3 - 06 - 2018
دولت و نفت، بلای سفره مردم
گروه اقتصادی- برای اقتصادی که وابستگی تمامعیارش به درآمدهای نفتی برای همگان روشن شده، این انتظار وجود دارد که هرآنچه از یک اقتصاد توسعهیافته میخواهیم را در این درآمدها جست و جو کنیم این در حالی است که همین صنعت در طول سالیان گذشته با مانعپراکنیهایی که متحدان نفتیمان ایجاد کرده، متحمل رنجهای بسیاری شده است.
امروز که نگران تشدید تحریمهای آمریکا هستیم، برایمان کاملا روشن شده که وابستگی به این صنعت تا چه میزان میتواند ما را دچار مخاطرات اقتصادی کند. همین چند سال پیش هم که آمریکا تحریمهایش را علیه اقتصاد ایران اعمال کرد، مشکلاتی که برای دریافت درآمدهای حاصل از فروش نفتمان به وجود آمده بود به کل اقتصادمان را زیرورو کرد. همان زمان بود که با خودمان کلنجار رفتیم که راهحل فرار از مشکلات، اتحاد با همتایان اروپایی و آمریکایی است. برای همین بود که دولت برای رسیدن به یک برنامه جامع اقدام مشترک سر و دست شکست تا در نهایت توانست در میان اقتصاد جهانی جا خوش کند.
هرچند نباید از تاثیرات مثبت برجام بر اقتصاد داخلی و روابط خارجیمان در سطح اقتصاد بینالملل غافل شد اما باید این نکته را پذیرفت که ما حتی از فرصتهایی که برجام پیش رویمان قرار داد هم به درستی استفاده نکردیم و همین است که در شرایط کنونی، نااطمینانیها در فضای اقتصادی کشورمان به اوج رسیده است.
فرار از مشکلات
شاید مشکل از همین جا نشات گرفته است. اگر همان زمان که تحریمهای آمریکا نفس اقتصادمان را به شماره انداخته بود به جای فرار از مشکلات راهحل جامعی برای آن مییافتیم امروز باز هم نگران این نمیشدیم که با اعمال مجدد تحریمهای آمریکا باید برای دریافت درآمدهای نفتیمان چه کنیم و اقتصادمان را این بار باید از چه کانالی هدایت کنیم.
اما این موضوع جدیدی نیست، چهار دهه است که اقتصاد ایران را با همین درآمدهای نفتی اداره میکنند و حتی موانعی که بر سر راه تولیدات نفتیمان ایجاد میشود باز هم از وابستگیمان به این صنعت کم نمیکند و باز هم به این فکر میافتیم که هر طور شده باید راهی برای صادرات بیشتر نفت در جهان بیابیم تا از درآمد حاصل از فروش نفت عقب نمانیم.
شرایط به گونهای است که مشکلات باز هم در حال ریشه دواندن است. با تشدید تحریمهای آمریکا، مشکلات داخلیمان هم دامنهدارتر میشوند. خریداران نفتیمان به دنبال پیدا کردن بازارهای جایگزین هستند و همتایان اروپایی و حتی غیراروپاییمان هم در حال اتمام حجت فرصتهای همکاری اقتصادی و سرمایهگذاری با اقتصاد ایران هستند. تمام این مشکلات را اگر کنار هم گذاریم میبینیم که تمام فرصتهای اقتصادیمان در حال دور شدن هستند و مسیریابی برای یافتن راههای میانبر، بسیار سخت شده است.
اقتصادمان رشد نکرد
همین است که با گذشت چهار دهه و به دنبال مشکلاتی که در این سالها در اقتصاد ایران وجود داشته، هنوز هم که هنوز است نتوانستهایم به سطح مناسبی از رشد اقتصادی و کمک به بهبود معیشت افراد جامعه برسیم. مشکلات اقتصادی آنقدر در هم ریشه دواندهاند که پول حاصل از صادرات و فروش نفت تنها میتواند جوابگوی نیازهایی باشد که اقتصاد را در مرز نابودی قرار داده و در سفرههای مردم جا نمیگیرد.
اما آیا اینکه اروپاییها بخواهند فقط با فعالیت چند شرکت کوچک در ایران از منافع کشورمان در برجام حمایت کنند میتواند کارساز باشد؟ این در حالی است که همه سرمایهگذاران بزرگ اقتصادی و همه فعالان اقتصادی که در سطح کلان فعالیت میکنند به دنبال این هستند تا سرمایههایشان را روی دوش بگذارند و ایران را به مقصد دیگری ترک کنند.
واضح است اقتصاد ما یک اقتصاد بسیار شکننده است. ما نیازمند سرمایهگذاریهای بزرگ هستیم، سرمایهگذاریهایی که بتواند مسیرهای خروج از مشکلات را به ما نشان دهد و جایگاهمان را در میان سایر اقتصادهای جهان متزلزل نکند. بنابراین حتی دل بستن به وعده وعیدهای اروپا هم نمیتواند اقتصادمان را متحول کند و ما را به جایگاهی که شایسته آن هستیم برساند.
حضور شرکتهای کوچک اروپایی دردی را دوا نمیکند
محمود جامساز هم میگوید: «حضور شرکتهای کوچک اروپایی در ایران، دردی را از اقتصاد کشور دوا نمیکند.» این اقتصاددان در گفتوگو با مهر بیان کرده است: «اقتصاد کشور ما یک مجموع اقتصاد دولتی نفتپایه است و حضور پررنگ نفت در اقتصاد ایران موجب شده دولت سهم زیادی از اقتصاد را داشته باشد که بزرگترین معضل این نوع اقتصاد، عدم استفاده بهینه از درآمدهای نفتی و عدم تخصیص بهینه منابع نفتی و سایر منابع بین نیازهای واقعی اقتصاد است که هر ساله در بودجههای کشور، این وابستگی به منابع نفتی بیشتر میشود.»
او افزوده است: «متاسفانه برتری اقتصاد ایران، در نفت و گاز و سایر منابع طبیعی بوده و فناوری و محصولات دانشبنیان به طور جدی مورد توجه قرار نگرفتهاند.» به گفته او در واقع درآمد آسانرس نفت به جای هزینه شدن در راستای ایجاد زیرساختهای بنیادین اقتصادی، اجتماعی و سیاسی به سمت اهداف دیگر سرازیر شده است؛ از این رو ساختارهای بنیادین اقتصاد ما برای توسعه بسیار ضعیف است؛ بنابراین نمیشود توسعه اقتصاد را بر روی زیربنایی استوار کرد که سست است و نمیتواند توسعه را تحمل کند.
او ادامه داده است: «متاسفانه در کنار بخش خصوصی واقعی، یک بخش خصوصی دولتی شکل گرفت که با استفاده از روشهای بروکراتیک دولتی، در جهت حفظ منافع خود گام برداشت که این مساله موجب شد بخش خصوصی واقعی روز به روز تضعیف شود؛ به گونهای که حتی در اتاق بازرگانی که باید تشکل خالص بخش خصوصی باشد، بخش دولتی تقریبا همه کاره شده است.» او بیان کرده است: «بنابراین وقتی که بخش خصوصی تا این حد ضعیف میشود، قاعدتا بخش بزرگی از اقتصاد متورم شده و در اختیار دولت قرار میگیرد و با توجه به قدرت دولت تمام منابع و مصارف صرف پیشبرد مقاصد و اهداف اقتصاد دولتی میشود که بخش بسیار کمی از مواهب و دستاوردهای این اقتصاد به جامعه میرسد.» او گفته است: «در زندگی مردم ارقام و آمار تاثیری ندارد، بلکه سبد معیشتی دارای اهمیت است و به گفته مسوولان، ۲۸ میلیون نفر در کشور زیر خط فقر هستند و این مساله، نشان میدهد که درآمدهای حاصل از نفت در جهت حفظ آرامش و تامین امنیت معیشت و اقتصاد جامعه صرف نشده است.»
این اقتصاددان بیان کرد: «از سوی دیگر به دلیل گزینشهای نادرست و اعمال نفوذ درقدرت و استخدامهای گروهی که هیچ ارتباطی با مساله تخصص و مدیریت ندارد، منجر به رشد دستگاه دیوانسالاری شده که این موضوع خود باعث ایجاد فساد میشود.» بنابر اظهارات او رخنه فساد در سازمانهای دولتی، از عوامل مهم انباشت ثروت در دست بخش کوچکی از جامعه است که با رانت اقتصادی و اطلاعاتی قدرت گرفتهاند و به فاصله طبقاتی، ریزش سبد معیشتی، کاهش قدرت خرید مردم و تنزل ارزش پول ملی دامن میزنند.
به گفته او طی سالها نرخ ارز رسمی ما ۶۰۰ و نرخ ارز غیررسمی ما هزار برابر شده است و زمانی که نرخ ارز به صورت دستوری تعیین شود و واقعی نباشد، مشکلات عدیدهای به وجود میآید. متاسفانه هیچ زمانی ارز را به صورت واقعی محاسبه نکردیم و هر زمان با توجه به نیاز دولت و شرایط روز و درآمد نفت نرخی را بدون انجام محاسبات علمی برای ارز در نظر گرفتیم.
این اقتصاددان با بیان اینکه نبود ثبات تورم در اقتصاد باعث میشود پیشبینیپذیری مشکل شود، افزوده است: «این مساله موجب میشود اقتصاد تحت تاثیر محرکهای داخلی و خارجی قرار گیرد و از تعادل خود خارج شود که بسیار ناسالم و فسادزاست.»
اقتصاد دولتی، بازار را مخدوش کرده است
جامساز اقتصاد ایران را بر اساس یک روال صحیح و منطقی نمیداند، زیرا دولتی بوده و بازار را مخدوش کرده است. او افزوده است: «عرضه و تقاضا در بازار کشورهای پیشرفته مشخص بوده و قیمتها با مکانیسم دقیقی تعیین میشود که این قیمتها به کارفرمایان و کارآفرینان برای سرمایهگذاری علامتدهی میکنند؛ اما وقتی بازار ما انحصاری بوده و بیشتر تولیدات دولتی است، نمیتواند بخشهایی از اقتصاد را که دارای مزیت نسبی هستند را شناسایی و سرمایه را به آن سمت هدایت کند.» به گفته او در حال حاضر اقتصاد ما از لحاظ تولید ضعیف است؛ زیرا تمام پولها به سمت داراییهای مالی و خرید سهام رفته است. این در حالی است که اگر اقتصاد رونق نداشته باشد، سهام هم رونقی نخواهد داشت و هر قدر هم رونق بگیرد این رونق حبابگونه است. او بیان کرد: «پس از امضای برجام، امیدواریهایی برای خروج از گرفتاریهای مضمنی که در اقتصاد وجود داشت شکل گرفت؛ در حالی که نتوانستیم از آن بهرهمند شویم و به جز اخذ وجوهاتی که طلب داشتیم چیزی عایدمان نشد.» او ادامه داده است: «با خروج آمریکا از برجام نیز، عملا هیچ بانکی حاضر نیست که با ما کار کند و چند شرکتی که با ما شروع به کار کرده بودند هم چون توتال، از ادامه همکاری با ما صرفنظر کردند.» این اقتصاددان معتقد است اروپا در پی حفظ برجام است و با توجه به شرایطی که داریم و کمبودهای مالی که وجود دارد و دولت سعی میکند، به هر طریق ممکن هزینههای جاری خود را از طریق عوارض و تعرفههای گمرکی و فروش خدمات دولتی تامین کند، اگر اروپاییها موفق شوند که با حفظ برجام به این صورت که چند شرکت کوچک و متوسط اروپایی با ما همکاری کنند اصلا دردی از ما دوا نمیکند. ما نیاز به سرمایههای کلان داریم به سرمایههایی نیاز داریم که زیرساختهای اقتصادی را متحول و چاههای نفتی را ترمیم کند.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد