خیز بلند «نتفلیکس» برای سلطه بر هالیوود
جهان صنعت– خرید کمپانی برادران وارنر توسط نتفلیکس، صنعت سرگرمی را در برابر یکی از عظیمترین، پیچیدهترین و بحثبرانگیزترین تحولات تاریخ خود قرار داده است؛ تحولی ۷/۸۲میلیارد دلاری که نهتنها ساختار اقتصادیهالیوود را زیر و رو میکند، بلکه پیامدهای فرهنگی، هنری و حتی سیاسی آن تا سالها موضوع بحث باقی خواهد ماند. این معامله که انتظار میرود طی ۱۲تا ۱۸ماه آینده نهایی شود، نقطه تلاقی میان دو جهان کاملا متفاوت است: دنیای استودیوهای کلاسیک با میراث صدساله تولیدات سینمایی و جهان سرویسهای استریم که بر الگوریتم، مخاطبسنجی دیجیتال و توزیع آنلاین متکی است. در چنین بستری طبیعی است که جامعه سینمایی با حساسیت بالایی این رویداد را دنبال میکند.
جین فوندا، بازیگر و فعال اجتماعی مطرح از نخستین کسانی بود که با صراحت و تندی نسبت به این ادغام واکنش نشان داد. او این قرارداد را «معامله تجاری فاجعهبار» خواند و تاکید کرد که این اتفاق ممکن است نهتنها صنعت خلاق را تضعیف کند بلکه تهدیدی برای اصول بنیادین آزادی بیان و متمم اول قانون اساسی باشد. فوندا در بیانیهای نوشت: «خبر اینکه برادران وارنر دیسکاوری پیشنهاد خرید را پذیرفته، نشانه نگرانکنندهای از ادغامی است که کل صنعت سرگرمی و مردمی را که از آن بهرهمند هستند، تهدید میکند.» این لحن تند و هشدارآمیز نشاندهنده عمق نگرانیهایی است که در پشتپرده هالیوود جریان دارد. او از دولت، وزارت دادگستری و نهادهای نظارتی خواست «مسوولیت دفاع از حقوق عمومی را فراموش نکنند» و مانع از تبدیل این معامله به ابزاری برای کسب امتیاز سیاسی یا تضعیف آزادی بیان شوند. جمله صریح او که گفت «مسوولیت آنها دفاع از حقوق ماست، نه معامله برای پر کردن جیبهایتان»، بازتاب گستردهای یافت و یکی از نقاط تمرکز مناظرات فرهنگی در روزهای اخیر شد.
هرچند این واکنشها شدتگرفته اما ریشه نگرانیها تنها در سخنان فوندا نیست. صنعت سینما بر پایه رقابت میان استودیوها شکل گرفته است؛ رقابتی که باعث نوآوری، ظهور صداهای تازه، تجربههای متفاوت و رشد زبان تصویری شده است. در دورهای که تعداد شرکتهای تولیدکننده محتوا رو به کاهش است و انحصار به سرعت در حال گسترش، واگذاری یکی از بزرگترین استودیوهای جهان به یک پلتفرم واحد میتواند تنوع را بهطور جدی کاهش دهد. بسیاری از تهیهکنندگان و اتحادیههای صنفی هشدار دادهاند که این ادغام ممکن است برای فیلمسازان مستقل، سازندگان آثار کمبودجه و حتی برای کارکنان پشتصحنه به منزله کاهش فرصتها باشد زیرا زمانی که یک شرکت قدرت کنترل کل زنجیره تولید تا توزیع را در اختیار داشته باشد، تصمیماتش مستقیم بر حیات هنر مستقل اثر میگذارد.
در سوی دیگر ماجرا، نتفلیکس انگیزههای مشخص و استراتژیک را دنبال میکند. برای سالها این شرکت تلاش کرد خود را از یک سرویس استریم صرف به یک تولیدکننده جدی فیلم و سریال تبدیل کند. با اینکه برخی آثار موفق جهانی تولید کرده اما همچنان وابستگیاش به فرمتهای سریالی و محتوای پخش خانگی بیشتر از سینماست. با خرید برادران وارنر، نتفلیکس وارد قلمرو «سینمای بزرگ» میشود؛ قلمرویی که شامل فرنچایزهای عظیم، بلاکباسترهای چندصدمیلیون دلاری و برندهای فرهنگی ماندگار است. این خرید نهتنها دسترسی آنها به آرشیو عظیم وارنر را فراهم میکند بلکه امکان توسعه جهانی فیلمهایی با مقیاس گستردهتر را نیز بیشتر میکند. در واقع نتفلیکس بهجای رقابت با استودیوها، تصمیم به مالکیت یکی از بزرگترین آنها گرفته است؛ اقدامی که موقعیتش را در رقابت جهانی به شکلی بیسابقه تقویت میکند اما همین نقطه قوت، از نگاه مخالفان به نقطه تهدید تبدیل میشود. نگرانی اصلی این است که مدل تجاری نتفلیکس -که بر تحلیل دادهها و جذب مشترک بیشتر استوار است- ممکن است ارزشهای هنری را به نفع «مصرف سریع» تغییر دهد. الگوریتمها جای منتقدان، مدیران هنری و تصمیمگیران با تجربه را میگیرند و تولیدات بهجای رویکرد خلاق بیشتر تابع روندهای مصرفی میشوند. این مساله بهخصوص برای استودیویی مثل وارنر که تاریخچهای غنی در ساخت آثار هنری و جریانساز دارد، تهدیدآمیز به نظر میرسد. بسیاری میترسند که میراث این استودیو -از فیلمهای کلاسیک گرفته تا آثار نویسندگان و کارگردانان بزرگ- زیر فشار سیاستهای تجاری نتفلیکس رنگ ببازد یا به محتوای صرفا «پربازدید» تقلیل پیدا کند.
یکی دیگر از بحثهای مهم آینده اکران سینمایی است. وارنر یکی از ستونهای اصلی سینمای جهان است و سالنهای سینما همواره با آثار این شرکت رونق گرفتهاند. اگر نتفلیکس تصمیم بگیرد پنجره اکران را کوتاه کند یا اولویت را به پخش آنلاین بدهد، چرخه اقتصادی سالنها با اختلال مواجه میشود. سینما رفتن تجربهای جمعی، فرهنگی و بخشی از خاطره مشترک مردم است؛ جایگزینی کامل آن با مصرف خانگی، سبک زندگی فرهنگی را دگرگون میکند. حتی اگر نتفلیکس قول دهد به اکران سینمایی احترام بگذارد، عملا الگوی تجاری این شرکت مبتنی بر جذب مشترک است و نه فروش بلیت بنابراین سوال اینجاست که در بلندمدت منافع اقتصادی چه تصمیمی را تحمیل خواهد کرد؟
در کنار این مسائل، موضوع آزادی بیان و استقلال رسانهای نیز بهشدت مطرح است. وقتی مالکیت بخش بزرگی از ابزارهای روایی -از تولید تا توزیع- در دست یک شرکت جهانی قرار میگیرد، نگرانی درباره استفاده سیاسی یا اقتصادی از این قدرت افزایش مییابد. ممکن است محتوای حساس، سیاسی یا اجتماعی تحت فشار قرار گیرد یا حذف شود. همین دغدغههاست که چهرههایی چون فوندا را وادار کرده نسبت به «بحران قانون اساسی» هشدار دهند زیرا در نگاه آنها، محدودیت در گردش آزاد روایتها نهفقط به ضرر هنر بلکه به ضرر جامعه و دموکراسی است. باوجود تمامی نگرانیها نمیتوان جنبههای مثبت احتمالی این معامله را نادیده گرفت. ترکیب قدرت تولیدی وارنر با گستره توزیع جهانی نتفلیکس میتواند فرصتهایی برای پروژههای بزرگ بینالمللی فراهم کند؛ پروژههایی که شاید در شرایط اقتصادی کنونی امکان ساخت آنها وجود نداشت، همچنین دسترسی مخاطبان جهانی به آرشیو گسترده وارنر میتواند به گسترش فرهنگ سینمایی و آشنایی با آثار کلاسیک کمک کند. اگر نتفلیکس تصمیم بگیرد به میراث فرهنگی و هنری وارنر احترام بگذارد و بر تنوع تولید تاکید کند، ممکن است این ادغام منجر به دورهای تازه از خلاقیت شود.
سرنوشت این ادغام به رفتار نتفلیکس و نظارت نهادهای فرهنگی و قانونی بستگی دارد. این اتفاق میتواند یا مسیر تازهای برای شکوفایی هنری باز کند یا یکی از تاریکترین دورههای تکقطبی شدن فرهنگی را رقم بزند. آنچه در این میان اهمیت دارد حفظ آزادی بیان، حمایت از فیلمسازان مستقل، تقویت تجربه سینمایی و احترام به تاریخ و فرهنگ است. آینده صنعت سرگرمی، با این معامله وارد مرحلهای حساس شده؛ مرحلهای که تصمیمهای امروز آن تا دههها بر چهره هنر و فرهنگ تاثیر خواهد گذاشت.
