29 - 08 - 2016
دولت باید مبانی رشد اقتصادی را اعلام کند
در همین حین وزیر صنعت و معدن نیز گفته است هشت درصد رشد تولید داشتیم. با این حال چون مبانی آمار اعلام نشده، ما باید این مبانی را حدس بزنیم.
بهنظر میرسد در مورد رشد صنعت یکی از فاکتورهایی که براساس آن رشد را اعلام کردهاند، خودرو باشد که البته مساله خودرو و افزایش فروش آن به وامهای ۲۵ میلیون تومانی که سال گذشته داده شد برمیگردد و بر این اساس نمیتوان روی این اتفاق نام رشد گذاشت چون در واقع تنها خودروهای انبارشده فروش رفتند و ما با افزایش تقاضا و تولید مواجه نبودیم. با این اوصاف کماکان در مساله صنعت مشکل داریم و وقتی میگوییم در رکود به سر میبریم، منظور از رکود این است که چرخ اقتصادی کشور نمیچرخد چراکه چرخه یعنی تولید داشته باشیم و تولیدات ما فروش رود و سرمایه حاصل از آن به تولید برگردد. بر این اساس همچنان در رکود به سر میبریم چراکه تولید هیچ رشدی نداشته که بخواهیم بحث رشد را مطرح کنیم. بهعنوان مثال در بخش مسکن یا پولاد تحت هیچ عنوانی نمیتوان ادعای خروج از رکود کرد و در مورد پتروشیمی هم اگرچه برخی از صنایع ما رشد داشتهاند اما این رشد چندان بالا نبوده است.
مساله دیگر این است که دولت اعلام نکرده در محاسبه رشد اقتصادی آیا نفت را هم محاسبه کردهاند یا رشد بدون احتساب نفت بوده است چراکه اگر نفت نیز محاسبه شده باشد چون درآمد نفتی نسبت به سال قبل دو برابر شده، قیمت نفت از تقریبا ۳۰ دلار به ۵۰ دلار رسیده است و فروش نفت نیز از نزدیک یک میلیون بشکه در روز به دو میلیون افزایش پیدا کرده پس نمیتوان چنین تلقی کرد که این رشد تماما منحصر به اقتصاد ما بوده است چراکه نفت، جزو تولیدات محسوب نمیشود.
موضوع دیگری نیز که مطرح میشود، این است که براساس شنیدهها ما در بخش کشاورزی ۱۴ میلیون تن برداشت گندم داشتیم، این در حالی است که دولت میگوید ۹ میلیون تن گندم از بخش کشاورزی خریده است، در این حال با توجه به خشکسالی و بیآبی حاکم بر کشور، نمیتوان گفت که این اعداد و ارقام کاملا درست است و نمیتوانیم بگوییم تولید گندم افزایش پیدا کرده پس درآمد کشاورزان هم بهتر شده است.
همچنین از سوی دیگر اعلام شده صادرات ما از واردات پیشی گرفته است.
در این مورد نیز باید بررسی شود که واردات کدام کالاها کاهش پیدا کرده و صادرات کدام کالاها افزایش یافته است. در واقع اگر نگاه کنیم، میبینیم که این مساله برمیگردد به کاهش واردات نه افزایش صادرات و کاهش واردات اغلب مواد اولیه کارخانجات ما بوده است آن هم به خاطر این است که بسیاری از کارخانههای ما تولید نداشتهاند که نیازی به مواد اولیه داشته باشند. پس این کاهش واردات و ثابت ماندن صادرات موجب شده تراز بازرگانی در شرایط فعلی مثبت شود. اگر کارخانههای ما برود سمت وضعیت تولید چند سال قبل آن وقت نیاز به واردات مواد اولیه نیز پیدا میکنیم و این قضیه باعث میشود حجم واردات ناگهان افزایش زیادی پیدا کند.
با این تفاسیر به نظر میرسد راه خروج ما از وضعیت موجود این باشد که سعی کنیم تولیداتی داشته باشیم که هم به درد صادرات بخورد و هم بازاری برای فروشش وجود داشته باشد که البته با وضع معیشتی کنونی مردم امکان اینکه بتوانیم روی آن حساب کنیم، چندان وجود ندارد.
پس تا زمانی که اعلام نشود مبانی ارقامی که از سوی دولت برای رشد اقتصادی منتشر شده چه بوده است، نمیتوان چندان روی این ارقام اظهارنظر درستی داشت و براساس آن برنامهریزی و پیشبینی صحیحی انجام داد.
* عضو هیات نمایندگان اتاق بازرگانی
ایران و تهران
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد