7 - 11 - 2022
دولت تدبیر، امید ما را مخراش!
جمعیت داوطلبانِ سبز به رییسجمهور درباره جزیره آشوراده و عواقب گردشگری ساختن این جزیره نامه سرگشادهای نوشته و در آن ضمن اشاره به معاهدههای بینالمللی و ملی مبنی بر لزوم حفاظت همهجانبه از مناطق زیستمحیطی همچون میانکاله، از رییسجمهور خواستهاند تا جلوی این اتفاق گرفته شود. نسخهای از این نامه به «جهانصنعت» ارسال شده است که در پی میخوانید.
«جناب آقای دکتر روحانی، رییس محترم جمهوری اسلامی ایران
شاید موضوع یک جزیره با تعدادی پرنده آواره در کنج دریاچهای که سفرههای نفت خوابیده در بسترش بیشتر ارزش چانهزنی با دیگران را دارد، موضوع چندان مهمی به نظر نیاید ولی ای کاش با همان جدیتی که در نشست سال پیش سازمان ملل درباره محیطزیست با اهل جهان سخن گفتید، رو سوی ما کنید و بگویید نه! برای من، به عنوان رییسجمهور سرزمین ایران، حفاظت از یک جزیره که مأمن کمیابترین گونههای پرندگان و از مراکز تعادل اکولوژیک شمال ایران است، به اندازه پایین آوردن نرخ تورم و تامین معیشت مردم اهمیت دارد.
جناب آقای رییسجمهور؛
به گمان ما ردیف کردن نام معاهدات زیستمحیطی و مقررات بینالمللی و قوانین ملی که بر لزوم حفاظت کامل و بیقید و شرط از ذخیرهگاه زیست کره جزیره آشوراده و شبهجزیره میانکاله تاکید میکند کار بیهودهای باشد. علیالقاعده شما مشاورانی کاملا مشرف و آگاه بر این معاهدات و قوانین دارید و در هیات دولت، یکی از معاونان شما در مقام ریاست سازمان متولی حفاظت از محیطزیست سرزمین مکلف به نظارت دقیق بر اجرای درست وظایفی است که دولت ایران به انجام آنها متعهد میباشد. ما زیر پیماننامههایی را امضا کردهایم که میگوید این منطقه ذخیرهگاه زیستکره است. بگذارید این پرسش ساده را از شما بپرسیم که امضای دولت بر تفاهمنامههایی از قبیل واگذاری بخشی از جزیره آشوراده به سازمان گردشگری تا چه اندازه با دقت و وسواس بر رعایت این معاهدات و مقررات همراه بوده است؟
ریاست سازمان محیطزیست در تازهترین مصاحبه خود تاکید کرده است که «تفاهمنامه با سازمان میراث فرهنگی به معنی واگذاری آشوراده نیست بلکه ما درصدد اجرایی شدن اکوتوریسم در آن منطقه هستیم.» در همین مصاحبه ایشان تاکید کردهاند «ما در این تفاهمنامه تاکید بر آن داریم که پیمانکار تنها میتواند در زون تفرج آن هم فقط در ۱۰ درصد آن امکانات و تجهیزاتی که در چارچوب ضوابط و مورد تایید سازمان حفاظت محیطزیست است و سازگاری با اکوتوریسم و محیطزیست را دارد، مستقر کند.» اما در کنار این اظهارات مشاور رییس سازمان محیطزیست که خود از اساتید بنام محیطزیست کشور است، میگوید: «زمانی که دولت بر اجرای یک پروژه اصرار دارد مسوولان محیطزیست چارهای جز توجیه کردن ندارند. مشاور رییس سازمان محیطزیست اذعان کرده است: «باید بگویم محیطزیست (سازمان محیطزیست) میانکاله را به گردشگری باخت و زورش به دولت نرسید.» کدام فشار بخشی از بدنه دولت را به سمت امضای تفاهمنامههایی میبرد که با اصول حفاظت از مناطق گرانبهای طبیعی مغایرت دارد؟
خواندن موشکافانه گفتههای مسوولان سازمان میراث فرهنگی نیز این نکته را شفاف میکند که کسانی بر دولت شما فشار آورده و سازمان محیطزیست را به عقبنشینی از جایگاه حفاظت وادار کردهاند. «معاون برنامهریزی و سرمایهگذاری سازمان میراث فرهنگی گفت که هشت جلسه مذاکره با حضور بنده و رییس سازمان میراث فرهنگی با معصومه ابتکار، رییس سازمان حفاظت محیطزیست بر سر تغییر کاربری جزیره آشوراده برگزار شد که بسیار نفسگیر بود». البته ایشان یادآوری کردهاند که «سازمان میراث فرهنگی نیز به اندازه سازمان محیطزیست و سازمانهای مردمنهاد دغدغه دارد و نمیخواهد به محیطزیست این جزیره آسیب وارد شود!»
جناب آقای دکتر روحانی؛
ما فکر میکنیم داستان همان داستان مکرر است که سالها در این سرزمین مثل بیشتر جاهای جهان جاری است، یعنی حاکمیت جریان «سرمایه محور» و «سود حداکثر جو» بر سیاستگذاریهای عمومی.
در جهانی که اسیر طمع ثروتاندوزان و صاحبان سرمایه است بر هیچ شکلی از منافع عمومی و خیر جمعی رحم نمیشود. در آغاز هم ظاهرا همه چیز براساس اصول و مقررات بنا میشود و مفاهیمی از قبیل نیاز مردم، دستاویز یورش به منافع پایدار آنان میشود. میگویند قرار است نیازهای مردم رفع شود اما در نهایت آنچه بر جا میماند کیسه تهی محیطزیستی است که قرار بود منبع معیشت ماندگار مردمان نسلهای پیدرپی سرزمین باشد.بپذیرید این انتظار از دغدغهمندان محیطزیست سرزمین انتظاری سادهانگارانه است که با شنیدن یک مصاحبه و چند حرف کلی و مبهم از قبیل «برای جزیره آشوراده ایجاد بازارچههای سنتی برای صنایع دستی به اشتغالزایی مردم منطقه کمک میکند» برای متولیان دولت شما دست بزنند و تشویقشان کنند. منطقهای یگانه و بینظیر به سادگی زیر خروارهای بتن و آهن خواهد رفت و چیزی از ارزشهای طبیعی آن برجا نخواهد ماند و حاصل آن جز منفعت عدهای اندک نخواهد بود. آنچه برای کشور باقی میماند یک جزیره توریستی با امکانات تفریحی برای مردمانی شاد و خرسند و دولتی قدرتمند نیست بلکه سرزمینی ناپایدار و در معرض خطر خواهد بود. کاش به تجربه مدیریت ناکارآمد آب در کشور نظر کنید. سرزمینهای فرو نشسته و بایر تنها محصول خشکسالی و بارش اندک نیست بلکه بیشتر ماحصل همان تفکری است که بیرون کشیدن بیمحابای آب از دل زمین را کمک به معیشت مردم عنوان کرد و چشم بر تاراج آب توسط سودجویان خرد و کلان بست و امروز آخرین قطرههای آب و درختان بیرمق و زمینهای چاک چاک همان مناطق، نوید یک زندگی بیبرکت و ناپایدار میدهد.
جناب آقای رییس جمهور!
چگونه با شنیدن عبارت «با رعایت ملاحظات محیطزیستی» آسوده بنشینیم، وقتی تاریخ نه چندان فرخنده در این باب از نو تکرار مکرر میشود. آیا سازمان حفاظت از محیطزیست میتواند یک نمونه در طول تاریخ تاسیساش نشان دهد که کسانی بخواهند در قلب یک عرصه مهم محیطزیستی ساختوسازی کنند و کسب و کاری راه اندازند و سازمان توانسته باشد آنان را مجبور به رعایت الزامات محیطزیست و حفظ حریم عرصه کند، چنان که خشی هم بر رخسار طبیعت نیفتاده باشد؟ اگر این ظرفیت حفاظتی سازمان در طول عمرش مشاهده نشده و مهمتر اصولا اگر چنین حفاظتی در چنین جایگاه استراتژیکی امکانپذیر نباشد، چه الزامی است که در قلب یک منطقه محافظتشده اجازه تاسیس مرکز گردشگری آنچنانی داده شود؟ اگر هدف توسعه گردشگری است، ساحل بندر ترکمن با فاصله تقریبی دو کیلومتر از تالاب و جزیره با انبوهی از نیازهای متنوع برای برنامههای توسعه، مکان مناسبتری برای ساخت هتل و تفرجگاه نیست؟ اگر فرض کنیم بخش خصوصی عزم بر توسعه گردشگری دارد، توسعه در این ساحل عقلانیتر است یا ساخت هتل سهبر در راس میانکاله و کل آشوراده؟راهبرد توسعه در مناطق حفاظت شده، بدان گونه که خیر دنیا و آخرت در آن باشد، مشارکت مردمان محلی در برنامهها و طرحهایی است که یا خودشان در راستای پاسداشت محیطزیست منطقه حفاظتشده باشند یا به شکل پایدار، حاشیهای و ظریف در چرخههای طبیعی این مناطق، خود را نرم و هماهنگ با آوای محیطزیست سازگار کرده باشند. گردشگری در مناطق محافظتشده باید همچون بازدید از گنجینه جواهرات ملی باشد، بسیار محدود و کم تعداد، تحت نظر فراوان و بسیار از راه دور.
جناب آقای دکتر روحانی؛
به نظر ما آنچه در حال تاراج است تنها یک جزیره گرانبها از نگاه محیطزیستی نیست، بلکه مجموعه این رفتار، چیز مهمتری را به یغما میبرد. تسلیم در برابر کسانی که به منافع کوتاهمدت گروهی و فردی خود میاندیشند و به چیزهایی از جنس مراقبت از حیات و گونههای در معرض خطر پوزخند میزنند و در آغاز سرمایه مادی مملکت را که باید زمینهساز شکوفایی اقتصادی و اجتماعی جوامع محلی و در نهایت توسعه پایدار کشور شود به باد خواهد داد اما فراتر از آن، مجموعه کنشهایی که متولیان دولتی همگام با این اتفاقات انجام میدهند، به فرسایش دارایی مهمتری که سرمایه اجتماعی است منجر خواهد شد. میدانید که بازیابی و بازسازی این سرمایه به سادگی ممکن نخواهد شد. تقاضا داریم به دولتمردان و سیاستگذاران خرد و کلان یادآور شوید از کیسه سرمایه اجتماعی کشور به نفع ثروتاندوزان روی و پشت صحنه خرج نکنند.فسادی که امروز شما و دیگر سران کشور بر مبارزه با آن تاکید میکنید، صحنههای گستردهای را به خود آلوده که عرصههای طبیعی بزرگترین و کمصداترین آن است. فساد در یک حوزه بانکی و اختلاس چندصد میلیارد تومان پول به سادگی به چشم میآید و اعداد و ارقام برای همگان قابل فهم میشود اما خشکاندن رودخانهای با برپایی یک سد و چشمپوشی از حفر هزاران چاه و زخمی کردن کوهستان در دل منطقهای حفاظتشده در پی یک معدن یا کشیدن جادهای بیمصرف، به آرامی پولهایی بیاندازه افزونتر را به جیب مفسدان زیستمحیطی سرازیر میکند و هیچگاه نه عددی به رسانهها وارد میشود و نه داستان فسادی. اما وقتی مردم با سرزمینهای هرز و بیحاصل، جنگلهای تراشیده، بیابانها و برهوت سربرآورده و خالی از علف و جانور روبهرو میشوند، آنچه بر باد رفته هم ثروت مادی است هم سرمایه اجتماعی و آنچه بیش از همه فرو میپاشد اعتماد عمومی است. همانگونه که خودتان اشاره کردهاید در جامعهای که طبقات ساختمان با رشوه بالا رود و جنگل و مرتع مورد دستاندازی قرار گیرد رضایت میان مردم و دولت از بین خواهد رفت. رضایت و اعتماد میان ملت و دولت اساس حفظ و ارتقای ساختارهای اجتماعی و فرهنگی است. بیایید بیشتر مراقب حفظ این ذخیره رضایت، اعتماد و سرمایه اجتماعی باشیم. امید و اعتماد از دست رفته با هیچ مذاکره فشرده، مناظره و گفتوگوی رودرروی تلویزیونی و سخنرانی در مجامع بینالمللی بازیافت نخواهد شد. سرمایه اجتماعی نیاز به پاییدن دم به دم دارد.
جناب آقای رییسجمهور؛
ما فکر میکنیم واگذاری آشوراده به سازمان گردشگری یا هر پیمانکار خصوصی و دولتی دیگر با شرایط فعلی نه تنها منجر به اتلاف دارایی ارزشمند ملی و غیرقابل جایگزین خواهد شد بلکه در مقیاسی وسیعتر به سطح اعتماد عمومی و در نهایت سرمایه اجتماعی سرزمین لطمه میزند. دولت شما بیش از همه به سرمایه حاصل از امید و اعتمادی که مردم به شما و وعدههایتان داشتهاند، متکی است. با چشمپوشی از دستکاریهای غیرکارشناسی و نامعقول در محیطزیست به آن لطمه نزنید، آشوراده یک آزمون مهم است.آقای رییسجمهور! از فرصت شر پیش آمده استفاده خیر کنید. طبیعت میانکاله و آشوراده ستم گستردهای است که بر مناطق حفاظتشده و طبیعی میرود. از این فرصت طرح مساله استفاده کنید و جریان فساد این عرصه را واژگونه کنید.سخن آخر اینکه، چنانچه به لغو فوری این تفاهمنامه رای نمیدهید، پیشنهاد داریم امضای نهایی آن را حداقل یکسال به تعویق بیندازید و طی این یک سال همه مستندات مربوط به این تفاهمنامه شامل اطلاعات دقیق مفاد آن، طرفهای درگیر و ذینفعان، مستندات کامل همه بررسیها، ارزیابیها و امکانسنجیها و نظر تمام مشاوران، کارشناسان و اساتید را در دسترس همگان قرار دهید تا در شفافیت کامل افکار عمومی و نخبگان درباره آن نظر بدهند و شما و مشاورانتان بشنوید و بعد تصمیم بگیرید.
تامل و شفافیت حداقل کاری است که برای صیانت از اعتماد و سرمایه اجتماعی میتوانید انجام دهید.
ابوالفضل وطنپرست
رییس هیاتمدیره
جمعیت داوطلبان سبز
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد