11 - 03 - 2020
رانتهای مچینگ
ثمن رحیمیراد- این روزها اخبار ضدونقیضی از نحوه عرضه ورقهای فولادی در بورس کالا منتشر میشود؛ اخباری که از رانتهای میلیاردی، سردی رقابت در بورس و ترجیح خریداران به سیستم مچینگ حکایت دارد. مصرفکنندگان میگویند عرضه در مقایسه با تقاضا به قدری در تنگناست که کار به مچینگ نمیکشد و تولیدکنندگان میگویند سالهاست که سیستم مچینگ و عرضه در بورس مکمل یکدیگر بوده و هستند. وزارت صنعت، معدن و تجارت نیز از تقویت عرضه به صورت مچینگ در سال آینده خبر میدهد. در همین حال برخی از دخالت نابجای ستاد تنظیم بازار شکایت میکنند؛ اتفاقی که نه مصرفکننده و نه تولیدکننده آن را تایید نمیکنند. به گفته کارشناسان، عرضه در بورس و سیستم مچینگ روشهای رایج در همه جا دنیا از جمله ایران هستند و نیاز طبقات گوناگون مصرفکننده در این دو روش تامین میشود. در نهایت آنچه بیش از همه بازار ورقها فولادی را رنج میدهد، دلالانی هستند که سهمیه این محصول را در بورس در اختیار دارند، اما آنچه میخرند را در بازار آزاد میفروشند.
همچنین گفته میشود قیمتگذاری دستوری ستاد تنظیم بازار که از مردادماه سال ۱۳۹۷ گریبانگیر محصولات فولادی در بورس کالا شده، بازار ورقهای فولادی را دچار اختلال کرده است. اختلالی که عرضهکنندگان این محصولات را به فروش در سیستم مچینگ سوق داده و فضای رقابتی را در بورس از بین برده است. این قیمتگذاری دستوری همچنین باعث شده محصولات فولادی در اختیار افرادی غیر از تولیدکنندگان قرار گیرد و فضای سوءاستفاده از آنچه را که «فولاد ارزان دولتی» نامیده میشود فراهم آورد.
کار به مچینگ نمیکشد
امیرحسین کاوه، دبیر سندیکای تولیدکنندگان لوله و پروفیل فولادی ایران در گفتوگو با «جهانصنعت» در اینباره توضیح میدهد: ستاد تنظیم بازار و وزارت صنعت، معدن و تجارت هیچگاه محصولات فولادی را در بورس کالا قیمتگذاری قطعی و نهایی نمیکنند بلکه تنها فرمول قیمت پایه را برای شروع رقابت مشخص میکنند و قیمت نهایی تا سقف رقابت بینهایت در اختیار فروشنده و خریدار است تا به قیمت کشف شده برسد.
وی ادامه میدهد: آنچه باقی میماند تا دو هفته در سیستم مچینگ با قیمت نهایی به فروش میرسد. در واقع در سیستم مچینگ وقتی عرضه کالایی در بورس کالا از تقاضا بیشتر میشود، عرضهکننده میتواند کالا را با قیمت کشف شده در بورس، خارج از بورس کالا به خریداران دیگر بفروشد اما در حال حاضر عرضه محصولات فولادی همواره از تقاضا کمتر بوده، پس مازادی نمیماند که کار به سیستم مچینگ بکشد.
کاوه میافزاید: همه مصرفکنندگان ورقهای فولادی نمیتوانند محصول مورد نیاز خود را در بورس بخرند چون هم ارتباط بورسی ندارند و هم ممکن است قیمت قطعی پایین باشد و چیزی نصیب برخیها نشود. این مصرفکنندگان محصول را با قیمت کشف شده در بورس اما خارج از بورس کالا میخرند. برخی از مصرفکنندگان عمده محصولات فولادی هم اصلا به رقابت وارد نمیشوند بلکه وقتی قیمت کشف شد با همان قیمت کشف شده محصول خود را در خارج از بورس کالا میخرند.
کاوه دبیر سندیکای تولیدکنندگان لوله و پروفیل فولادی تصریح میکند: مساله اما این است که عرضه هر قدر در سیستم مچینگ بیشتر شود، در بورس کالا کمتر میشود. در نتیجه هنگام کشف قیمت، عرضه قطرهچکانی میشود و تنها راهی که برای رویارویی با این مساله وجود دارد این است که ماهی یک بار کشف قیمت با حداکثر عرضه صورت گیرد.
او شکلگیری بازار سیاه ورقهای فولادی را با قیمتگذاری ستاد تنظیم بازار مرتبط نمیداند، بلکه آن را حاصل نقاط ضعفی عنوان میکند که در نحوه عرضه وجود دارد و توضیح میدهد: بازار آزادی که در آن محصولات فولادی معامله میشود به واسطه اشتباهاتی شکل گرفته که در سامانه بهینیاب وجود دارد. میزان خرید براساس سهمیه بهینیاب است و براساس آن برخی شرکتها بیشتر از نیاز خرید میکنند و در مقابل شرکتهایی هستند که به اندازه نیاز نمیتوانند محصول فولادی از بورس کالا بخرند. در این بین بازار سیاهی شکل میگیرد که در آن کسانی که زیاد خریدهاند به کسانی که کمبود دارند میفروشند. مساله دیگر این است که فروشها نقدی شده، پیشتر تولیدکننده السی میداد و ورق میخرید الان خرید فقط نقدی انجام میشود و شماری از متقاضیان با پول دلالانی وارد بورس میشوند که ورق فولادی را در بازار سیاه میفروشند.
کاوه میافزاید: این بازار سیاه ربطی به قیمتگذاری که گفته میشود اخیرا یا دو سال پیش از سوی ستاد تنظیم بازار صورت گرفته ندارد. از سالها پیش همین بوده و نتیجه کمبود است. راهکار حل این مسائل این است که سازوکاری طراحی شود تا به شرکتهای مصرفکننده محصولات فولادی براساس نیازی که دارند، سهمیه تعلق گیرد.
او همچنین اظهار میکند: صنایع پاییندست مصرفکننده محصولات فولادی همیشه خواهان آن بودند که بر میزان عرضه و نحوه قیمتگذاری انواع محصولاتی که در بورس کالا عرضه میشود، نظارت وجود داشته باشد. با این حال گاه مشاهده میشود که نه نظارت جامعی وجود دارد و نه قیمت عادلانهای وضع میشود. نتیجه این وضع میشود صدور دستورالعملهای متفاوت از مراجع گوناگون؛ اتفاقی که هم برای صنایع بالادست و هم برای صنایع پاییندست مشکلآفرین است. به باور من بهتر است قوانین و قیمتهای حاکم بر معاملات فروشندگان و خریداران محصولات فولادی براساس تفاهمنامههایی که بین خودشان برقرار میشود، تعیین شود و دستگاههای دولتی تنها بر اجرای تعهدات طرفین در تفاهمنامهها نظارت داشته باشد.
مچینگ و بورس مکمل یکدیگرند
حمیدرضا عظیمیان، مدیرعامل شرکت فولاد مبارکه نیز دخالت مستقیم ستاد تنظیم بازار را در قیمت ورق رد کرد اما عرضه در سیستم مچینگ را تایید میکند و توضیح میدهد: روش عرضه مبارکه براساس قانون هم بر بورس کالا و هم بر مچینگ بوده است. چون شماری از مصرفکنندگان امکان خرید از بورس را ندارند مصرفکنندگانی مانند شرکتهای نفت و گاز، پروژههای آبرسانی، خودروسازهایی همچون ایرانخودرو و سایپا یا کارخانههای ساخت لوازم خانگی با قیمتی که در بورس تعیین شده از ما براساس کشف قیمتی که در تالار بورس میشود در سیستم مچینگ خرید میکنند.
او میافزاید: انتخاب روش با مصرفکننده است اما نکته مهم این است که تکیه بر یکی از این دو روش و حذف دیگری احتمال ایجاد رانت و هیجان در بازار را فراهم میآورد. این دو روش در ۲۰ تا ۲۵ سال گذشته موثر واقع شده، با پایه قیمتی که در بورس کالا کشف میشود پیش میرود و همه از یک قیمت تبعیت میکنند.
در همین حال گفتنی است که هفته گذشته داریوش اسماعیلی معاون امور معادن و وزارت صنعت معدن و تجارت خبر داد که در سال آینده ورق گرم ۶۰ درصد به صورت مچینگ و ۴۰ درصد در بورس عرضه میشود و عرضه ورق سرد نیز ۸۰ درصد به صورت مچینگ خواهد بود.
با این تفاسیر به نظر میرسد دیدگاه تولدکنندگان و عرضهکنندگان درباره نحوه ارائه ورقهای فولادی در بورس کالا چندان با یکدیگر همخوانی ندارد. تولیدکنندگان از کمبود عرضه و نرسیدن کالا به سیستم مچینگ خبر میدهند و تولیدکنندگان مچینگ را جریان رایج و مکمل عرضه در بورس کالا معرفی میکنند. کدام گفته صحیح است؟
دلالان مشکل اصلی هستند
همایون دارابی، کارشناس بورس در گفتوگو با «جهانصنعت» سخن تولیدکنندگان را تایید میکند و توضیح میدهد: شماری از مصرفکنندگان دائمی پاییندست وجود دارند که در بورس کالا حضور پیدا نمیکنند اما چون روند تولید آنها باید حفظ شود، ورقهای فولادی در سیستم مچینگ به آنها عرضه میشود. خودروسازها نمونهای از این مصرفکنندگان هستند. این جریان در همه دنیا وجود دارد. قیمت در معاملات عادی کشف میشود و سهمیه مصرفکنندگان دائمی در سیستم مچینگ به آنها تخصیص داده میشود.
وی ادامه میدهد: مشکلی که در ایران وجود دارد این است که گاه به دلیل غیرواقعی بودن قیمت ارز یا ایجاد رانت از طریق قوانین و مقررات، افرادی که تولیدکننده نیستند به دنبال سهمیه ورق فولادی هستند تا آن را در بازار آزاد بفروشند. افزایش عرضه در بورس کالا امکان دسترسی این افراد به این سهمیه را بالا میبرد؛ افرادی که ورق فولادی دریافت میکنند اما در تولید هیچ محصولی سرمایهگذاری نمیکنند.
وی پیشبینی درصد عرضه در بورس کالا و مچینگ را قانونی و منطقی دانست و عنوان کرد: تولیدکننده بزرگ مانند واحد خودروسازی که به طور پیوسته تولید و نیاز مشخص به یک محصول فولادی دارد نباید وارد رقابت با مشتریان گذری شود و باید بتواند در سیستم مچینگ محصول مورد نیاز خود را با قیمت کشف شده دریافت کند. فولادسازان نیز به مچینگ تمایل دارند چون میخواهند مشتریهای پاییندست بزرگ و دائمی را حفظ دارند.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد