14 - 11 - 2020
دوراهی رقابت یا دشمنی
گروه جهان- در حالی که دیروز نتایج بازشماری آرا در آریزونا مشخص شد و بایدن پیروز این ایالت با ۱۱ رای الکترال شد اما همچنان سکوت برخی رهبران جهان یا به عبارتی چالشبرانگیزترین رهبر جهان در مواجهه با آمریکا قابل توجه است. سکوت معنادار ولادیمیر پوتین و تعلل او در تبریک به جو بایدن در انتخابات ریاستجمهوری این روزها در مرکز توجه رسانههای جهان قرار گرفته است. دیمیتری پسکوف سخنگوی کرملین مدعی است که علت سکوت پوتین برخاسته از تقاضای دونالد ترامپ درباره بازشماری آرا در برخی از ایالتهاست.
چالشهای فراوانی پیشروی روسیه پوتین و آمریکای بایدن قرار دارد؛ از رقابتهای تسلیحاتی و فضایی تا تضاد منافع در موضوعات گوناگون بینالمللی نظیر سوریه و همچنین صلح افغانستان. در این میان نهتنها پروندههایی نظیر بحران اوکراین که در زمان اوباما باز شد و مشخصا تیم بایدن آن را دنبال میکرد نیز به طور مشخص از ظرفیت کشمکش برخوردار است بلکه بحرانهای سیاسی جدیدی همچون بلاروس هم میتواند به افزایش مناقشه طرفین کمک کنند.
پوتین که هیچگاه حاضر نیست از خود ضعف نشان دهد، بر آن است تا به بایدن ثابت کند با وجود تحریمهای غرب و انزوای بینالمللی واهمهای از رهبر آینده جهان آزاد ندارد. نباید فراموش کرد که بایدن پنجمین رییسجمهور آمریکاست که ولادیمیر پوتین در دوره زمامداری خود با آنها سروکار داشته است. نخستینشان بیل کلینتون بود.
افزون بر آن، در آن دورهای که جو بایدن معاونت باراک اوباما را بر عهده داشت، پوتین، بایدن را تجربه کرده بود و همین موضوع نوعی حس متناقض در او نسبت به رییسجمهور جدید آمریکا پدید آورده است. همچنین نباید از نظر دور داشت که بایدن رویکرد مثبت خود نسبت به دیمیتری مدودف رییسجمهور آن زمان روسیه را پنهان نکرده و حتی ابراز امیدواری کرده بود که مدودف برای دوره بعدی نیز خود را نامزد کند. حال آنکه مدودف تنها پست ریاستجمهوری را برای پوتین حفظ کرده بود تا بار دیگر زمام امور را به دست او بسپارد. پوتین رویکرد مثبت بایدن به مدودف را ظاهرا نه فراموش کرده و نه بخشیده است.
برخی ناظران سیاسی بر این باور هستند که روابط مسکو- واشنگتن در دوران ترامپ نزدیکتر از هر زمانی بود اما با وجود شعارهای مداوم ترامپ برای برقراری روابط خوب با مسکو، روابط کاخ سفید و کرملین طی چهار سال گذشته سردتر هم شد و حال همه منتظر هستند تا ببینند روابط واشنگتن و مسکو در دوره بایدن چگونه خواهد بود.
سران و مقامهای روسیه در هفتههای اخیر بارها دیدگاه کشور خود درباره انتخابات ریاستجمهوری آمریکا و نتایج آن را اعلام کردهاند که شامل رد هر گونه مداخله در انتخابات و آمادگی برای همکاری با هر یک از نامزدهای انتخابات است که در این انتخابات پیروز شوند اما تاکنون موضع خود را نسبت به رییسجمهوری منتخب آمریکا اعلام نکردهاند.
در هفتههای گذشته جو بایدن درباره موضوع مداخله روسیه در انتخابات بارها اعلام کرده بود که در صورت پیروزی در انتخابات، به این رویکرد مسکو پاسخ مناسب میدهد و برخی کارشناسان همین موضوع خصمانه بایدن به روسیه را دلیلی بر سکوت معنادار روسیه بعد از اعلام پیروزی در انتخابات آمریکا میدانند.
کاخ کرملین اگرچه اعلام کرده تفاوتی ندارد در آمریکا چه دولتی بر سر کار آید و دولت روسیه با هر دولتی که باشد بر اساس شرایط برابر و عادلانه، روابط برقرار خواهد کرد اما به باور تحلیلگران، مسکو پیروزی جو بایدن را در مقایسه با ترامپ تهدیدی برای منافع خود میداند. امیدهایی که روسیه چهار سال گذشته در مورد ایالات متحده داشت محقق نشد. در دوره ترامپ انتظار میرفت یک رابطه گرم بین ایالات متحده و روسیه ایجاد شود، اما برعکس در این مدت، از نظر کمی و کیفی روابط روسیه و ایالات متحده وخیمتر هم شده است و اکنون این نگرانی جدیتر وجود دارد که بایدن که بارها از روسیه انتقاد کرده، دوران سیاهتری برای کرملین رقم بزند.
نگاهی تحقیرآمیز به دولت اوباما
از سوی دیگر باید توجه داشت که پوتین با دیده تحقیر به دولت اوباما- بایدن نگاه میکرده است. به باور پوتین دولت اوباما ضعیف و دستخوش تردید بوده است. ضعف دولت اوباما در قبال روسیه را میتوان در چند مورد مشاهده کرد.
به عنوان نمونه آنگاه که کنگره آمریکا در سال ۲۰۱۲ «قانون ماگینتسکی» را تصویب کرده و به علت نقض حقوق بشر از سوی دولت روسیه تحریمهایی علیه آن کشور پیشبینی کرده بود، دولت اوباما با تاخیر و حتی با مقاومت به تصویب این قانون تن داد. بر اساس آن قانون تحریمهایی برای صدور روادید علیه برخی از مسوولان روسیه پیشبینی شده بود.
مهمتر اینکه آنگاه که روسیه اقدام به الحاق کریمه کرد، اوباما از خود تعلل نشان داد و حتی از تجهیز نظامی ارتش اوکراین سر باز زد. ترامپ اما رویکرد دیگری را درباره این مسائل در پیش گرفت. بدیهی است که حال پوتین منتظر است ببیند آیا دولت بایدن-هریس نسخه سوم تیم اوباماست یا اینکه رویکرد قاطعتری در قبال عملکرد دولت روسیه در پیش میگیرد. احتمالا انتظار پوتین برای فهمیدن پاسخ این پرسش چندان طولانی نخواهد بود.
تیم بایدن قطعا به زودی با رهبر روسیه تماس خواهد گرفت از جمله بر سر مذاکره پیرامون توافق جدیدی برای جایگزین کردن پیمان کاهش جنگافزار هستهای «استارت-۳» که در سال ۲۰۱۱ بین اوباما و مدودف امضا شده بود. مسکو و واشنگتن این پیمان را برای یک سال دیگر تمدید کردهاند. دولت ترامپ اصرار دارد که چین نیز باید در این پیمان مشارکت کند. باید یادآور شد که چین در حاشیه توافق بین آمریکا و روسیه بر سر پیمان «استارت نو»، عملا به گسترش زرادخانه هستهای خود ادامه داده است.
ترامپ از پوتین درخواست کرده بود که شریک استراتژیک خود شی جینپینگ را نیز برای مشارکت در این پیمان متقاعد سازد. حال پرسش اینجاست که آیا بایدن نیز بر مشارکت چین در این پیمان اصرار خواهد ورزید؟ رویکرد بایدن در قبال چین به سادگی به پوتین نشان خواهد داد که آیا دولت جدید آمریکا نیز سیاست قاطع ترامپ درباره چین را ادامه خواهد داد یا نه.
بدیهی است که رویکرد آمریکا در قبال چین برای پوتین از اهمیت بسیاری برخوردار است. باید توجه داشت که در صحنه جهانی، همراهی و تعامل روسیه و چین روزبهروز در حال افزایش است.
گذار در گفتمان سیاستخارجی کاخ سفید در رابطه با کرملین
طی یک دهه گذشته روسیه به عنوان یکی از اصلیترین تهدیدهای ژئوپلیتیک در سیاست خارجی آمریکا به شمار میآید؛ تشویشی که در دوران جمهوریخواهان به واسطه تشدید سیاستهای چینهراسی از سوی ترامپ از شدت آن کاسته شد. به نظر میرسد همین موضوع، نقطه عطف فرآیند تصمیمگیری برای کرملین و پاسخ به این پرسش بود: گزینه مطلوب روسیه در انتخابات آمریکا کیست؟
حمایتهای هیلاری کلینتون از معترضان انتخابات ریاستجمهوری روسیه در سال ۲۰۱۱ کافی بود که دلخوری مسکو در دوقطبی ترامپ-کلینتون بروز پیدا کند و مقامات این کشور، گزینه مطلوب خود را تاجری عملگرا بدانند که مکمل سیاست خارجی عملگرایانه و واقعگرایانه کرملین باشد. این بار نیز اگرچه اولیای امور در روسیه، سیاست سکوت پیشه کرده بودند اما همچنان تردیدی نیست که خوشایند آنها روی کار ماندن ترامپ بود.
گمان میرود که مهمترین دلیل این امر را باید در گفتمان جمهوریخواهان و دموکراتها نسبت به روسیه جستوجو کرد که یکی بر رقابت تاکید دارد و دیگری بر دشمنی تکیه زده است. بدیهی است که در دوران ترامپ، اگرچه طرفین گاهی قواعد بازی را نیز نقض کردند ولی در مجموع به هنجارهایی نیز پایبند بودند در صورتی که با به قدرت رسیدن بایدن، روسیه بیم این را دارد که در ادامه روند ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۶ و ادعاهای مطرحشده از سمت دموکراتها مبنی بر دخالت روسیه در انتخابات آمریکا در سال ۲۰۱۶ و همچنین نگاه تند بایدن که طی ماههای اخیر نیز آشکارا بیان شده است، کلیدواژه «دشمنی با روسیه» بر گفتمان سیاسی آمریکا چیره شود. طبیعتا میان رقابت و دشمنی، گزینه نخست مطلوب کشوری است که یک بار به واسطه جنگ سرد، فروپاشی را تجربه کرده است و به خوبی میداند که در سیاستگذاری مبتنی بر خصومت، اگر دشمنی تسلیم نشود، ممکن است نابود شود.
سپهر روابط روسیه با آمریکا در دوران بایدن
اگرچه هنوز کرملین، جو بایدن را پیروز انتخابات ریاستجمهوری آمریکا نمیداند و مقامات این کشور از ارسال پیام تبریک به رییسجمهور منتخب خودداری کردهاند اما در صورتی که ادعای ترامپ مبنی بر تقلب به نتیجه نرسد و نتواند میزان قابل توجهی از آرای بایدن را باطل کند و به نفع خود تغییر دهد، لاجرم پوتین باید به همتای جدید و دموکرات خود در کاخ سفید تبریک بگوید. مهمترین سوال این خواهد بود که روابط دو کشور در این دوران به کدام سو میرود؟
به باور تحلیلگران، در دوران بایدن نهتنها تمامی اقدامات ضدروسی که توسط ترامپ انجام شد، ادامه مییابد بلکه رویکردهایی که آمریکا در دوران اوباما دنبال میکرد نیز شدت میگیرد و موضوعاتی که موفق به اجرای کامل آن نشده بودند، با جدیت بیشتری تقویت میشود و ادامه خواهد یافت. انتخاب بایدن تاثیر منفی بر روابط روسیه و آمریکا خواهد گذاشت و مدتها بود که دموکراتها این لحظه را انتظار میکشیدند تا تمام پروژههایی را که ترامپ طی چهار سال گذشته مسدود کرده بود، دوباره احیا کنند.
واشنگتن همه تلاش خود را انجام خواهد داد تا از کلیه ابزارهایی که هدف آن محدود کردن نفوذ روسیه است، بهره ببرد اما باید به این موضوع نیز توجه داشته باشیم که روسیه طی چهار سال گذشته فرصتسوزی نکرده و از تمامی ظرفیتهای خود در ابعاد منطقهای و جهانی استفاده کرده است.
به باور کارشناسان، اگر شکایت ترامپ به جایی نرسد و دادگاه بایدن را به عنوان رییسجمهور اعلام کند، از بیستم نوامبر او سکان قدرت را به دست میگیرد و یقینا پس از آن کار برای روسیه سخت خواهد بود اگرچه در این میان به واسطه نگاه تیم بایدن به چین، شرایط برای پکن بهتر میشود.
روسیه، بایدن و بحران قرهباغ
اگرچه بحران قفقاز و به خصوص تنشهای اخیر آذربایجان و ارمنستان همواره موضوعی بوده که نگرانی مسکو و واشنگتن را به دنبال داشته است، اما به نظر میرسد که در سالهای اخیر قفقاز جنوبی از جایگاه قابل ملاحظهای در سیاست خارجی آمریکا برخوردار نبوده است. به طور مثال در جریان انتخابات ریاستجمهوری ایالات متحده نیز هیچکدام از نامزدها توجه ویژهای به آن نداشتند. اگرچه ترامپ در واپسین روزهای پیش از انتخابات در اقدامی روبنایی تلاش کرد از این بحران به عنوان یک برگ برنده استفاده کند و با طرح آتشبس میان باکو و ایروان با محوریت واشنگتن، جایگاه خویش را در انتخابات اعتلا دهد که البته این توافق، خیلی زود از سوی طرفین نقض شد.
در واقع میتوان گفت که این بیاقبالی به آسیای مرکزی و قفقاز ریشه در سیاستهای ایالات متحده در دوران اوباما دارد که استراتژی خروج از این منطقه و تمرکز بر شرق آسیا را برگزید. البته باید به این موضوع نیز توجه داشت که با وجود کمرنگ شدن حضور نظامی آمریکا در این منطقه، همکاریهای اقتصادی آن در «خارج نزدیک» روسیه به طور قابل ملاحظهای گسترش پیدا کرده است.
گزارهای تقریبا از سوی تمامی تحلیلگران وجود دارد که معتقد هستند با تغییر روسای جمهور در ایالات متحده، سیاستگذاریهای کلان این کشور تغییر نمیکند اما باید به این موضوع نیز توجه داشت که چه کسی و با چه گفتمانی اجرای آن را برعهده میگیرد. بایدن برخلاف ترامپ که یک تاجر بود، سیاستمدار است و به خوبی بر اجرای استراتژیها معطوف به وضعیت پیچیده روابط بینالملل اشراف دارد. شاید همین توانمندی به همراه گفتمان سیاسی او و همفکرانش سبب شده مفهوم «دشمنی» با آمدن او در روابط روسیه و آمریکا به این میزان پررنگ شود. با این وجود سیاستهای واقعگرایانه و عملگرایانه کرملین حکم میکند با هر فردی که رییسجمهور آمریکا میشود، آمادگی خود را جهت همکاری اعلام دارد. حال باید به انتظار نشست و دید که این دشمنی تنها یک تصویر ناصحیح است یا جلوه بیرونی نیز دارد.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد