«جهان‌صنعت» راهکارهای موثر برای عبور از بحران‌های بازارهای مالی را بررسی کرد؛

درسی بزرگ از سقوط‌های تاریخی

گروه بورس
کدخبر: 545615
تجارب تاریخی نشان می‌دهد که سبد سرمایه‌گذاری ۶۰ درصد سهام و ۴۰ درصد اوراق قرضه به‌عنوان راهکاری مؤثر برای کاهش زیان و تسریع بازگشت سرمایه در دوره‌های بحران مالی عمل می‌کند، هرچند بحران ۲۰۲۲ یک استثنا بود که نشان داد تنوع‌بخشی نیازمند به‌روزرسانی است.
درسی بزرگ از سقوط‌های تاریخی

جهان‌صنعت- در بازه‌هایی که بازار سرمایه دچار ریزش می‌شود، نخستین تصویری که در ذهن بسیاری از سرمایه‌گذاران نقش می‌بندد، تابلوهایی است که هر روز با رنگ سرخ‌تر به استقبال زیان می‌روند؛ سهامی که آب می‌شود، دارایی‌هایی که نابود می‌شوند و آینده‌ای که برای بسیاری از بازنشستگان و سرمایه‌گذاران بلندمدت، به ناگهان در ‌هاله‌ای از ابهام فرو می‌رود. در این فضا، ترس به سرعت جای منطق را می‌گیرد و واکنش‌های احساسی جای تصمیم‌های استراتژیک را پر می‌کند اما در دل این بحران‌ها، آیا می‌توان به گذشته پناه برد؟ آیا تاریخ بازارهای مالی می‌تواند سرنخی برای عبور ایمن از این طوفان‌ها به‌دست دهد؟

پاسخ، در یک الگوی کلاسیک و به‌ظاهر ساده نهفته است: ترکیب معروف سبد ۶۰/‏۴۰ سبدی متشکل از ۶۰‌درصد سهام و ۴۰‌درصد اوراق قرضه که طی ۱۵۰‌سال گذشته، از سخت‌ترین دوران‌های اقتصادی، بحران‌های جهانی، جنگ‌ها و رکودها عبور کرده و در بیشتر موارد توانسته عملکردی متعادل و قابل اتکا ارائه دهد. این سبد، نه‌تنها با هدف کنترل ریسک طراحی شده، بلکه در بسیاری از ریزش‌های تاریخی، عمق زیان را به‌ طور محسوسی کاهش داده و بازگشت سرمایه را تسریع کرده است. اکنون، در شرایطی که بازارها دچار نوسان و اضطراب هستند، بازنگری در این ساختار و نگاه به داده‌های تاریخی، می‌تواند نقشه راهی باشد برای سرمایه‌گذارانی که می‌خواهند نه‌تنها نمی‌خواهند سرمایه‌های خود را در سراشیبی سقوط ببینند، بلکه در آینده‌ای نزدیک دوباره رشد کنند.

سقوطی که همه چیز را تغییر داد

سال ۲۰۲۲ به‌ عنوان یکی از بازه‌های زمانی تلخ در حافظه سرمایه‌گذاران بر پهنای تاریخ ثبت شد؛ سالی که هم سهام و هم اوراق قرضه، دو ستون اصلی بسیاری از پورتفوی‌های سرمایه‌گذاری، به‌ طور همزمان سقوط کردند. این ریزش دوگانه، ترکیب محبوب و تاریخی سبد ۶۰/‏۴۰ را که برای بیش از یک قرن به‌ عنوان نسخه‌ای مطمئن برای مدیریت ریسک و دستیابی به بازدهی پایدار معرفی می‌شد، با چالش جدی مواجه کرد.

در این سال، مجموعه‌ای از شوک‌های اقتصادی و ژئوپلیتیکی، ساختار بازارها را به لرزه درآورد. جنگ روسیه و اوکراین، تورم افسارگسیخته‌ای که در بسیاری از کشورها به بالاترین سطوح دهه‌های اخیر رسید، بحران زنجیره تامین و سیاست‌های انقباضی فدرال‌رزرو و سایر بانک‌های مرکزی، باعث شد بازار سهام آمریکا با افتی حدود ۵/‏۲۸‌درصدی مواجه شود. همزمان، اوراق قرضه که در بحران‌های گذشته اغلب نقش نجات‌دهنده را برای پورتفوی‌ها ایفا می‌کردند با شدیدترین افت تاریخی روبه‌رو شدند.

در نتیجه، سبد ۶۰‌درصد سهام و ۴۰‌درصد اوراق، نه‌تنها نتوانست عملکرد دفاعی مورد انتظار را ارائه دهد، بلکه خود به منبعی از زیان تبدیل شد و بیش از ۲۵‌درصد ارزش خود را از دست داد. این نخستین‌بار در تاریخ ثبت‌ شده بازارهای مالی بود که این سبد کلاسیک، عملکردی ضعیف‌تر از بازار صرفا سهام به‌جا گذاشت.

اگرچه بازار سهام تا سپتامبر ۲۰۲۴ موفق شد دوباره به سطوح پیش از بحران بازگردد اما اوراق قرضه همچنان در مسیر احیا دست‌و‌پا می‌زند. این ناترازی، سبد ۶۰/‏۴۰ را نیز از بازگشت به اوج‌های گذشته بازداشته و سوالاتی جدی درباره کارایی آن در ساختارهای جدید بازار مطرح کرده است.

بازخوانی سقوط‌ها

برای آنکه وضعیت امروز بازارهای مالی را به‌درستی درک کنیم، باید نگاهی عمیق به سقوط‌های گذشته داشته باشیم. طی ۱۵۰‌سال گذشته، بازار سهام ۱۹مرتبه با رکود مواجه شده؛ به این معنا که دست‌کم ۲۰‌درصد از ارزش خود را از دست داده است. بازار اوراق قرضه نیز در این مدت ۳ سقوط جدی را تجربه کرده است. حاصل ترکیب این رویدادها، ۱۱دوره افت سنگین برای سبد متوازن ۶۰‌درصد سهام و ۴۰‌درصد اوراق بوده است اما نکته قابل‌توجه اینجاست که در اکثر این دوره‌های پرتلاطم، عملکرد سبد ۶۰/‏۴۰ بهتر از بازار صرفا سهام بوده و توانسته بخشی از زیان را جبران کند.

نمونه کلاسیک این الگو، رکود بزرگ دهه ۱۹۳۰ است که در آن زمان بازار سهام آمریکا با ریزش سهمگین ۷۹درصدی روبه‌رو شد. با این حال، سبد ۶۰/‏۴۰ در همین دوره تنها ۶/‏۵۲‌‌درصد کاهش را تجربه کرد. در دهه‌۱۹۷۰ نیز، همزمان با بحران واترگیت و تورم افسارگسیخته، بازار سهام ۹/‏۵۱درصد سقوط کرد اما افت سبد متعادل در همین بازه فقط ۴/‏۳۹‌درصد بود.

در دوره موسوم به دهه از دست‌رفته یعنی بین سال‌های ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۳ سهام آمریکا به‌دلیل ترکیدن حباب دات‌کام و بحران مالی ۲۰۰۸ دو سقوط متوالی را تجربه کرد و در مجموع ۵۴ درصد ارزش خود را از دست داد. در این مدت، سبد ۶۰/‏۴۰ تنها ۷/‏۲۴‌درصد افت کرد و توانست در سال ۲۰۰۷ به سطوح قبلی بازگردد، پیش از آنکه دوباره دچار افت شود. حتی در بحران کرونا در سال ۲۰۲۰ نیز، عملکرد این سبد دفاعی بود؛ در حالی ‌که بازار سهام ۸/‏۳۳‌درصد افت کرد، سبد ۶۰/‏۴۰ تنها ۵/‏۸‌درصد کاهش یافت و به ‌سرعت احیا شد. این تجربیات تاریخی نشان می‌دهند که تنوع‌بخشی همچنان ابزار مؤثری برای مدیریت بحران‌های مالی است.

شاخص درد؛ معیاری برای زخم‌های سرمایه‌گذاران

برای سنجش دقیق‌تر تاثیر روانی و مالی سقوط‌های بازار بر سرمایه‌گذاران، از معیاری به نام شاخص درد استفاده می‌شود که تنها به میزان افت اکتفا نمی‌کند، بلکه مدت ‌زمان لازم برای بازگشت بازار به سطح پیش از سقوط را نیز در محاسبات خود لحاظ می‌کند. برپایه این سنجش، رکود بزرگ دهه ۱۹۳۰ که بازار سهام آمریکا را درهم شکست، بالاترین سطح ممکن از رنج و فشار را به سرمایه‌گذاران تحمیل کرد و از همین رو، به‌ عنوان مرجع ۱۰۰درصدی شاخص درد در نظر گرفته شده است.

اما مقایسه جالبی در همین دوره رخ می‌دهد؛ در حالی‌ که بازار سهام با افتی فلج‌کننده و بازیابی طولانی مواجه بود، سبد متعادل ۶۰/‏۴۰، با وجود کاهش چشمگیر، عملکردی بسیار ملایم‌تر داشت. شاخص درد این سبد در دوران رکود بزرگ تنها ۲۳درصد برآورد شده است؛ به این معنا که عمق ریزش کمتر بود و بازگشت به نقطه تعادل نیز بسیار سریع‌تر رخ داد.

بررسی سایر دوره‌ها نیز این الگو را تایید می‌کند. در دهه‌۲۰۰۰ که شامل ترکیدن حباب دات‌کام و بحران مالی ۲۰۰۸ بود، شاخص درد بازار صرفا سهام هشت برابر بیشتر از شاخص سبد ۶۰/‏۴۰ بود. در جریان بحران کرونا در سال ۲۰۲۰ نیز، شاخص درد بازار سهام چهار برابر بیشتر از سبد متعادل ثبت شد. در واقع، غیر از سقوط همزمان سال‌های ۲۰۲۲ تا ۲۰۲۴ که هم بازار سهام و هم اوراق ضربه خوردند، در هیچ‌یک از رویدادهای ثبت ‌شده، سبد ۶۰/‏۴۰ دردی برابر یا بیشتر از بازار سهام تحمیل نکرده است. این مساله بار دیگر بر نقش حفاظتی این ترکیب در مقابل نوسانات شدید بازار تاکید می‌گذارد.

بازگشت به قله

یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های سبد سرمایه‌گذاری ۶۰/‏۴۰، توانایی آن در بازگشت سریع‌تر به شرایط عادی پس از سقوط بازار است. برخلاف تصور رایج که تمرکز را صرفا بر عمق ریزش قرار می‌دهد، آنچه این سبد را متمایز می‌کند، سرعت احیای آن است. به‌ عنوان نمونه، پس از بحران سال ۲۰۰۰ که بازار سهام آمریکا به‌دلیل ترکیدن حباب دات‌کام و سپس رکود اقتصادی، به شدت افت کرد، این بازار بیش از ۱۳سال زمان نیاز داشت تا به سطح پیش از سقوط خود بازگردد. در مقابل، سبد متعادل ۶۰/‏۴۰ تنها در مدت هفت سال توانست بازسازی شود. در بحران سال ۲۰۰۸ نیز که نقطه اوج بحران مالی جهانی بود، بازار سهام تا مارس ۲۰۰۹ سقوط کرد و سپس حدود پنج سال برای احیای کامل زمان برد اما سبد ۶۰/‏۴۰، در حرکتی سریع‌تر، در کمتر از سه سال به سطح قبلی خود بازگشت. همین الگو در بحران کرونا در سال ۲۰۲۰ هم تکرار شد. اگرچه بازار سهام توانست طی شش ماه افت خود را جبران کند اما سبد ۶۰/‏۴۰ حتی سریع‌تر عمل کرد و بخش عمده‌ای از افت خود را تنها در عرض چند هفته جبران کرد. با این حال، شرایط در دوره اخیر بین سال‌های ۲۰۲۲ تا ۲۰۲۵ متفاوت بود. عملکرد ضعیف اوراق قرضه در این مدت موجب شد روند احیای سبد به کندی پیش برود. اگرچه بازار سهام تا سپتامبر ۲۰۲۴ خود را بازیابی کرد اما سبد ۶۰/‏۴۰ هنوز نتوانسته به نقطه اوج قبلی خود بازگردد. این نخستین‌بار است که شاخص درد این سبد از بازار صرفا سهام نیز فراتر رفته است.

 تنوع‌بخشی؛ سپری در دل بحران

در میان تمام داده‌ها، نمودارها و نوسانات ثبت‌ شده در ۱۵۰سال گذشته، یک پیام بیش از همه خودنمایی می‌کند: تنوع‌بخشی، اساسی‌ترین ابزار برای عبور از بحران‌های مالی است. مهم نیست منشأ شوک‌ها چه باشد؛ چه جنگ، چه جهش‌های تورمی، چه تغییرات ناگهانی در سیاست پولی یا حتی ترکیدن حباب‌های اقتصادی آنچه همواره به‌ عنوان نقطه اتکا عمل کرده، پرتفویی متنوع با ترکیبی از سهام و اوراق بوده است.

سال ۲۰۲۲ بی‌تردید نقطه‌ای متفاوت در این مسیر تاریخی بود؛ دوره‌ای که هم سهام و هم اوراق قرضه، همزمان وارد فاز نزولی شدند و سبد کلاسیک ۶۰/‏۴۰ برای نخستین‌بار نتوانست کارکرد دفاعی خود را کامل اجرا کند اما همین سال نیز بیشتر یک استثنا بود تا نشانه‌ای از یک الگوی جدید. اگرچه عملکرد اوراق در آن زمان به‌شدت ضعیف شد اما همچنان افت سبد ۶۰/‏۴۰ در مقایسه با افت جداگانه بازار سهام یا اوراق، کنترل‌شده‌تر بود.

درسی که از این وقایع گرفته می‌شود روشن است: اصول بنیادین سرمایه‌گذاری همچنان پابرجا هستند. تنوع‌بخشی نه‌تنها در برابر ریزش‌ها سپر محافظ می‌سازد، بلکه با ایجاد تعادل بین ریسک و بازده، مسیر بازگشت را هموارتر و سریع‌تر می‌کند. به زبان ساده، تاریخ بازارهای مالی گواهی است بر این واقعیت که برای ساختن بازده پایدار، باید به جای اتکا بر پیش‌بینی یا واکنش‌های هیجانی، پرتفویی منسجم، ساختارمند و انضباط‌پذیر داشت. در روزهایی که بازار در ابهام فرو می‌رود، تنها ترکیب درست دارایی‌هاست که می‌تواند نجات‌بخش باشد.

وب گردی