26 - 10 - 2023
دگردیسی انتظارات تورمی!
گروه اقتصادی- در تازهترین گزارش بانک مرکزی در ارتباط با تحولات برخی از پارامترهای اقتصاد کلان کشور، روی یک مساله تاکید شده است: کاهش انتظارات تورمی به دلیل کاهش نرخ رشد حجم پول در اقتصاد کشور! پس از آنکه شتاب آهنگ رشد نقدینگی از ۳۹ درصد در انتهای سال ۱۴۰۰ به ۹/۲۶ درصد در شهریور سال جاری رسید، نرخ رشد حجم پول به مثابه یکی از پارامترهای پایه پولی و البته نقدینگی نیز بهشمار میرود که از نرخ رشد ۷۰ درصدی در ماه پایانی سال ۱۴۰۰، به رشد ۳۹ درصدی در مهرماه سال جاری کاهش یافته است که دولتیها از آن به مثابه یک گام موفق برای کاهش انتظارات تورمی تاکید دارند، در حالی که انتظارات تورمی صرفا در شرایط تورمی شکل نمیگیرند که بشود با کنترل برخی از پارامترهای پولی، این انتظارات را در مسیر کاهشی به حرکت درآورد.
پیچیدگی تقاضای پول در اقتصاد ایران
تقاضای پول در ایران در وضعیت بسیار پیچیدهای قرار دارد. در میان فعالان اقتصادی قانون گرشام دیگر رواج ندارد به این معنا که پول بد (پول داغ یا حتی پول پرقدرت بانک مرکزی)، پول خوب را از رده خارج کند و مثلا یک فرد بخواهد سکه نقرهای خود را به دلیل ارزش بیشتر نگه دارد و از سکههای مسی موجود در کیسهاش برای مبادله استفاده کند. به شکل کاملا شگفتانگیزی در چند سال اخیر قانون تیزر (به احترام آدولف تیزر)، بر فضای پولی ایران در میان فعالان اقتصادی سایهافکن شده است. یعنی تقاضا برای پول بد به کمترین میزان رسیده و پول خوب، پول بد را از رده خارج میکند. افزایش تقاضا برای خرید طلا، دلار یا افزایش فعالیت در بازار ارزهای دیجیتال، موید این ادعاست. به عبارت دیگر حاکم شدن قانون تیزر بر مناسبات بازار، باعث میشود که سرعت گردش پول بد در اقتصاد به شکل خیرهکنندهای افزایش پیدا کند و افراد بکوشند تا با تبدیل فوری داراییهای خود به پول خوب، از شر پول بد جاری در اقتصاد خلاص شوند. این فقره که به شکل روزمره در معاملات عادی میان مردم و فعالان اقتصادی قابل مشاهده است، خلاف ادعای کاهش انتظارات تورمی را اثبات میکند.
مدلسازی انتظارات تورمی با اقتصاد رفتاری
علاوه بر اینکه انتظارات تورمی، همانطور که پیشتر اشاره شد، صرفا متبوع توابع نمایی پولی و قدرمطلق میزان افزایش یا کاهش آنها شکل نمیگیرد، بروز جنگ میان دو قدرت برتر تولیدکننده دانههای روغنی، خوراک دام و غلات در جهان (روسیه و اوکراین)، انتظارات تورمی برای این محصولات به صورت خام و محصولات فرآوریشدهشان را افزایش میدهد. نوعی کنش اقتصادی که متخصصان اقتصاد رفتاری آن را رفتار گلهای مینامند و اتفاقا در ممالکی مانند ایران- که به غلات و روغن به عنوان پایههای تشکیلدهنده مواد خوراکی سفره خود مینگرند- خالص اثرات ناشی از این انتظارات تورمی بسیار بیشتر از میانگین نرخ مشابه در جهان بروز مییابد. یا در همین وقایع اخیر مانند جنگ میان اسرائیل و مردم نوار غزه، به دلیل ارتباطات ارگانیک ایدئولوژیک و سیاسی که مردم میان ایران و تشکلهای سیاسی- نظامی آن منطقه احساس میکنند، تقاضا برای خرید دلار افزایش یافت و ثبات چند ماهه بازار ارز را با افزایش نسبی برهم زد و سیاستگذار پولی را به مداخله و پولپاشی در بازار واداشت که بازهم نقیضهای بر ادعای دولتیها مبنیبر کاهش انتظارات تورمی خواهد بود. پس از فروپاشی بلوک شرق، شهروندان کشورهای آزادشده از زیر یوغ شوروی سابق، به جای استفاده از پولهای ملی بیارزششده خود، از دلار و قیمتهای جهانی برای تعیین شرایط بهینه در مبادلات خود بهره میبردند. حذف صفر از پول ملی نیز که صرفا یک اتفاق حسابدارانه بوده، نخواهد توانست به انتظارات تورمی شکل بهینه بدهد.
حتی با تکیه بر مدلهای ریاضیاتی اقتصاد کینزی که به شدت مورد علاقه دولتمردان کنونی نیز هست، به علت غلبه منحنی LM_IS یا همان منحنی هیکس- هانسن، تعادل نموداری میان بازار کالا و بازار پول برقرار نیست که بشود انتظارات تورمی را به تعادل بهینه احتمالی در آینده در این نمودار لنگر کرد. لنگر ارز نیز به عنوان گرانیگاه انتظارات تورمی در کشور، با هر افزایش ولو جزئی در قیمت دلار، به سرعت اثر خود را در قیمت کالاها به نمایش میگذارد، اما حتی با کاهش قیمت دلار به دلیل حاکم بودن شرایط چسبندگی قیمتها و تولید عدم قطعیتهای فراوان توسط سیاستگذاران اجرایی و تقنینی در اقتصاد ایران، قیمتها به روال پیشین بازنمیگردند. هنگامی که منحنی یاد شده در شرایط افقی در اقتصاد قرار داشته باشد، افزایش حجم پول هیچ اثر محرکی در رشد اقتصادی ندارد و صرفا باعث ایجاد رقابت قیمتی برای تهیه کالا میشود که در نهایت به افزایش انتظارات تورمی دامن میزند. بماند که رشد ۳۹ درصدی متغیر حجم پول به هیچ عنوان نمیتواند در ذیل مانور کاهش انتظارات تورمی مورد بهرهبرداری سیاسی دولتمردان واقع شود. این فقره علاوه بر منفی بودن شدید نرخ بهره حقیقی که مانع از بهکارگیری ابزار اساسی نرخ بهره در کنترل انتظارات تورمی باشد هم، در کنار یکدیگر انتظارات تورمی را همچنان بالا نگاه میداد. در شرایطی که سیاستگذار اراده یا تمایلی از سوی خود برای افزایش نرخ بهره تا سطح تعادلی نشان نمیدهد، سپردهگذاران خرد و کلان اعتماد کافی برای مولدسازی داراییهای خود را به دست نخواهند آورد و همچنان فعالیتهای سوداگرانه و معاملات صوری را برای حفظ ارزش داراییهای خود ترجیح میدهند.
تضاد کلاسیک در اقتصاد ایران رخ داده؟
مطابق با این رویکرد نظری دولتمردان، باید متغیرهای حقیقی و اسمی را به شکل جداگانه تحلیل کرد. به عبارت دیگر، میتوان متغیرهای واقعی مانند نرخ بازده و نرخ بهره حقیقی را به طور کامل و بدون در نظر گرفتن آنچه برای همانندهای اسمی آنها یعنی ارزش پول خروجی و نرخ بهره اتفاق میافتد بهطور کامل مورد تجزیه و تحلیل قرار داد! این بدین معناست که تولید ناخالص داخلی واقعی و سایر متغیرهای واقعی بدون اطلاع از میزان عرضه اسمی پول یا نرخ تورم قابل تعیین است. اگر در یک اقتصاد پول خنثی باشد، به این معنی که تنها روی قیمت تاثیرگذار باشد و نه متغیرهای واقعی، وقوع یک دوآلیته کلاسیک را نشان میدهد که متغیرها به شکل مجزا از یکدیگر عمل میکنند- که در واقعیت اقتصاد ایران چنین نیست- و در واقع دولتمردان ترجیح دادهاند تا صرفا برای کاهش آهنگ رشد یک متغیر پولی (که البته با نرخ رشد نزدیک به ۴۰ درصد همچنان هولناک به نظر میرسد)، یک مانور سیاسی دستاوردی برپا کنند بدون اینکه آمار شفاف و جامعی از سایر متغیرهای پولی به دست بدهند. شاید انتظارات مردم از عملکرد دولتمردان به دلیل یکسانسازی قوا و داشتن اختیارات بیاندازه نسبت به کابینههای پیش از خود، اکنون با مشاهده واقعیات اقتصادی تعدیل شده باشد، اما به هیچوجه تعدیل انتظارات عملکردی مردم، با تعدیل انتظارات تورمی همراهی ندارد. خاصه اینکه در اقتصادی همچون ایران، سرکوب قیمتها توسط مسوولان، به مثابه کاهش انتظارات تورمی قلمداد شود!
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد