19 - 03 - 2020
دولت تنشهای اقتصادی را مدیریت کند
گروه اقتصادی- چیزی به ۱۳ آبان نمانده؛ از یک طرف بازار خود را برای مقابله با شوکهای ناگهانی آماده میکند و از طرفی دولتمردان میگویند اتفاق جدیدی در راه نیست و آنچه قرار بود اتفاق بیفتد را تا به امروز از سر گذراندهایم. اما افزایش دوباره قیمتها در بازار ارز چیز دیگری میگویند!
در حالی که کمتر از یک هفته به شروع تحریمهای نفتی آمریکا علیه ایران زمان باقی است، آثار روانی آن به خوبی در بازار اقتصادیمان مشهود است. قیمتها در بازار ارز روند افزایشی خود را آغاز کردهاند و به نظر میرسد پیشبینی افزایش دوباره قیمت در حال به وقوع پیوستن است.
دلار گران شد
بازار ارز که به واسطه عرضههای گسترده دولت چند هفتهای را در آرامش سپری کرد، بار دیگر با تاثیرپذیری از عوامل روانی در حال قرارگیری بر مدار افزایش قیمت است. دلار که در طول چند هفته گذشته در کانال ۱۳ هزار تومان جا خوش کرده بود و در بدترین حالت به ۱۴ هزار تومان هم میرسید، دیروز و در آستانه بازگشت تحریمهای آمریکا با قیمت ۱۴۷۰۰ تومان در بازار معامله شد تا خود را برای صعودهای جدیدتری آماده کند هرچند اثری هم از خرید و فروش در بازار ارز به چشم نمیخورد و دورنمای افزایشی قیمت، معاملهگران را از انجام معاملات ارزی برحذر میداشت. در چنین حالتی باز هم میتوان گفت که اتفاق جدیدی در انتظار بازار نیست؟
اگر آنچه پیش از این در بازار ارزیمان گذشت را به یاد آوریم، با حجم انبوهی از افت و خیزهای قیمتی روبهرو میشویم که دولتمردان آن را به عوامل روانی پیش از تحریم نسبت میدادند؛ موضوعی که به نظر میرسد امروز و در حالی که تنها چند روز به زمان بازگشت تحریمها باقی است میتواند با شدت اثر بیشتری قیمتها را وارد مدار صعودی کند و حتی سریعتر از قبل در کل بازارهای اقتصادیمان فراگیر شود.
آنچه در طول یک سال گذشته در بازار اقتصادیمان تجربه کردیم ریشه در این موضوع دارد که دولت برنامهریزی درستی برای بهکارگیری منابع ارزیاش نداشته و بیپروا دست به توزیع ارز در بازار میزد. چنین موضوعی حتی توانست دولت را با چالش کمبود منابع ارزی مواجه کند؛ موضوعی که چنان آتش قیمتها را تند کرد که بازار ارز توانست بالاترین قیمتها را در طول ۴۰ سال گذشته به ثبت برساند.
ذخایر بیسابقه ارزی در کشور
اما امروز که بیم آن میرود بازگشت تحریمها در کنار منابع محدود ارزی دولت، باز هم بازار ارز را به سرنوشت ماههای پیش دچار کند، دولتمردان دست به کار شدهاند تا آثار مخرب روانی آن را سرکوب کنند. آنطور که معاون اول رییسجمهور میگوید، هرچند در اوایل سال به دلیل برخی اتفاقات ارزی ذخایر اسکناسمان با محدودیتهایی روبهرو بود، امروز اما بیسابقهترین ذخایر اسکناس در کشور وجود دارد. به گفته اسحاق جهانگیری، براساس محاسبات بانک مرکزی، امروز بالای ۱۰۰ میلیارد دلار ذخایر ارزی داریم.
وی همچنین با تاکید بر اینکه کشور از نظر تاریخی در مقطعی خاص قرار گرفته است، میگوید: امروز مقطعی است که آمریکاییها اعلام کردهاند مرحله دیگر تحریمهای خود را از هفته دیگر آغاز میکنند. وی اما میگوید که هیچ اتفاق جدیدی در ۱۳ و ۱۴ آبانماه نخواهد افتاد، چرا که همه اتفاقات مورد نظر آمریکاییها طی ماههای قبل رخ داده و ما نیز کار خود را در این مدت انجام دادهایم.
آنچه از سوی معاون اول رییسجمهور اعلام میشود هرچند در وهله اول میتواند این امیدواری را ایجاد کند که ذخایر ارزیمان توان مقابله با تحریمها را دارد، اما آنچه اهمیت دارد آن چیزی است که در درازمدت و به دنبال فراگیرشدن آثار تحریمها آشکار میشود. بر این اساس آنچه تحت عنوان شوک تحریمی ۱۳ آبان از آن یاد میشود، موضوعی است که به دنبال آن و با کم شدن صادرات نفت ایران به وقوع میپیوندد؛ موضوعی که پیشتر و در دولت محمود احمدینژاد کشورمان را دربر گرفت و شوکهای مخربی را روانه بازار اقتصادیمان کرد.
وی به این موضوع نیز اشاره میکند که منابع مالی که بعد از برجام در اختیار ایران قرار گرفته ۱۵۰ میلیارد دلار نبوده و حتی اگر چنین پولی بوده، پولی است که به ناحق در جایی حبس بوده و الان آزاد شده است. به گفته وی، آنچه بعد از برجام در اختیار ایران قرار گرفته بخش محدودی در حد چند میلیارد دلار بوده که ما از آن استفاده کردهایم. اکنون آمریکاییها به خاطر اینکه به مردم دنیا دروغ بگویند، این رقم را اعلام میکنند این در حالی است که بخشی از منابعی که بعد از برجام دسترسی به آن امکانپذیر شده، ذخایری است که در بخشهای مختلف اقتصاد ایران در گذشته وجود داشته و الان هم وجود دارد؛ ما نه آن موقع از آن ذخایر میخواستیم و میتوانستیم استفاده کنیم و نه الان میخواهیم و میتوانیم انجام دهیم.
تکرار تاریخ
اما آنچه در اعمال تحریمهای جدید آمریکا تفاوت ایجاد میکند تجربهای است که دولتمردان در مواجهه با آنچه قرار است دامن بازار اقتصادیمان را بگیرد کسب کردهاند. بر این اساس درسی که تاریخ به دولتمردان داده است بیانگر این نکته مهم است که دولت این بار میتواند تمهیدات بیشتری برای مقابله با تحریمها بیندیشد.
اما به راستی دولت از گذشته درس گرفته است؟ شاید اگر آنچه در بازار ارزیمان در طول شش ماه گذشته اتفاق افتاد را به خاطر آوریم و سیاستهای دولت را در مواجهه با عوامل اثرگذار بر بازار ارز ببینیم، متوجه این حقیقت تلخ میشویم که دولت هیچگاه خود را برای مقابله با شوکهای ناگهانی آماده نمیکند و همواره تلاش میکند با سیاستهای مقطعی که در نهایت به تخریب سازوکارهای اقتصادی میانجامد، عوامل مخرب بازار را سرکوب کند؛ موضوعی که در طول چند ماه گذشته به دنبال وعده وعیدهای مسوولان دولتی نه تنها به کم کردن آثار روانی تحریمها منجر نشد که اعمال هرگونه سیاست جدیدی از سوی دولت، آتش تند قیمتها را شعلهورتر کرد و اقتصاد را تنها ظرف چند ماه توانست به اندازه چندین سال به عقب براند.
حال در چنین شرایطی دولتمردان از ذخایر ارزی بیسابقهای سخن میگویند که به نظر میرسد با سیاستهای چندماههشان در بازار ارز، نگرانی از کمبود منابع ارزی را تشدید کرده بود.
به نظر میرسد یکی از عواملی که به امیدواری دولت در مطلوب بودن ذخایر ارزیاش میافزاید، سیاستی است که صادرکنندگان را وادار به بازگشت ارزهای حاصل از صادراتشان میکند؛ سیاستی که تا امروز چندان از سوی فعالان بخش خصوصی مقبول واقع نشده و مخالفتها با این سیاست بانک مرکزی با اختلافاتی بین این دو همراه بوده است. بر این اساس امیدواری به ذخایر مطلوب ارزی هرچه باشد، دولت را برآن داشته تا راههای گوناگونی را برای یافتن فرصتهایی که به ارزآوری در اقتصاد کمک میکنند بیابد و هرطور شده ذخایر ازدسترفتهاش را جبران کند.
افزایش فشارها بر بخش خصوصی
بنا به گفته معاون اول رییسجمهور، به دلیل شرایطی که با آن مواجه شدیم در بخشهای تولیدی با محدودیتهایی روبهرو شدهایم، اما با شناختی که از بخش خصوصی دارم، میدانم که اگر این بخش با قدرت به صحنه بیاید، دولت نیز به صحنه میآید و مشکلات برطرف خواهد شد.
بر این اساس به نظر میرسد این بار دولت به دنبال آن است تا فشار مشکلات اقتصادی را از شانه خود بردارد و آن را به دوش بخش خصوصی بگذارد؛ موضوعی که نهتنها به بزرگ و گستردهتر شدن چرخه فعالیتهای بخش خصوصی نمیانجامد که حتی باعث چنبره سیاستهای دولت بر فعالیتهای آنان میشود و بیش از پیش نقش پررنگ آنان در چرخه اقتصاد کشور را به حاشیه میراند.
در کنار آن دولت همچنان بر این موضوع نیز پافشاری میکند که توانایی ادامه صادرات نفت را دارد و به اندازه کافی توان تامین منابع ارزیاش را با ادامه صادرات نفت به مشتریان نفتیاش دارد. این در حالی است که حتی صفر نشدن صادرات نفت ایران، دست ایران را از بازار جهانی نفت کوتاه میکند و به از دست رفتن بسیاری از مشتریان نفتیاش میانجامد؛ موضوعی که پیش از این و حتی قبل از ۱۳ آبان به دور شدن تعدادی از آنان از بازارهای نفتیمان انجامیده است.
جایگزین نفت ایران
بنا به اعلام معاون اول رییسجمهوری، دروغی که آمریکاییها به مردم دنیا و خودشان میگویند این است که نفت عربستان سعودی و سایر کشورها باید جایگزین نفت ایران شود تا قیمت نفت بالا نرود این در حالی است که نفت ایران هیچ جایگزینی ندارد.
به گفته وی، امروز قیمت نفت بشکهای ۸۰ دلار است و ما همچنان نفت خود را میفروشیم، اما اگر آمریکاییها زورشان میرسید و میتوانستند صادرات نفت ایران را به صفر برسانند حتما قیمت نفت به بالای ۱۰۰ دلار میرسید.
وی در ادامه تاکید کرد: با سازوکار و اقدامی که دولت انجام داده است، آمریکاییها به هیچ وجه قادر نخواهند بود صادرات نفت ایران را به صفر برسانند. به اعتقاد وی، ایران در ماههای گذشته حدودا ۵/۲ میلیون بشکه نفت صادر میکرد و گرچه مقداری از این میزان کم شده است، اما همواره در جلسات بر این موضوع تاکید شده که نباید صادرات نفت ایران به زیر یک میلیون بشکه در روز برسد.
آنطور که جهانگیری میگوید، حتی اگر با همین فضاسازی که آمریکاییها تاکنون انجام دادهاند ایران یک میلیون بشکه نفت را با قیمت ۸۰ دلار صادر کند، مانند سالهای ۱۳۸۳ و ۱۳۸۴ برایمان درآمد نفتی ایجاد خواهد کرد.
بر این اساس هرچند این بار تحریمها به گونهای دیگر قرار است در بازار اقتصادیمان جا خوش کند و خروج یکجانبه آمریکا از توافق برجام، به پررنگ شدن روابط ایران با دیگر گروههای برجام و اروپایی منجر شد، با این وجود آنچه اهمیت دارد این است که دولت بتواند در مقابله با این تحریمها کمربندهای اقتصادیاش را محکمتر ببندد و سیاستهایی را که به خودتحریمی در بازارهای داخلی منجر شد از سر راه خود بردارد.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد