دشمن قسمخورده آمریکا

محمدرضا ستاری- وقتی که دونالد ترامپ در دیماه سال گذشته روی کار آمد، چنان مواضعی به نفع روسیه و علیه اوکراین گرفت که بسیاری از کارشناسان غربی به صراحت اعلام کردند که وی غرب را به مسکو فروخته است. این ماجرا زمانی جدیتر شد که ترامپ بر سر ارسال کمکهای تسلیحاتی به اوکراین با اروپاییها به مشکل خورد و پس از آن در یک جلسه جنجالی با معاون و وزیر خارجهاش، بدترین نوع رفتار دیپلماتیک را با ولودیمیر زلنسکی در کاخ سفید و آن هم در جلوی چشم دوربینهای تلویزیونی داشت.
پس از این ماجرا در حالی که ترامپ بر سر تعرفهها و همچنین موضوع بودجه ناتو توانست اروپاییها را وادار به تمکین کند، طی توافقی قرار بر این شد که اروپاییها با پرداخت هزینه، اوکراین را برای ادامه جنگ با روسیه مسلح کنند. دقیقا در چنین شرایطی بود که به طور ناگهانی لحن ترامپ در قبال پوتین تغییر کرد. او ابتدا اعلام کرد که پوتین گویا دیوانه شده و سپس ضربالاجلی ۵۰روزه به مسکو برای تعیینتکلیف جنگ داد. سپس طی روزهای اخیر ترامپ در اقدامی تاملبرانگیز این مهلت ۵۰روزه را به ۱۲روز کاهش داد و گفت به این دلیل مدت زمان را کاهش داده که میداند در این ۵۰روز هم اتفاق خاصی از سوی کرملین قرار نیست رخ دهد. به همین دلیل است که برخی کارشناسان معتقدند تغییر رفتار ترامپ در واقع استراتژی ایالاتمتحده برای مقابله با روسیه است زیرا برخلاف آنچه تصور میشود در حال حاضر بزرگترین تهدید آمریکا نه چین بلکه مسکو است.
چرا روسیه؟
در همین راستا به تازگی مجله نشنالاینترست آمریکا در گزارشی با توجیه اینکه چرا روسیه و نه چین، اکنون بزرگترین تهدید واشنگتن محسوب میشود، مدعی شده است: ولادیمیر پوتین دشمن قسمخورده ایالاتمتحده است که از تمامی ابزارهای قدرت برای تضعیف امنیت ملی آمریکا و تهدید موجودیت فیزیکی مردم این کشور استفاده کرده است.
در این مقاله که به قلم کالین کلیری، دیپلمات پیشین و استاد فعلی دانشگاه جورج واشنگتن نوشته شده، آمده است: در واشنگتن مدتهاست این باور وجود دارد که چین بزرگترین تهدید راهبردی برای ایالاتمتحده است. این تفکر در هر دو حزب سیاسی مشترک بوده و راهبردهای وزارت خارجه، پنتاگون و کاخ سفید را شکل میدهد. مجلس نمایندگان نیز کمیتهای برای بررسی فعالیتهای مخرب حزب کمونیست چین تشکیل داده است. دونالد ترامپ همچنین بارها از سیاستهای تجاری چین انتقاد کرده و وعده اعمال تعرفههای تلافیجویانه داده است. به عنوان مثال یکی از مسائل برجسته انتخابات ریاستجمهوری۲۰۲۴، خریدهای مشکوک زمینهای کشاورزی آمریکا توسط چینیها در نزدیکی پایگاههای نظامی حساس و راههای جلوگیری از آن بود. در این میان تمرکز بیشازحد منابع آمریکا بر پکن، باعث غفلت از فعالیتهای کشوری دیگر در شورای امنیت سازمان ملل شده است. کشوری که رهبرانش مرتبا تهدید به جنگ هستهای علیه ایالاتمتحده و متحدان اروپایی آن میکنند، رییسجمهورش با الحاق سرزمینهای یک کشور مستقل، جنگی همه جانبه علیه اوکراین را آغاز کرده است.در واقع به گفته ناظران، درست است که چین تنها رقیب همتراز ایالاتمتحده در حوزههای نظامی، اقتصادی، فرهنگی و فناوری است اما رفتارهای چین در برابر روسیه رنگ میبازد زیرا رهبران روسیه آشکارا تهدید هستهای را در پیش گرفتهاند و دیمیتری مدودف، رییسجمهور پیشین این کشور در پاسخ به ضربالاجل ۱۰ تا ۱۲روزه ترامپ، این موضوع را گامی به سوی جنگ هستهای عنوان کرده است. بر این اساس است که به گفته برخی تحلیلگران آمریکایی، اکنون روسیه تهدید فوریتر و خطرناکتری برای امنیت ایالاتمتحده نسبت به چین است و مهار و بازداشتن پوتین باید اولویت اصلی ترامپ باشد. در واقع مساله حائزاهمیت این است که راهبرد امنیت ملی ایالاتمتحده، چه در دوره بایدن و چه ترامپ با اولویتدادن به چین دچار خطا شده است.
پوتین و تهدید هستهای
لازم به ذکر است تهاجم روسیه به اوکراین در فوریه۲۰۲۲ برای غرب شوکهکننده بود اما مساله این است که نباید اینگونه میشد زیرا پوتین مدتها بود که میگفت اوکراین از لحاظ تاریخی متعلق به روسیه است. وی حتی در مقالهای در سال۲۰۲۱ با عنوان «درباره وحدت تاریخی روسها و اوکراینیها» این دیدگاه را مطرح کرده و طی کنفرانس اقتصادی بینالمللی سنپترزبورگ دوباره گفته است: تمام اوکراین از آن ماست، هرجا که سرباز روس گام بگذارد، آنجا متعلق به ماست.این صحبتها در حالی مطرح میشود که شی جینپینگ هرگز آشکارا آمریکا را به جنگ هستهای تهدید نکرده است اما پوتین و اطرافیانش بهصورت هفتگی این تهدید را تکرار میکنند. این تهدیدها صرفا حرفهای اغراقآمیز نیستند زیرا در پاییز۲۰۲۲ سازمانهای اطلاعاتی آمریکا احتمال استفاده پوتین از سلاح هستهای تاکتیکی را تا ۵۰درصد برآورد کردند و پوتین همچنان آمادگی شکستن تابوی هستهای را دارد. این موضوع زمانی اهمیت مییابد که بدانیم فرهنگ از راس جامعه شکل میگیرد و دیگر نخبگان روسیه نیز خواستار حمله هستهای پیشدستانه هستند. برای مثال سرگئی کاراگانوف و دیمیتری ترینین به عنوان دو اندیشمند استراتژیک برجسته روس خواهان حمله هستهای به کشورهای ناتو از جمله لهستان یا آلمان برای نشان دادن جدیت روسیه شدند. در نتیجه سوال مهمی که مطرح میشود این است که اگر پوتین با تهدید هستهای در اوکراین پیروز شود، گام بعدی او کجاست؟ علاوهبر این مدودف آشکارا از احتمال حمله هستهای به کشورهای ناتو استقبال کرده و خواهان نابودی کامل اوکراین است. تلویزیون دولتی روسیه نیز پر از تبلیغات خشونتبار علیه اوکراین و اعضای ناتو است.
دیپلماسی یا جنگ؟
در همین راستا نویسنده مقاله نشنالاینترست مدعی شده که ترامپ به درستی نگران آن است که جنگ اوکراین به جنگ جهانی سوم بینجامد؛ امری که بارها در کارزار انتخاباتی خود بیان کرده و دلیل انتخاب دوباره خود دانسته است. در چنین شرایطی و در حالی که زلنسکی حداقل در ظاهر با آتشبس فوری که از سوی ترامپ پیشنهاد شده، موافقت کرده و این موضوع به معنای پذیرش غیررسمی واگذاری یکپنجم خاک اوکراین به روسیه در ازای صلحی پایدار تلقی میشود اما در مقابل پوتین و متحدانش همچنان خواهان نابودی کامل اوکراین هستند و تمایلی به پیشنهادات صلح نشان نمیدهند.
در نتیجه اکنون در محافل سیاسی و همچنین کارشناسی آمریکا، دیدگاهی در حال برجسته شدن است که راهبرد امنیت ملی ایالاتمتحده باید بر روسیه و نه چین متمرکز شود زیرا متوقف کردن پوتین در اوکراین به شی جینپینگ نشان خواهد داد که اقدام نظامی علیه تایوان چقدر پرهزینه خواهد بود بنابراین نادیده گرفتن اوکراین در تمرکز بر چین، اشتباهی بزرگ است.
آیا ترامپ میتواند با پوتین به توافق برسد؟
در همین راستا کارشناسان و تحلیلگران راستگرای آمریکایی معتقدند که جنگ روسیه علیه اوکراین زمانی پایان مییابد که پوتین مطمئن شود نمیتواند به هدف نهایی خود در اوکراین برسد. در این راستا هرگونه تردید از سوی دولت ترامپ، او را جسورتر میکند. در واقع ترامپ در ابتدا فکر میکرد که دوستی شخصی او با پوتین و دیپلماسی مستقیم میتواند جنگ را خاتمه دهد اما حالا بیتوجهی پوتین به درخواست آتشبس ترامپ نشان داده که وی اهمیتی برای ترامپ قائل نیست. به همین دلیل است که برخی آمریکاییها معتقدند، اگر پوتین احساس کند ادامه جنگ برایش خطر شخصی دارد، توافق امکانپذیر خواهد بود.
چگونه میتوان جنگ اوکراین را پایان داد؟
به نظر میرسد که در کوتاهمدت استراتژی سیاست خارجی آمریکا، به سمت جلوگیری از اقدامات روسیه معطوف شود. این استراتژی شامل تعهد به ارسال کمکهای نظامی و اطلاعاتی به اوکراین، تقویت بازدارندگی آمریکا، تشویق متحدان اروپایی به اعمال فشار بر مسکو (به عنوان مثال در اختیار قرار دادن ۳۰۰میلیارد دلار داراییهای مسدود شده روسیه به اوکراین)، تحریم شدید علیه خریداران نفت روسیه مانند چین و هند، تعامل هوشمندانه با چین و استفاده از نفوذ عربستان و شورای همکاری خلیجفارس برای افزایش تولید نفت میشود.