبیاتی میخواهد مردم را دعوت به حضور در انتخابات کند.»
این تحلیلگر اصولگرا در پاسخ به اینکه آیا قشر ضعیف جامعه بدون توجه به شرایط اقتصادی و اجتماعی که زندگی او را تحت تاثیر قرار داده، پای صندوق خواهد آمد گفت: «آنچه امروز مسجل است، این است که دشمنان میخواهند عرصه را بر بخش ضعیف جامعه تنگ کنند و فشار به مردم آید تا قشر ضعیف و فقیر جامعه خیزش کنند. آنها میدانند اگر بنزین گران شود، کسی که پول دارد با هر قیمتی میخرد و این را برای خود به نحو دیگری جبران میکند اما قشر ضعیف چیزی برای جبران کردن ندارد و با یک دستمزد حداقلی زندگی میکند بنابراین ناراضی میشود. به نظر من این همان بحث نفوذ است که مقام معظم رهبری بارها بر آن تاکید کردهاند.»
واعظیآشتیانی در پاسخ به اینکه این نحوه دعوت به مشارکت در انتخابات و استفاده از این ادبیات چه تاثیری بر جامعه دارد گفت: «به نظر من اگر ما یاد گرفته باشیم که به هر حرف دیگران احترام بگذاریم، مشکلی ایجاد نمیشود. مردم این جملات را میشنوند و خودشان تشخیص میدهند. ما نمیتوانیم به نیابت از مردم عکسالعمل نشان دهیم یا بگوییم مردم چه برداشتی میکنند.» وی افزود: «هر فردی پیشنهاد و نظر خود را بیان میکند. حالا شاید بضاعت تحلیل او در این حد است. ضمن اینکه حرف بدی هم نیست. میگوید هر کسی که پشتیبان ولایت فقیه است بیاید و رای بدهد. نماز جمعه این هفته را دیدید. مردم بیش از تصور آمدند و تا خیابانهای اطراف نماز خواندند یا حضور میلیونی مردم در تشییع جنازه سردار سلیمانی همه نتیجه نگاه توجه به ولایت فقیه است.»
بایدها و نبایدها جواب نمیدهد
احترام به نظر دیگران، آزادی بیان و استفاده از لحنها مختلف به عنوان یکی از اصول دموکراسی مورد تردید نیست اما حرف از باید و نباید که میشود، وضع فرق میکند. نمیتوان این نقاب را به چهره زد و به مردم امر کرد تا با وجود همه مشکلات روزمره آنطور که آقایان میگویند عمل کنند. اظهارات نماینده شوش اما نشان میدهد که برخی با این دیدگاه مخالف هستند. برخی دیگر اما این مهم را دریافته و براساس تجربه میگویند که این شیوه جواب نمیدهد.
سیدمصطفی هاشمیطبا، فعال سیاسی و رقیب انتخاباتی روحانی یکی از همین افراد است. او با رویکرد و ادبیات نماینده شوش اصلا موافق نیست و در گفتوگو با روزنامه «جهانصنعت» گفت: «این باید و نبایدها هیچوقت جواب نمیدهد و اصلا ادبیات خوبی نیست.» وی با تاکید بر اینکه «اصل مشارکت مردم در انتخابات مورد تایید و خوب است» گفت: «این نحوه بیان اما اصلا پذیرفته نیست.»
هاشمیطبا در پاسخ به اینکه فشارهای اقتصادی و اوضاع معیشتی مردم چه تاثیری بر میزان مشارکت مردم در انتخابات دارد گفت: «حتما تاثیر بسیاری دارد.
توجه داشته باشید که این مشکلات اقتصادی تا حد بسیاری ناشی از تحریمها و فشارهای بینالمللی است و البته سیاستهای داخلی نیز در آن بیتاثیر نیست. مردم تصمیمگیرنده اصلی هستند و اگر این سیاستها را قبول داشته باشند، با وجود همه مشکلات پای صندوق خواهند آمد. این اتفاق به صورت اتوماتیک میافتد و نیازی به این بایدها نیست. اما اگر بگوییم که ما یک سیاستهایی را اجرا میکنیم و به واسطه آن مردم را ترغیب به حضور در انتخابات کنیم، بحث دیگری است یا اینکه بگوییم مردم باید بیایند رای دهند اصلا درست نیست. مردمی که از این سیاستها استقبال کرده و تبعات آن را پذیرفتهاند، حتما خواهند آمد و رای خواهند داد».
