دیپلماسی بهنفع بازار سرمایه
هوشنگ توافقی، کارشناس بازار سرمایه
بازار سرمایه در شرایط فعلی با فضایی متفاوت و نسبتا امیدوارکننده روبهرو شده که این تفاوت نهتنها در تحلیلهای کارشناسی بلکه در تابلوهای معاملاتی نیز بهوضوح دیده میشود. در حال حاضر، اراده حاکمیت برای حرکت بهسمت توافق و مذاکره، نشانههایی از تغییرات اساسی در سیاستهای کلان را آشکار کرده که این سیگنال مثبت بهسرعت در بازار بازتاب یافته و بهعنوان محرکی برای رشد و بازگشت اعتماد سرمایهگذاران عمل کرده است. همزمان با این روند، سازمان بورس نیز با اتخاذ رویکردی فعالتر و متفاوتتر نسبتبه گذشته، نقش نظارتی و تسهیلگرانه خود را با جدیت بیشتری ایفا میکند و تلاش دارد با اقدامات ساختاری، فضای سرمایهگذاری را بهسمت ثبات بیشتر هدایت کند.
در روزهای اخیر، نمادهای هموزن که معمولا از سهام با ارزش بازار متوسط و کوچک تشکیل شدهاند، بازدهی خوبی ثبت کردهاند. این بازدهی با وجود برخی چالشهای بنیادی، از جمله مشکلات تولید یا صادرات، نشاندهنده فضایی امیدوارکننده و تغییر ذهنیت سرمایهگذاران نسبتبه آینده بازار است.
همزمان با این رشد، نقدشوندگی نیز بهشکل قابلتوجهی افزایش یافته و حضور فعال بازارساز و نهادهای مالی در بازار نقش مهمی در این بهبود ایفا کرده است. برخلاف تجربههای ناموفق حمایتهای دولتی از بازار در سالهای گذشته که اغلب با ورود پول بدون برنامه و بدون مدیریت مناسب همراه بود، اینبار شاهد حضور هدفمند و گستردهتر صندوقهای سرمایهگذاری هستیم. تعامل سازندهتر سازمان بورس با این صندوقها باعث شده تا نهادهای مالی بتوانند با اعتماد بیشتری در بازار فعالیت کنند و نقش موثری در روانسازی معاملات داشته باشند.
با این حال، باید پذیرفت که کارایی عملیاتی بازار سرمایه همچنان یکی از ضعفهای جدی آن است. افزایش نقدشوندگی عمدتا در نمادهایی مشاهده میشود که وزن بیشتری در سبد داراییهای صندوقهای بزرگ یا نهادهای مالی دارند. در مقابل، سهام کوچک و کمحجم همچنان با مشکل نقدشوندگی پایین روبهرو هستند که این موضوع نیاز به بازنگری در سیاستهای مجوزدهی به صندوقها و تنظیمگری دقیقتری دارد. ساختار فعلی بهنحوی طراحی شده که اقبال به سهام بزرگ بیشتر است و این مساله باعث شده تمرکز نقدینگی و تحرکات بازار روی چند نماد خاص متمرکز شود.
در فضای سیاسی نیز نشانههایی از تغییر رویکرد دولت و اصلاح نگاه به سیاست خارجی به چشم میخورد که میتواند امیدهایی برای گشایش و رفع انسدادهای مزمن سیاسی ایجاد کند. این مساله بهشکل غیرمستقیم بر بازار سرمایه تاثیر مثبت گذاشته و میتواند در میانمدت شرایط را برای ورود سرمایهگذاران جدید و رشد ملایم بازار فراهم کند. در حال حاضر، نسبت قیمت به درآمد یا همان P/E بازار در محدوده ۸واحد قرار دارد که این نسبت نشاندهنده وضعیت ارزندگی بازار است و پتانسیل بازدهی در شرایط ثبات نسبی اقتصادی را تقویت میکند.
با توجه به شرایط فعلی، ترجیحات سرمایهگذاری نیز دستخوش تغییراتی شده و بهنظر میرسد ترکیب مناسبی از داراییها میتواند تعادل میان ریسک و بازده را حفظ کند. یک ترکیب پیشنهادی در این فضا شامل تخصیص ۱۰ تا ۱۵درصد از سرمایه به ابزارهای درآمد ثابت، ۲۰ تا ۲۵درصد به طلا و حدود ۷۰درصد به بازار سهام است که این ترکیب با نگاه میانمدت میتواند بازدهی مناسبی به همراه داشته باشد.