راهبری معدن؛ رویایی دستنیافتنی

منیر حضوری– به تازگی معاون اول رییسجمهور تاکید کرده که دولت چهاردهم به دنبال اجرای راهبرد جایگزینی معدن به جای نفت در اقتصاد کشور است؛ موضوعی که سالهاست نقل محافل بوده و کمتر برای عملیاتی شدن آن کاری انجام شده است. مساله مهم این است که بدون اکتشافات عمقی، توسعه زیرساختها، بها دادن به منابع انسانی و ارتقای جایگاه کشور در سطح جهانی به طور حتم نمیتوان به شعار «معدن به جان نفت» دست یافت.
شعار جایگزینی معدن به جای نفت از دهه۸۰ به اوج خود رسید و قرار بود روزگاری بخش معدن چرخ اقتصاد کشور را بچرخاند. در واقع اقتصاد ایران، سالها بود که به درآمدهای ناشی از صادرات نفت وابسته بود و این وابستگی شدید کشور را در برابر نوسانات قیمت نفت آسیبپذیر و رشد پایدار و توسعه متوازن را با چالشهای متعددی مواجه کرده است. از این رو حرکت به سمت اقتصاد غیرنفتی و کاهش وابستگی به درآمدهای نفتی به عنوان یکی از مهمترین اهداف اقتصادی مطرح شد.
گفته میشود صنعت فولاد به عنوان یکی از صنایع پایه و مادر، نقش محوری در توسعه و ارتقای اقتصاد کشور ایفا میکند. این صنعت نهتنها در تامین مواد اولیه مورد نیاز صنایع مختلف، بلکه در ایجاد اشتغال، ارزآوری و توسعه زیرساختها نیز نقش بسزایی دارد. در واقع تاکید میشود که با توجه به ظرفیتهای بالای کشور در حوزه معادن سنگآهن و نیروی انسانی متخصص، صنعت فولاد میتواند به عنوان یکی از مهمترین محورهای رشد اقتصادی غیرنفتی کشور محسوب شود. ضمن اینکه توسعه و ارتقای صنعت فولاد، علاوه بر تامین نیازهای داخلی میتواند به افزایش صادرات غیرنفتی و کسب درآمد ارزی پایدار کمک شایانی کند. در دهه۸۰ که این مباحث به اوج خود رسید، کشور در شرایطی قرار داشت که شرکتهای معدنی با تحریمها روبهرو نشده بودند، امید این بود که شرکتهای بینالمللی در پروژههای معدنی ایران حضور به هم رسانند. در حالی که وقتی تحریمها بیشتر شد، شرایط هم تغییر کرد. امروز نهتنها آن آرزوها محقق نشدهاند بلکه ماشینآلات فرسوده، تکنولوژی عقبمانده و ناترازی زیرساختی بخش معدن را در موقعیتی بغرنج قرار دادهاند. بحران انرژی نیز چالشها را دوچندان کرده؛ مسالهای که نشانگر ضعف زیرساختها در بخش معدن است. در این خصوص کارشناسان بر این باورند که پیش از هر گونه سیاستگذاری شعاری، باید بهدنبال ایجاد بسترهای واقعی و استاندارد برای جذب سرمایهگذار داخلی و خارجی باشیم. در این بین میتوان به ارزشگذاری دقیق و بینالمللی معادن، بهروزرسانی تکنولوژی و ایجاد روابط پایدار بانکی با جهان اشاره کرد. در غیر این صورت، شعار معدن به جای نفت نهتنها آیندهای روشن ترسیم نخواهد کرد، بلکه ممکن است به تکرار تجربههای تلخ اقتصادی نیز منجر شود. مساله ارزشگذاری معادن، یکی از نکاتی است که نباید از آن غافل ماند. بدون بررسی کارشناسان حرفهای و افراد ذیصلاح بینالمللی عاقبت کار خوشایند نخواهد بود. عدم شفافیت در این زمینه میتواند منجر به بروز فساد گسترده، واگذاریهای مشکوک و در نهایت از دست رفتن ثروت ملی شود. ضمن اینکه هیچ سرمایهگذار خارجی برای سرمایهگذاری به کشور ورود نخواهد کرد، بنابراین بهتر است به جای تمرکز بر شعارهای پوپولیستی بر رفع مشکلات بینالمللی و ایجاد بستههای سرمایهگذاری استاندارد تمرکز کنیم.
شعاری تکراری و عقبمانده!
شهرام شریعتی، عضو اتاق بازرگانی ایران در این خصوص به «جهانصنعت» گفت: دوباره شعار قدیمی معدن به جای نفت، کلیدواژه جدید دولتمردان شده و افرادی بدون در نظر گرفتن ابعاد عقبماندگی بخش معدن نسبت به تکرار آن ابراز میورزند. او تاکید کرد: وجود یک ذخیره معدنی بدون اکتشافات مدرن، زیرساخت، منابع انسانی متخصص، جایگاه و روابط بینالمللی، بستههای تشویقی و… شعاری تکراری و عقبمانده است و نمیتوان نسبت به آن جوسازی کرد.
شریعتی با اشاره به دیدگاههایی که در گذشته مطرح میشد، تصریح کرد: روزگاری همه آرزوی جایگزینی معدن به جای نفت را در سر داشتند و در دهه۸۰ شمسی این شعار به اوج خود رسید اما در آن زمان قرار بود شرکتهای بینالمللی بدون تحریم و با تمام قوا زمینه این جایگزینی را فراهم کنند. امروز ماشینآلات، تکنولوژی، منابع انسانی و… همگی خاک خوردهاند و زیرساختها با واژه جدیدی به نام ناترازی در حال نابودی است.
او در ادامه وضعیت سیستم بانکی ایران را نیز بحرانی دانست و گفت: سیستم پولی و بانکی ایران نیز دسترسی لازم به بانکهای جهانی ندارد. این در حالی است که حدود ۲۰درصد بهای نفت ایران در ۱۰سال گذشته هزینه دور زدن تحریمها شده است.
اهمیت ارزشگذاری معادن
عضو اتاق بازرگانی ایران با بیان اینکه چطور و چگونه و با چه هدفی این شعار به ذهن دولتمردان متبادر میشود و این موضوع جای سوال دارد، ادامه داد: معادن ایران هنوز ارزشگذاری نشدهاند و اگر چنین مهمی رخ دهد بسیاری از فسادهای احتمالی در آنها سر باز میکند. او گفت: چگونه میتوان معدنی که ارزش و ذخیره آن را نمیدانیم جایگزین نفت ۱۰۰ساله کنیم؟! قطعا میزان ارزش معادن ایران بسیار بالاست و چندین هزار میلیارد دلار است اما بدون بررسی کارشناسان حرفهای و افراد ذیصلاح بینالمللی عاقبت کار احتمالا به دو مقصد ختم خواهد شد. این فعال معدنی با اشاره به مقصد اول گفت: نخست اینکه ثروت ملی با واگذاریهای عجولانه به باد خواهد رفت و دوم اینکه هیچ سرمایهگذار خارجی برای سرمایهگذاری به کشور ورود نخواهد کرد.
او به عنوان راهکار گفت: عدم وجود بستههای استاندارد سرمایهگذاری با ارزشگذاری استاندارد تنها راه اعلام آمادگی برای جذب سرمایهگذار در کشوری سرمایهپذیر نظیر ایران است. بهتر است که به جای تمرکز بر شعارهای پوپولیستی بر رفع مشکلات بینالمللی و ایجاد بستههای سرمایهگذاری استاندارد تمرکز کنیم.
چندی پیش بود که محمدرضا عارف، معاون اول رییسجمهور به ظرفیتها و امکانات خدادادی و طبیعی کشور اشاره و تصریح کرد: ایران تمامی عناصر طبیعی جدول مندلیف را به صورت کامل در اختیار دارد و کمتر کشوری از چنین مزیت خدادادی برخوردار است و امروز با وجود مشکلات، خودمان با عزت در خصوص منابع طبیعی کشور تصمیمگیری میکنیم. این در حالی است که میبینیم اولین تهدید رییسجمهور آمریکا در قبال اوکراین منابع معدنی و طبیعی این کشور است و ما به عنوان نسل اول انقلاب تحقیرها نسبت به ملت ایران را در زمان پیش از پیروزی انقلاب اسلامی فراموش نمیکنیم.
وی با بیان اینکه امروز دیگر دولتها به صنایع فولادی و معدنی دیکته نمیکنند، بر ضرورت جلوگیری از راهبرد مونتاژکاری و خامفروشی در بخشهای صنعتی و معدنی تاکید و عنوان کرد: روند همکاری صنعت و دانشگاه را با بخشنامه در اوایل انقلاب دنبال کردیم که امروز به خوبی در کشور اهمیت این موضوع جا افتاده است و از طرفی نیز بخشهای تحقیق و توسعه دیگر زینتی نیستند و به درستی در مسیر کمک به بخشهای صنعتی و معدنی خود قرار گرفتهاند.