وی در پاسخ به پرسش دیگری مبنی بر اینکه آیا استفاده از این ادبیات میتواند به یک ضد تبلیغ تبدیل شده و موجب کاهش مشارکت در انتخابات شود؟ گفت: «حتما همینطور است. اصولا همه مردم از اینکه برایشان باید و نباید تعیین شود، راضی نیستند و خوشحال نمیشوند. حتی اگر فشار آوریم، مردم برعکس آن عمل میکنند. این اصلا ادبیات خوبی نیست. آیا ایشان در مورد جز جز سیاستهای کشور از مردم نظر خواستهاند که الان میگویند باید مردم بیایند. به هر حال سیاستهایی در پیش گرفته شده و عدهای که آن را تایید میکنند خود به خود باز هم میآیند و رای میدهند. عدهای هم مصالح دیگری را در نظر داشته و براساس آن در انتخابات شرکت میکنند. قطعا عدهای هم این سیاستها را قبول ندارند و شرکت نمیکنند. اینکه بگوییم مردم باید بیایند، فایده ندارد و این باید تعیین کردنها، جواب نمیدهد.»
این فعال سیاسی اصلاحطلب انتظار مشارکت در انتخابات در صورتی که مردم شکم گرسنه دارند را انتظاری گزاف دانست و گفت: «اصلا چنین انتظاری از مردم درست نیست به این خاطر که کسی نمیتواند بگوید مردم حتی اگر مخالف من هستند، بیایند و رای دهند. مردم خود عقل و شعور دارند و براساس آن عمل میکنند. مردم اگر سیاستهای نظام را قبول داشته باشند و تبعات آن را بپذیرند میآیند و رای میدهند. احتیاجی به این نوع گفتار نیست.
هاشمیطبا همچنین در پاسخ به اینکه ادبیات نماینده شوشتر و عملکرد نهادهایی مثل شورای نگهبان در کنار هم این تصور را ایجاد نمیکند که مجموعه حاکمیت فقط از مردم انتظار دارد و حاضر نیست قدمی به سوی آنان بردارد؟ گفت: «قطعا نگاههای مختلفی در جامعه وجود دارد. نمیتوان گفت که همه اینطور فکر میکنند.
طبیعتا اینها در نگاه مردم تاثیرگذار است اما نمیتوان گفت که اکثریت مردم به چنین نتیجهای میرسند. مردم براساس عقاید و علایق خود عمل خواهند کرد».
انتخابات حق است نه تکلیف
عدم تاثیرگذاری تبلیغ به شیوه نماینده شوش روشن است اما باید دید که ادبیات از کدام نگاه نشات گرفته و چه آسیبهایی در پی دارد؟ علی تاجرنیا، نماینده پیشین مجلس آن را ناشی از نگاه مبتنی بر تحکم میداند و معتقد است که میتواند به یک ضد تبلیغ تبدیل شود. او در گفتوگو با «جهانصنعت» ضمن انتقاد از این نوع نگاه و ادبیات گفت: «متاسفانه طی ۴۰ سال گذشته نگاه به موضوع مشارکت در انتخابات از سوی حاکمان بهطور عمده مبتنی بر تکلیف بوده است. این در حالی است که انتخابات یک حق است و مردم میتوانند از آن استفاده کنند یا نکنند.»
وی افزود: «طبیعتا برای نظامی که داعیه استقلال دارد و میخواهد مستقل از قدرتهای بزرگ حرکت کند، حمایت افکار عمومی خیلی مهم است و یکی از جنبههای تبلور حمایت مردم، همین انتخابات است. اما این انتخابات یکسری شرایط و پیششرطها دارد که متاسفانه هر چه از ابتدای انقلاب به این سو آمدهایم، این شرایط و پیشزمینهها به ضرر مردم تغییر کرده است و در مقابل نگاهی که مردم را مکلف به حضور میداند نهتنها تغییر نکرده است بلکه طلبکارانهتر خود را نشان میدهد». تاجرنیا با تاکید بر اینکه « مردم به خاطر ایجاد تغییر در شرایط خود در انتخابات شرکت میکنند» گفت: «مساله مهم این است که آیا نظام کارآمدی لازم را به مردم نشان داده تا آنها به اینکه حضورشان در تغییر شرایط موثر است، امیدوار باشند؟»
وی با اشاره به اینکه مسائل اقتصادی و معیشتی از جمله موضوعات بسیار مهم جامعه است، گفت: «اتفاقا در انقلاب ۵۷ و سخنان رهبران آن به فقدان عدالت، فساد در سیستم گذشته و… وجود داشته و همینها موجب شد که مردم به انقلاب و دگرگونی روی آورند. متاسفانه اکنون شرایط معیشتی و اقتصادی مردم به هیچ وجه در شرایط مطلوب نیست.
مضاف بر اینکه یک چالش جدی وجود دارد. مردم نگاه میکنند و میبینند که افراد مسوول در حاکمیت چنین مشکلاتی ندارند و یک نوعی شکاف طبقاتی و عدم عدالت حاکم نمیتواند مردم را قانع کند که شرایط برای حضورشان مساعد است:
این فعال سیاسی اصلاحطلب در ادامه گفت: «ما در ابتدای انقلاب مردمی را میدیدیم که ساعتها در صف نفت میایستادند و آن را با همسایه خود تقسیم میکردند اما در آن زمان احساسشان این بود که مسوولان کشور هم مانند آنان زندگی میکنند.
نه اینکه امروزه هر روز یک خبری از فسادهای چند میلیاردی میشنوند و بعد میبینند که خودشان در کوچکترین مسالهای مشکل دارند.»
وی تاکید کرد: «اعتراضات آبانماه که طبقه آسیبپذیر جامعه در آن به جنبش درآمده بود کاملا نشان داد که با ایجاد تکلیف، رهنمود دادن و… نمیتوان مردم را به حرکت درآورد. شاید در انتخابات یک درصد قابل قبولی از مردم شرکت کنند اما واقعیت این است که بخش محذوف، حرفهای جدی دارند و تا به پرسش، خواستهها و مطالبات آنان توجه نشود همچنان انتخاباتی داریم که با هر درصدی از شرکتکنندگان، معدل خواست مردم نیست.»
تاجرنیا همچنین در پاسخ به اینکه قرار دادن این ادبیات و نحوه عملکرد نهادهایی مثل شورای نگهبان چه پیامی را به جامعه میدهد؟ گفت: «بحث مهم دیگر درباره شرایط انتخابات است که باید آزاد، عادلانه و کاملا سالم باشد.
متاسفانه عملکرد نهادهای نظارتی تاکنون شرایطی را ایجاد کرده که اطمینان از آزادی انتخابات برای همه گرایشها و سلایق وجود ندارد. به طور طبیعی بحث سلامت و عادلانه بودن انتخابات با علامت سوال جدی
همراه است.
تمامی این موارد ما را به این نتیجه میرساند که ما باید همه تلاش خود را کنیم تا مردم احساس تاثیرگذاری در انتخابات کنند و در غیر این صورت نمیتوان فضای کشور را به سمت آرامش و ثبات برد».
اشاره تاجرنیا به شکاف طبقاتی بین مردم و مسوولان باعث میشود که از نماینده ولایی مجلس بپرسیم که اگر وضع معیشتی او هم مانند اقشار آسیبپذیر میشد و تنها میتوانست به عنوان انتخابکننده – و نه انتخابشونده – در انتخابات شرکت کند آیا باز هم ایشان توصیه به حضور در پای صندوقها با شکم گرسنه میکردند؟ گاهی چنین به نظر میآید برخی از سیاستمداران از آنجا که خود قرار نیست در موقعیت مشابه قرار گیرند، از سر برج عاج به شهروندان توصیه میکنند و برای دیگران دستورالعمل صادر میکنند.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد