«جهان‌صنعت» عملکرد بازار سرمایه در هفته نخست خرداد را بررسی کرد؛

دور باطل انتظار برای رشد!

دیبا حاجیها
کدخبر: 537423
بازار سرمایه در هفته گذشته صحنه واضحی از نوسان و ابهام را به تصویر کشید.
دور باطل انتظار برای رشد!

دیبا حاجیها- بازار سرمایه در هفته گذشته صحنه واضحی از نوسان و ابهام را به تصویر کشید. تحولات سیاسی و اخبار داخلی همچنان محور اصلی جهت‌گیری معاملات بودند. فعالان بازار در این شرایط پیچیده میان امید به بهبود اوضاع و نگرانی از ادامه چالش‌ها قرار گرفتند. این ترکیب متضاد احساسات فضای معاملاتی را به شدت تحت‌تاثیر قرار داد و باعث شد سرمایه‌گذاران با احتیاط بیشتری تصمیم بگیرند. گروه‌های حساس به تحولات سیاسی مانند بانک‌ها، پتروشیمی‌ها و فلزات اساسی بیشترین نوسان را تجربه کردند و روند معاملات آنها به طور مستقیم به اخبار مربوط به مذاکرات هسته‌ای و سیاست‌های داخلی وابسته بود. در عین حال حجم معاملات در بخش‌هایی با ریسک کمتر، مخصوصا صندوق‌های درآمد ثابت، افزایش یافت که نشان‌دهنده تمایل سرمایه‌گذاران به حفظ ارزش دارایی‌ها در شرایط پرابهام است. با وجود این نوسانات و ابهامات، بازار سرمایه همچنان پتانسیل رشد و بهبود دارد. رسیدن به این نقطه نیازمند ثبات سیاسی، شفافیت در تصمیم‌گیری‌ها و کاهش فشارهای رسانه‌ای است. هفته گذشته نمایی از بازاری متزلزل اما در انتظار فرصتی بهتر را به نمایش گذاشت.

شنبه؛ خسته از وعده

شنبه هفته گذشته، بورس تهران روزی آرام اما خسته از تکرار و بی‌نتیجه بودن اخبار سیاسی را پشت‌سر گذاشت. بازار که دیگر مانند گذشته به اظهارنظرها درباره مذاکرات واکنش شدید نشان نمی‌دهد، در این روز هم با نگاهی مردد معاملات را آغاز کرد. گرچه شروع بازار با رنگ سبز همراه بود اما در ادامه شاخص‌ها دچار افت شدند و تنها در دقایق پایانی، افزایش نسبی تقاضا در برخی نمادها موجب شد بیش از نیمی از سهم‌ها در محدوده مثبت به کار خود پایان دهند. با این حال، افت ارزش معاملات به سطح ۵/‏۱۲‌هزار میلیارد تومان نشان داد که رغبت سرمایه‌گذاران برای ورود به بازار همچنان پایین است. در این روز گروه سیمانی همچنان یکی از نقاط داغ بازار باقی ماند. ادامه افزایش نرخ سیمان به‌دلیل محدودیت‌های عرضه ناشی از قطعی برق، توجه‌ها را به این صنعت جلب کرده بود. اگرچه برخی خبرها از بازگشت برق و افزایش عرضه در هفته جاری حکایت داشتند اما فعالان بازار هنوز به جذابیت قیمتی برخی نمادهای سیمانی امیدوارند. تحلیلگران هشدار می‌دهند که نمی‌توان قیمت‌های فعلی را معیار سودآوری سالانه به‌خصوص برای شرکت‌هایی که با ظرفیت کامل فعالیت نمی‌کنند، دانست. در صنعت دارو نیز فضای دوگانه‌ای حاکم بود. نمادهایی که در زمستان و بهار عملکرد مطلوبی داشتند، مورد استقبال بودند اما سهم‌هایی که رشد سودآوری نداشتند، در فشار فروش قرار گرفتند. بحران نقدینگی ناشی از مطالبات تسویه ‌نشده دولتی همچنان مشکل اصلی دارویی‌هاست اما افزایش نرخ اخیر در برخی محصولات توانسته اندکی این فشار را کاهش دهد.

یکشنبه؛ تابلو در چنگال گروه خودرو

یکشنبه هفته گذشته، بورس تهران با فضایی سنگین و منفی آغاز به کار کرد. در حالی که طی روزهای اخیر واکنش چندانی به اخبار سیاسی نشان نداده بود، این‌بار خبری رسمی درباره توقف واگذاری سهام دو خودروساز بزرگ کشور کافی بود تا بازار را به فاز فروش بکشاند. به دنبال شفاف‌سازی شرکت‌های بزرگ خودروسازی، بازار که مدتی با بی‌تفاوتی در برابر اخبار سیاسی رفتار می‌کرد، ناگهان به این رویداد واکنش نشان داد و بیش از سه‌چهارم نمادها در محدوده منفی معامله شدند. ارزش معاملات خرد هم کاهش معناداری داشت و به کمتر از ۱۰هزار میلیارد تومان رسید.

ماجرای خصوصی‌سازی در صنعت خودرو، آن‌گونه که انتظار می‌رفت با چالش‌هایی همراه شد. در حالی که پیش‌بینی‌ها از آغاز واگذاری ایران‌خودرو و سایپا حکایت داشت، فشارهای درون‌ساختاری و اختلاف‌نظرهای پشت‌پرده باعث شدند این روند متوقف شود. گفته می‌شود برخی مدیران صنعتی تلاش داشته‌اند با ارائه مستنداتی، روند واگذاری را کند یا معلق کنند. با ورود مستقیم نهادهای بالادستی، اکنون واگذاری این شرکت‌ها در هاله‌ای از ابهام قرار گرفته است.

در چنین شرایطی تنها گروهی که توانست اندکی فضا را متعادل کند، صنعت سیمان بود که در برابر جو منفی مقاومت نشان داد. در عین حال، برخی گزارش‌های اردیبهشت‌ماه از شرکت‌های پخش و زراعی نشان دادند که همچنان می‌توان در میان این دسته از نمادها، گزینه‌هایی با بنیاد قوی و درآمد مناسب یافت. هرچند فعلا ابهامات سیاسی مانع از بازتاب کامل عملکرد مثبت آنها در قیمت‌ها شده است.

دوشنبه؛ دوگانه امید و یاس

در جریان معاملات دوشنبه هفته گذشته، بازار سهام با فضایی نه‌چندان پرانرژی آغاز شد و در ابتدای روز شرایطی کم‌رمق را تجربه کرد. با وجود برخی اخبار امیدوارکننده از فضای سیاسی و مذاکرات، روند معاملات تا نیمه ابتدایی بازار تحت فشار فروش باقی ماند اما در ساعات پایانی، فضای بازار تغییر کرد و عمده نمادها از محدوده منفی خارج شدند. در پایان روز، بیش از نیمی از سهم‌ها با قیمت‌های مثبت بسته شدند. با این حال، بازگشت بازار به وضعیت صعودی، در ارزش معاملات چندان بازتاب نداشت و حجم نقدینگی در گردش به حدود ۸/‏۱۱‌هزار میلیارد تومان محدود ماند.

همزمان با تحولات بازار سهام، نرخ ارز هم دچار نوساناتی شد. در نبود اظهارنظرهای منفی از سوی مقامات دخیل در گفت‌وگوهای سیاسی، تقاضای سفته‌بازانه کاهش یافت و همین موضوع باعث افت موقت قیمت دلار شد. با این حال، به نظر می‌رسد تا زمانی که توافقی رسمی اعلام نشود، کاهش معنادار نرخ ارز به سطوح پایین‌تر بعید خواهد بود. این وضعیت تعلیق، بازارهای طلا و ارز را نیز به سمت رکود کشانده است؛ سرمایه‌گذاران ترجیح داده‌اند دست نگه دارند و تا روشن شدن نتایج نهایی مذاکرات، وارد فاز تصمیم‌گیری نشوند.

در همین حین، عملکرد برخی صنایع در دومین ماه بهار توجه تحلیلگران را به خود جلب کرد. سیمانی‌ها مطابق انتظار با گزارش‌های خوبی همراه شدند. شرکت‌های فعال در حوزه زراعت، دارو و غذایی هم عملکرد مثبتی را در صورت‌های مالی اردیبهشت به نمایش گذاشتند و بعضی از نمادها به همین واسطه با تقاضای قابل توجهی مواجه شدند.

سه‌شنبه؛ فاز تعلیق

در یکی از روزهای آرام معاملاتی هفته گذشته یعنی روز سه‌شنبه، بازار سرمایه مسیری متعادل و متمایل به صعود را تجربه کرد؛ رشدی که نه حاصل هیجان بود و نه محصول ورود گسترده نقدینگی، بلکه بیشتر به‌نظر می‌رسید برآمده از ارزیابی مجدد فعالان بازار نسبت به تحولات اخیر و احتمال بهبود نسبی انتظارات باشد. شاخص‌های اصلی بازار در این روز افزایش یافتند و نکته قابل‌توجه، همراهی شاخص کل و هم‌وزن بود که می‌تواند به ‌عنوان نشانه‌ای از مشارکت طیف متنوع‌تری از نمادها و نه فقط اتکای صرف به نمادهای شاخص‌ساز در حرکت بازار تعبیر شود. در میان صنایع مختلف، گروه‌هایی همچون بانک، فلزات و معادن بار دیگر در مرکز توجه قرار گرفتند؛ جایی که اخبار مثبت از تحولات ارزی، ثبات نسبی بازارهای جهانی و برخی امیدها به حمایت‌های سیاستی، به آنها فضای تنفس بیشتری داده بود. این در حالی است که ارزش معاملات، با وجود حرکت روبه بالای شاخص‌ها، همچنان در سطحی متوسط باقی ماند و از جهش جدی در ورود نقدینگی حکایت نمی‌کرد.

از سوی دیگر، بررسی رفتار سرمایه‌گذاران خرد نشان می‌دهد که با وجود افزایش تدریجی خریدها، تصمیم‌گیری‌ها هنوز با احتیاط همراه است؛ موضوعی که در رفتار دوگانه جریان نقدینگی بین صندوق‌های سهامی و درآمد ثابت به خوبی مشهود است. مجموعه این تحرکات، بیانگر بازاری است که هنوز در حال سنجش موقعیت است و نه دچار رکود کامل شده و نه از فاز جهش استقبال می‌کند. بازار، فعلا در حال نگاه به افق است و منتظر یک نشانه جدی برای تعیین مسیر آینده.

چهارشنبه؛ میدان در دست کوچک‌ها

چهارشنبه هفته گذشته، بازار سرمایه با چهره‌ای پرتناقض ظاهر شد؛ شاخص کل بورس با عقب‌نشینی نسبی همراه شد اما در سوی دیگر شاخص هم‌وزن مسیری مثبت را پیمود. این دوگانگی، بازتابی از رفتار متفاوت گروه‌های بزرگ و کوچک بازار بود؛ جایی که سهام شاخص‌ساز تحت‌فشار فروش قرار گرفتند اما نمادهای کوچک‌تر و میانه بازار با استقبال بهتری مواجه شدند. بررسی کلی روند معاملات نشان می‌داد که هرچند در ظاهر بازار با کاهش همراه شد اما در لایه‌های زیرین، بسیاری از نمادها روزی مثبت را سپری کردند. همین مساله باعث شد تا فعالان بازار از احتمال چرخش توجه سرمایه‌گذاران به سهم‌های بنیادی و کوچک‌تر سخن بگویند؛ چرخشی که در بستر افزایش ریسک‌گریزی و احتیاط سرمایه‌گذاران خرد رخ داده و تا حدودی همزمان با رشد ورود نقدینگی به صندوق‌های با ثبات‌تر، مخصوصا درآمد ثابت، همراه شده است.

در میان گروه‌ها، وضعیت صنعت خودرو پرابهام و شکننده بود. اخبار متناقض پیرامون واگذاری‌های احتمالی، فضای این صنعت را تیره و سردرگم نگه داشته بود. سهم‌هایی که هفته قبل با اقبال روبه‌رو بودند، در این هفته سرانه فروش بالاتری داشتند. تحلیل‌ها حاکی از آن است که بدون اصلاح ساختار مالکیت و شفاف‌سازی در روند تصمیم‌گیری‌ها، نمی‌توان به رشد پایدار در این صنعت دل بست.

بازار سرمایه در این مقطع، بیش از هر زمان دیگری به سیاستگذاری شفاف و تصمیم‌های هماهنگ نیاز دارد چرا که هر نشانه‌ای از بی‌اعتمادی، می‌تواند سرعت خروج سرمایه را افزایش داده و بازگشت رونق را به تاخیر بیندازد.

یک فنجان سیاست

بازار سرمایه ایران در شرایط فعلی، میان پیچیدگی‌ها و تغییرات مکرر مذاکرات هسته‌ای، با چالشی چندبعدی روبه‌رو است که بررسی آن نیازمند درک واقع‌بینانه‌ای از تحولات سیاسی، رسانه‌ای و اقتصادی است. فضای سنگین خبری پیرامون این مذاکرات، چه از سوی طرف آمریکایی و چه واکنش‌های داخلی، به ابزاری برای فشار تبدیل شده تا ایران به سمت تصمیم‌گیری‌های مشخصی سوق داده شود. این فشارهای رسانه‌ای همراه با ابهامات سیاسی، تاثیر مستقیمی بر رفتار سرمایه‌گذاران و روند بازار سهام دارند.

در نگاه نخست، افزایش موج اخبار مثبت و برجسته شدن احتمال توافق موقت، می‌تواند باعث افزایش اعتماد نسبی در بازار شود و گروه‌هایی که انتظار کاهش تنش‌های سیاسی و بهبود فضای کسب‌وکار را دارند را تحریک به رشد کند. بخش‌هایی مانند بانک‌ها، پتروشیمی، فلزات اساسی و خودرو که حساس به تحولات سیاسی هستند، معمولا نخستین پاسخ‌دهندگان به چنین اخبار مثبتی هستند و در صورت تحقق توافق موقت، انتظار می‌رود روند معاملات آنها بهبود یابد. ورود سرمایه‌گذاران به نمادهای بنیادی در چنین فضایی نیز معمول است. با این حال، واقعیت این است که این موج رسانه‌ای تضمینی برای حصول توافق نیست و عدم قطعیت همچنان در بازار وجود دارد. سناریوهای مختلفی ممکن است رخ دهد: از توافق موقت گرفته تا شکست مذاکرات یا روندهای فرسایشی. این ابهام، سرمایه‌گذاران را محتاط‌تر کرده و باعث می‌شود ریسک‌های احتمالی مدیریت شود. این وضعیت ممکن است حجم معاملات صندوق‌های درآمد ثابت را افزایش داده و سرمایه را از بخش‌های پرریسک بازار خارج کند.

اگر اخبار منفی یا شکست مذاکرات منتشر شود، فشار فروش در سهم‌های حساس و شاخص‌ساز شدت خواهد گرفت و شاخص کل ممکن است بار دیگر به مسیر نزولی بازگردد. سهم‌هایی که بیشترین وابستگی را به روندهای سیاسی و تحریم‌ها دارند، در چنین شرایطی نوسانات بیشتری را تجربه خواهند کرد که این موضوع بر نقدشوندگی و جذابیت بازار تاثیر منفی می‌گذارد.

در صورتی که مذاکرات به فرسایش برسد و خبر قطعی‌ای منتشر نشود، بازار در وضعیتی نوسانی و بینابینی قرار خواهد گرفت؛ نه رشد قابل‌توجهی خواهد داشت و نه ریزش شدیدی را تجربه خواهد کرد. سرمایه‌گذاران با احتیاط رفتار کرده و به دنبال حفظ ارزش دارایی‌ها در فضای رکودی و پرابهام خواهند بود. این حالت ممکن است بازار را در یک محدوده محدود نوسانی نگه دارد. با توجه به این شرایط، بهترین راهکار برای فعالان بازار مدیریت ریسک و تنوع‌بخشی در سبد دارایی‌هاست. سرمایه‌گذاری صرف در سهام پرریسک و متاثر از تحولات سیاسی می‌تواند زیان‌بار باشد اما تمرکز بر سهام بنیادی با دید میان‌مدت، همراه با اختصاص سرمایه‌ای به صندوق‌های درآمد ثابت و دارایی‌های نقدشونده، می‌تواند به تعادل پرتفوی و کاهش فشار روانی کمک کند. در نهایت، بازار سرمایه ایران در کوتاه‌مدت بیش از هر چیز نیازمند شفافیت و ثبات در روند مذاکرات و سیاست‌های اقتصادی است. با وجود هیجان‌های رسانه‌ای، ابهام و تردید حاکم بر بازار است که باید با تصمیمات هوشمندانه و شفاف برطرف شود. چنانچه توافق موقتی حاصل شود، رشد تدریجی بازار و بازگشت اعتماد محتمل است اما این مسیر وابسته به استمرار مذاکرات و ثبات سیاسی خواهد بود. در غیر این صورت، بازار با چالش‌های بیشتری مواجه شده که مدیریت آن نیازمند دقت و صبر سرمایه‌گذاران است.

وب گردی