26 - 07 - 2021
دلارهای نفتی زیر سلطه واشنگتن
کنار گذاشتن نفت از سایه دلار ایالاتمتحده و جنگها و استفاده از نفت برای همکاری کمکهای دوجانبه و توسعه مشترک، هدف همه دولتهای خاورمیانه و کشورهای در حال توسعه است. قدرتی که در کنار هم دیگر نمیتواند در دنیا نادیده گرفته شود.
بازار جهانی نفت در آستانه یک تغییر بنیادین در سالهای آینده است. انتخاب پترودلار و یا جنگهای نفتی، دیگر پرسشی نیست که به آن پاسخ داده شود. با امضای توافق راهبردی همکاریهای جامع اقتصادی و امنیتی ایران و چین توسط وزرای امور خارجه دو کشور در روز ۲۷ مارس در تهران، جایگاه دلارهای نفتی در هم شکسته شده و امپراتوری ساخته شده توسط دلار ایالاتمتحده ترک برداشته است.
یکی از دلایل شرایط کنونی این است که دلارهای نفتی زیر سلطه واشنگتن نتوانسته است توسعه اقتصادی مناسبی را برای کشورهای تولیدکننده نفت در خاورمیانه در ۵۰ سال گذشته فراهم آورد.
کشورهای خاورمیانه عموما فاقد سیستمهای صنعتی داخلی هستند. اقتصادهای ملی آنها به شدت وابسته به صادرات نفت و واردات کالاهای صنعتی و مصرفی است. تامین مالی اقتصاد این کشورها توسط دلار ایالاتمتحده انجام میشود و سیستم مالی از آن دنباله روی میکند.
کشورهای خاورمیانه که خواهان خروج از کنترل دلار هستند، باید با تهدید جنگ از سوی ایالاتمتحده و متحدانش روبهرو شوند. اتفاقی که ما بارها و بارها شاهد آن بودهایم. به یاد بیاورید که صدام حسین در دوره جنگ با ایران مورد حمایت غرب قرار داشت، اما پس از مدتی به دشمن شماره یک ایالاتمتحده تبدیل شد، هنگامی که تصمیم گرفت نفت خود را با یورو به فروش برساند.
غرب همواره خواهان آن بوده که خاورمیانه به عنوان گاوشیرده نفتی آنها نقشآفرینی کند. اما آنها نباید به فکر توسعه سیستمهای صنعتی مدرن به خود بیفتند. فقدان توسعه و پیشرفت در خاورمیانه را باید به عنوان یک خرابکاری بلندمدت بهشمار آورد.
در تمدن غرب که بر اساس تبادل نظرات و رقابت بنیانگذاری شده است، غربیها نگرانند که ایران و کل خاورمیانه ممکن است بار دیگر به گذشته درخشان و هژمونی امپراتوریهای پارسیان، عرب و عثمانی بازگردند.
خورشید از شرق طلوع خواهد کرد
به گزارش میز نفت ،چین وابستگی زیادی به بازار جهانی نفت دارد و همواره با تهدید توقف عرضه طلای سیاه روبهرو بوده است. اروپا و ایالاتمتحده بر اساس قدرتهای صنعتی، مالی و نظامی خود، کنترلکننده پایتختهای تولید کنندگان نفت، بازارهای تجاری، جابجایی دلار و آبراههای جهانی ترانزیت نفت به عنوان بخشهای کلیدی نظم جهانی پترودلار هستند.
آنها خواهان ایجاد اختلاف میان چین و دولتهای خاورمیانه و تقسیم دنیا بر اساس ملاحظات شناخته شده هستند. شما باید دلار را انتخاب کنید و یا انتخابکننده جنگ باشید. هرچند دلار از مشکلات زیادی رنج میبرد.
همانطور که در دوران باستان، قبایل عشایر جاده ابریشم را مسدود کرده و تجارت بین شرق و غرب را در انحصار خود درآورده بودند، اروپا و ایالاتمتحده نیز همکاری و توسعه قاره آسیا و سایر کشورهای کره زمین را متوقف میکنند.قرنها پیش، یک سواره نظام در بیابانها، با تیر و کمان در کمین کاروانها ایستاده بود و امروز ناوگان نیروهای دریایی غرب در کنار یک سیستم مالی بر پایه دلار به همان اقدامات مشغول هستند. لذا چین و ایران و کل خاورمیانه هم اکنون به دنبال راههایی هستند که از وجود واسطهها رهایی یابند و شرایط متفاوتی ایجاد کنند.
اگر یک دولت قدرت بزرگ بتواند امنیت نظامی را ایجاد کرده و منابع مالی لازم و تولیدات صنعتی را عرضه کند، همه نفت خاورمیانه میتواند از سلطه دلار خارج شده و محمولههای نفتی میتوانند مستقیما برای تامین تقاضا مورد مبادله قرار گیرند. اتفاقی که میتواند یک سیستم صنعتی مدرن جدید را به دنیا معرفی کند.
کنار گذاشتن نفت از سایه دلار ایالاتمتحده و جنگها و استفاده از نفت برای همکاری کمکهای دوجانبه و توسعه مشترک، هدف همه دولتهای خاورمیانه و کشورهای در حال توسعه است. قدرتی که در کنار هم دیگر نمیتواند در دنیا نادیده گرفته شود.
اتحاد جماهیر شوروی سابق امیدوار بود که بتواند از قدرت و توانمندیهای خود برای بهبود نظام کمونیستی مسکو بهرهبرداری کند و به هر ترتیب، آنها تمرکز زیاد و بیش از حدی بر منافع ژئواستراتژیک و استعماری خود داشته و شوروی را به یک ابرقدرت سوسیال-امپریالیستی تبدیل کردند که با کاخ سفید رقابت کند. علاوه بر این، اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی فاقد سازوکار مشترک برای تقویت اتحاد خود بود و سرانجام متحدانش از اوایل دهه ۱۹۶۰ شروع به شورش کردند.
موضوع مهمتر این است که اگرچه شوروی در آن زمان میتوانست تضمینهای امنیتی و نظامی برای متحدانش فراهم کند، اما آنها با وجود نقشآفرینی به عنوان یک صادرکننده بزرگ نفت برای ارائه حمایتهای اقتصادی و تجاری با مشکلات زیادی روبهرو بودند.
رقابت طبیعی میان شوروی و خاورمیانه در کنار ظرفیت صنعتی ضعیف روسها سرانجام به فروپاشی کل سیستم منجر شد و سقوط رژیم سادات در مصر در سال ۱۹۷۲ میلادی آغازگر این روند بود. ۱۹ سال بعد، شوروی دچار فروپاشی شد و حاکمیت مطلق دلار آغاز شد.
با توسعه و رشد اقتصاد چین، این کشور به صحنه جهانی وارد شده و نیازمند ایجاد نظم نوین جهانی خود است. چینیها سلطه انگلیسیها در قرن نوزدهم میلادی و چند تکه شدن سرزمین پهناورشان و به دنبال آن، سلطه غرب و ژاپن و بعدها پس از جنگ جهانی دوم، نفوذ آمریکا بر بخشهایی از این کشور و انزوای جهانی پکن را فراموش نکردهاند.
بر خلاف نظم جهانی ایالاتمتحده و شوروی، دولت چین فاقد برنامههای استعماری و یا صدور ایدئولوژیهای حزب کمونیست در جهت کسب منافع خود است. چینیها در مقایسه با روسها، تمایلی به توسعه اندیشه مارکسیسم در دنیا ندارند. در مقابل، آنها خواهان ایجاد یک نظم نوین اقتصادی بینالمللی با همکاری، تعامل دوجانبه و توسعه مشترک هستند.
بر خلاف تمدن غرب که بر مبنای رقابت پایهگذاری شده است، تمدن شرق توجه بیشتری به هماهنگی با تفاوتها جهت توسعه مشترک دارد و تلاش میکند تا نظام اقتصادی جهانی نوینی با مدلی متفاوت از آنچه تاریخ با خون نگاشته، پایهگذاری کند.
چینیها برخلاف عمو سام که با دو گزینه دلار و جنگ، روابط بینالمللی خود را پایهگذاری کرده، گزینه سومی را به ایران و دنیا معرفی کردهاند. آنها خواهان تبدیل شدن به یک ارائهدهنده خدمات هستند. این راهبرد مزایای زیادی برای چین دارد، چرا که میتواند مشکلات داخلی آنها را برطرف کرده و لزومی به داشتن اختلافات بینالمللی بیپایان با سایر کشورها ندارند.
سایر کشورهای دنیا نیز از این راهبرد پکن استقبال کردهاند. به همین دلیل، کشورهای زیادی خواهان پیوستن به جبهه مخالفان امپریالیسمدموکرات و لیبرال اروپا و ایالاتمتحده هستند.
در نتیجه، ایران و چین که هر دو از تمدنهای کهن تاریخ هستند، در دوره حساسی از تاریخ به توافقات مشترک راهبردی دست یافتهاند. براساس این توافق جامع ۲۵ ساله، چینیها بیش از ۴۰۰ میلیارد دلار در دهها میدان نفتی ایران سرمایهگذاری کرد. همچنین در حوزههای بانکی، ارتباطات، بنادر، راهآهن، بهداشت و درمان، شبکههای نسل پنجم، جیپیاس و غیره نیز دو کشور همکاریهای گسترده خواهند داشت.
دولت چین به تهران کمک خواهد کرد تا یک نظام صنعتی مدرن کامل ایجاد کند. در مقابل، ایرانیها متعهد شدند تا در یک دوره بلندمدت، نفت خود را با تخفیفهای جذاب به پکن بفروشند.
همکاریهای چین و ایران، بنیانگذار یک نظام نوین جهانی خواهد بود که احترام زیادی به ارزشهای شرقی و نه بر اساس اصول رادیکال شکستخورده و در حال افول دارد. چین در مواجهه با محدودیت ارزشی و فشار تحریمهای ایالاتمتحده و اروپا، در تلاش است تا یک قدرت اقتصادی جدید در قلب اوراسیا و با کمک شیر خفته ایران پایهگذاری کند. بهترین راه پیشبینی آینده، ساختن آن است.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد