4 - 02 - 2024
درآمد یک پزشک متخصص طرحی در ایران کمتر از یک آرایشگر است؟!
خبرآنلاین- براساس پیگیریهای انجامشده از سوی انجمنهای علمی رشتههای تخصصی و فوقتخصصی آمریکا و اروپا، دوره دستیاری یا «رزیدنسی» یک مقطع پرفشار و سنگین برای دانشجویان علومپزشکی محسوب میشود. رزیدنتها در این دوره، از ساعات اولیه صبح در محل کار حاضر میشوند و ممکن است به علت کشیکهای طولانی، استراحت و آسایش چندانی نداشته باشند. مطالعات نشان میدهد این حجم از فشار سبب خستگی مفرط، کاهش قدرت تصمیمگیری بالینی و افزایش خطاهای پزشکی میشود و درنهایت افسردگی و سرخوردگی فردی را به دنبال دارد. به منظور بهبود این شرایط، طی سالهای اخیر در بسیاری از کشورهای اروپایی، تعداد و ساعات کشیک رزیدنتها محدود شده است. به طور مثال، در آلمان یک دستیار فقط چهار شب در ماه شیفت دارد و به محض پایان کشیک موظف است در نزدیکترین زمان ممکن بیمارستان را ترک کند. حتی اجازه رفتن به کتابخانه و دیگر بخشهای بیمارستان را ندارد و در صورت انجام این کار جریمه خواهد شد. قوانین بینالمللی به این شکل است که رزیدنت به طور کافی فرصت استراحت داشته باشد تا بتواند نیرو و انرژی صرفشده را بازیابی کند.
۱۵ شب کشیک در ماه؛ آموزش یا کار ارزان؟
محمدرضا صبری فوقتخصص قلب کودکان و استادتمام دانشگاه علومپزشکی اصفهان گفت: «در کشور ما متاسفانه بعد از ادغام آموزش پزشکی و سیستم بهداشت و درمان با یکدیگر و جدایی از وزارت علوم، بیمارستانها تبدیل به محیط آموزشی شدند. از طرفی به علت بالا بودن حقوق متخصصان باسابقه و درخواست بیمه و سنوات، ترجیح بر این است که بیشتر از رزیدنتها و اینترنها، به عنوان نیروی کار ارزان در شیفتهای طولانی استفاده کنند. برخی رشتههای پزشکی اغلب تا ۱۵ شب در ماه کشیک دارند، از همین رو چندین بار از سوی وزارتخانه ابلاغ شد که حداکثر تعداد کشیک رزیدنتها در طول ماه، از ۱۲ شب بیشتر نباش، اما عموما در برخی موارد از دستیاران کار بیشتری میکشند و حتی روز بعد نیز آنها را مرخص نمیکنند.»
یدک کشیدن عنوان «دانشجو» با بار مسوولیتی یک پزشک!
یکی دیگر از مشکلاتی که رزیدنتها با آن روبهرو هستند مربوط به قوانین اخیر در رشتههای پزشکی است که مطابق آن، یک دستیار پزشک یا یک متخصص طرحی اجازه ندارد خارج از محلی که برای او مشخص شده به فعالیت بپردازد. در واقع در این مرحله، او به عنوان یک «دانشجو» تلقی میشود، اما وظایف سنگینی بر عهده دارد و حقوق آنچنانی هم به او تعلق نمیگیرد. نازنین رحیمنژاد متخصص چشمپزشکی میگوید: «اگر اجازه فعالیت و طبابت در خارج از حیطه موظف، به رزیدنت داده نمیشود، حداقل باید حقوق اقناعکنندهای برای او لحاظ شود که معاش او را تامین کند. در هیچ کجای جهان با رزیدنتها به این نحو برخورد نمیشود و چنین قانونی پذیرفته نیست که شخص نه میتواند در جای دیگری مشغول به کار شود، نه در جای فعلی «شاغل» تلقی میشود، با حجم سرسامآور فشار کاری و مسوولیتهای فراوانی هم که دارد، صرفا عنوان «دانشجو» را یدک میکشد.»
طبق اظهارات رحیمنژاد، در دوره دستیاری و فعالیتهای درمانی، مسوولیت جان بیماران به عهده رزیدنتهاست و این موضوع استرسی مضاعف را به آنها تحمیل میکند. افزون بر این، استرسهای رایج در زندگی، اعماز مشکلات اقتصادی، اجتماعی و روانی هم مزید بر علت هستند.
این پزشک جوان میگوید: «مسکن یکی از مشکلاتی است که رزیدنتها با آن دست و پنجه نرم میکنند. این مشکل برای رزیدنتی که از شهر دیگری به تهران آمده، جدیتر است. به طور مثال، ما در دوره آموزش، همکاری از شهرستان داشتیم که شبها حتی با پایان کشیک هم در پاویون میخوابید و از بیمارستان خارج نمیشد، چون نه مسکنی داشت و نه توان تهیه آن را در شهر تهران داشت.»
او ادامه میدهد: «دانشجوی پزشکی در ۱۸ سالگی وارد دانشگاه میشود، طی چندین سال دورههای عمومی و دستیاری را میگذراند و نهایتا در ۳۰ سالگی به عنوان یک پزشک متخصص وارد اجتماع میشود. جامعه از یک فرد ۳۰ ساله انتظار دارد که در این برهه، از حداقلهای زندگی یعنی مسکن و شغلی با درآمد مقبول برخوردار باشد که متاسفانه بسیاری از پزشکان و دستیاران پزشک از این شرایط محروم هستند.»
طبق تحقیقات انجامشده از سوی کمپین پزشکان جوان، اکثر پزشکان عمومی و متخصص با سابقه کاری زیر پنج سال، دریافتی کمتر از ۱۵ الی ۲۰ میلیون تومان در ماه دارند. محمدرضا صبری در این خصوص میگوید: «در برخی کشورها، رزیدنتی یک شغل محسوب میشود. در حقیقت رزیدنتها کار کرده و برای دانشگاه و بیمارستان درآمد ایجاد میکنند. این در حالی است که یک پزشک متخصص طرحی در ایران، ماهانه فقط ۱۰ و نیم میلیون تومان، یعنی کمتر از درآمد ماهانه یک آرایشگر، دریافت میکند. از همین رو یکی از تقاضاهای مطرح این است که دوره دستیاری برای رزیدنتها جزو سنوات خدمت محسوب شود، خودشان و خانوادههایشان بیمه شوند تا بعدا بتوانند از این سوابق خدمتی استفاده کنند.»
منزلت اجتماعی ازدسترفته
شرایط اجتماعی نامطلوب، یکی دیگر از اهرمهای فشار بر جامعه رزیدنتی است. رحیمنژاد از تجربه خود در این باره میگوید: «همه ما وقتی وارد این رشته شدیم، به دنبال یک منزلت اجتماعی بودیم، اما امروزه این منزلت اجتماعی در معرض خدشه و آسیب است. معمولا در بیمارستانهایی که قرار است دوره طرح در آن سپری شود، پرسنل کمترین احترامی برای پزشکان تازهوارد قائل نیستند. اغلب در پاسخ به اعتراضها میشنویم «خودت این مسیر را انتخاب کردی و باید سختیهای آن را تحمل کنی!» بله، این انتخاب من بوده، اما با این دیدگاه این رشته را انتخاب نکردم که مورد تحقیر و بیاحترامی قرار بگیرم.»
صبری با اشاره به اهمیت روابط اجتماعی در بیمارستان و به خصوص نحوه برخورد با رزیدنتها میگوید: «در یکی از بیمارستانهای آموزشی اصفهان، رزیدنتی به علت بگو و مگوهای رایج، روابط نامناسب با گروه، اساتید و پرسنل بیمارستان، یک روز از تحصیل و کار انصراف میدهد و در همان روز خودکشی میکند. این اتفاق کمی نیست و باید دانست که افزون بر فشارهای مالی و نداشتن آرامش روانی تحت شرایط سخت کاری و شیفتهای طولانی، روابط و شرایط اجتماعی هم در برخی موارد منجر به پرخاشگری و واکنشهای هیجانی جبرانناپذیر میشود.»
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد