5 - 12 - 2022
درسهای عرضه سبد کالا
تجربه عرضه سبد کالا نشان میدهد که اگر اقدامی به نیت خیر انجام شود ولی مدیریت آن ضعیف باشد، تبدیل به پدیدهای زشت میشود. صفهای طویلی که این روزها برای دریافت سبد کالا شکل گرفته جلوه زشتی به شهرها داده است. اینگونه عمل کردن و مردم را در برف و باران اسیر کردن یادآور شرایط سخت دوره جنگ است که در این موقعیت به هیچوجه قابل قبول نیست.
این امکان وجود داشت که مبلغ این سبد کالا به حساب خانوارها واریز و کالاها با قیمت رایج در بازار عرضه شود. البته احتمال زیادی وجود دارد که سبد کالا، تهمانده ذخیرهسازی صورت گرفته طی ماههای گذشته باشد که با توافقهای صورت گرفته هستهای و ایجاد گشایشهای سیاسی در عرصه سیاست خارجی موضوعیت خود را تا حدی از دست داده است بنابراین چارهای جز عرضه مستقیم آن وجود نداشته است. با فرض پذیرش این موضوع، این امکان وجود داشت که با استفاده از نقطهنظرهای کارشناسان ذیربط در امر توزیع، آن را به نحوی سامان داد که اینگونه مردم درگیر نشوند. نکته دیگر معیاری است که برای دریافت سبد کالا اعلام شده است. از سویی معیار درآمدی ۵۰۰ هزار تومان و از سوی دیگر لحاظ کردن کارمندان بازنشسته با هر میزان درآمدی با یکدیگر سازگار نیست. هستند افرادی که با حقوق بازنشستگی بالای دو میلیون تومان در لیست دریافت سبد کالا قرار گرفتهاند و بسیاری از نیروهای خدماتی و کارگری با حقوقهای بین ۵۰۰ تا ۷۰۰ تومان در این لیست نیستند. سرانجام اینکه نارضایتی بالای موجود در جامعه نشان میدهد که تعیین خط فقری به مثابه خطکشی که با استفاده از آن بتوان خانوارها را به راحتی از یکدیگر غربال کرد ممکن نیست. خانوارهای با درآمد ۵۰۰ تا ۶۰۰ هزار تومان در همان حد و حدودی قرار دارند که خانوارهایی با درآمد ۴۰۰ هزار تومان در آن قرار دارند بنابراین وقتی گروه اول حذف میشود، احساس طردشدگی اجتماعی پیش میآید که ماحصل آن افزایش نارضایتی اجتماعی است. میتوان به جای یک خط فقر چند خط فقر تعریف کرد و از پایین به بالا یارانه پرداختی را کاهش داد، برای مثال زیر ۵۰۰ تومان، ۵۰۰ تا یک میلیون تومان و یک میلیون تا یک میلیون و ۵۰۰ تومان به عنوان سه خطر فقر با یارانههای متفاوت، منتها نکته مهم این است که اگر در عملیاتی کردن عرضه سبد کالا این همه اشتباهات فاحش وجود دارد، چگونه میتوان در آینده خطوط فقر مختلف را تعریف، تعیین و عملیاتی کرد. این اشتباهات فاحش که چنین اقدامی را تبدیل به کمدی- تراژدی میکند، نشان میدهد که نظام مدیریتی و حکمرانی ما اشکالات جدی دارد که در صورت رفع نشدن امیدی به پیشبرد هدفمندسازی یارانه نقدی و غربال کم خطای غیرمستحقها از مستحقها نیست که در صورت مدیریت بهتر امکان ساماندهی آن را بهتر میکرد، برای مثال اگر پول این یارانه به حساب یارانه نقدی واریز میشد مشکل یادشده پیش نمیآمد.
* استادیار موسسه مطالعات و پژوهشهای بازرگانی و عضو شورای مرکزی کنفدراسیون صنعت ایران
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد