15 - 04 - 2020
خودکشی ونزوئلا
فاطمه رحیمی- دو کشور آمریکای لاتین را در نظر بگیرید. اولی یکی از قدیمیترین و قویترین دموکراسیهای منطقه است. این کشور دارای بالاترین شاخص امنیت اجتماعی در میان همسایگان است و پیشرفت خوبی در عمل به وعدههای خود در حوزه درمان رایگان و تحصیلات عالیه برای تمام شهروندان خود دارد. این کشور الگویی برای تحرک اجتماعی و جذب مهاجران از سراسر آمریکای لاتین و اروپاست. مطبوعات آزاد و سیستم سیاسی باز است، احزاب مخالف رقابت سختی در انتخابات دارند و قدرت به طور صلحآمیز منتقل میشود. از کنار موجی از جنبشهای نظامی عبور کرده که برخی کشورهای آمریکای لاتین را در منجلاب دیکتاتوری فرو برده است. به لطف یک ائتلاف سیاسی درازمدت و روابط تجاری و سرمایهگذاری عمیق با آمریکا، مقر آمریکای لاتین برای مجموعه همکاری چندمیلتی محسوب میشود. این کشور بهترین زیرساختها را در آمریکای جنوبی دارد. بیشک هنوز هم یک کشور در حال توسعه دارای سهمی از فساد، بیعدالتی و ناکارآمدی است، اما تقریبا در تمام زمینهها از سایر کشورهای فقیر پیشتر است.
کشور دوم یکی از فقیرترینهای آمریکای لاتین و تازهترین دیکتاتوری این منطقه است. مدارس آن نیمهتعطیل هستند. سیستم بهداشت و درمان آن به دلیل چندین دهه محرومیت از سرمایهگذاری، فساد و بیتوجهی نابود شده، بیماریهایی که مدتها بود ریشهکن شده بود، از جمله مالاریا و سرخک شایع شدهاند. تنها بخش کوچکی از نخبگان استطاعت مالی برای معاش دارند. گسترش خشونت این کشور را به یکی از خونبارترین کشورهای جهان تبدیل کرده است. این کشور منشا بالاترین میزان مهاجران پناهجو در یک نسل در آمریکای لاتین است و میلیونها شهروند آن طی چند سال اخیر از کشور فراری شدهاند. تقریبا همه انتخابات تقلبی این کشور را به یاد دارند و بخش کوچکی از رسانهها که هنوز تحت نظارت مستقیم دولت هستند از ترس انتقام، خط رسمی دولت را پیش میبرند. در پایان سال ۲۰۱۸ اقتصاد این کشور در پنج سال گذشته به نصف کوچک شد. این کشور هاب قاچاق کوکائین است. قیمتها هر ۲۵ روز در این کشور دو برابر میشود. فرودگاه اصلی تقریبا متروکه شده است.
این دو کشور در واقع یک کشور هستند؛ ونزوئلا، در دو بازه زمانی متفاوت: اوایل دهه هفتاد میلادی و امروز. تحولاتی که در ونزوئلا رخ داده آنقدر رادیکال، کامل و گسترده بوده که باور اینکه چنین اتفاقی بدون وقوع جنگ رخ داده، دشوار است. چه اتفاقی برای ونزوئلا افتاد. چطور همه چیز این طور در مسیر اشتباه قرار گرفت.
پاسخ کوتاه این است: «چاویسم». تحت رهبری هوگو چاوز و جانشین او، نیکولاس مادورو این کشور مخلوط سمی از سیاستهای مخرب عیاش گونه، تشدید استبداد و دزدسالاری را تجربه کرد. هر یک از این ویژگیها مشکلات بزرگی را برای این کشور ایجاد کرد. و همه آنها با هم یک فاجعه را به بار آورد. امروز ونزوئلا یک کشور فقیر و شکستخورده است که از سوی یک رژیم خودکامه وابسته به قدرت خارجی اداره میشود.
سایر کشورهای آمریکای لاتین نهایتا به این نتیجه رسیدهاند که ممکن است بیثباتیهای ونزوئلا به طور اجتنابناپذیری به مرزهای آنها سرایت کند. برخی از آنها پیشنهاد تحریمهای اقتصادی برای تحت فشار قرار دادن مادورو و مجبور کردن او به کنارهگیری از قدرت را مطرح کردهاند. همسایگان ونزوئلا نگران موج مهاجرت مردم فقیر این کشور هستند که میتواند برنامههای اجتماعی آنها را مختل کند. برخی از آنها درهای خود را به روی مهاجران این کشور بستهاند. امروز اما رژیم سیاسی ونزوئلا چنان تثبیت شده که تغییر چهره سیاسی در این کشور محتملتر از تغییر سیستم سیاسی است. یک دولت جانشین باید نقش گستردهای که ارتش در تمام حوزههای عمومی ایفا میکند را کاهش دهد.
این دولت باید تمامی سرویسها از بهداشت و درمان گرفته تا تحصیل و اجرای قانون را از نو بنا کند. باید صنعت نفت را بازسازی کرده و رشد سایر بخشهای اقتصادی را محقق سازد. باید از دست قاچاقچیهای مواد مخدر، باندبازیها در زندان، تامینکنندگان ملی مجرم و ثروتمند و مجرمانی که به تمام بخشهای دولت نفوذ کردهاند، خلاص شود و تمام این اقدامات باید در فضای مسموم سیاسی و یک بحران اقتصادی عمیق صورت گیرد. با توجه به این شرایط احتمالا ونزوئلا برای مدت بسیار طولانی بیثبات خواهد ماند. اما این اعتراضات و بیثباتی میتواند تمرین دموکراسی باشد. شاید سریع و ساده نباشد اما چه وقت بازگرداندن یک دولت از لبه پرتگاه سریع و ساده بوده است؟
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد